۲۵۴۲۸۹
۲ نظر
۵۰۱۷
۲ نظر
۵۰۱۷
پ

طلاق، زندگی پسر جوان را به آتش کشید

پسر جوانی که در خانه اعیانی‌شان در پر طاووس زندگی می‌کرد، با طلاق پدر و مادر میهمان همیشگی نیمکت چوبی پارک‌ها شد.

روزنامه ایران: پسر جوانی که در خانه اعیانی‌شان در پر طاووس زندگی می‌کرد، با طلاق پدر و مادر میهمان همیشگی نیمکت چوبی پارک‌ها شد.

فرشید جوان ۲۵ ساله‌ای است که به خاطر سرقت سریالی در بازداشت است. این پسر جوان که به مواد مخدر اعتیاد داشته و مدتی می‌شود شب‌ها داخل پارک‌ها می‌خوابد در تحقیقات ابتدایی به قاضی گفت: اهل تهران هستم. در خانواده‌ای مرفه بزرگ شده‌ام.

من لباس‌های مارک دار می‌پوشیدم، خودروهای آخرین مدل سوار می‌شدم و برای خودم کسی بودم. هر چه اراده می‌کردم خانواده‌ام مهیا می‌کردند و هیچ کم و کسری‌ای نداشتم، اما آنچه مایه عذابم شده بود درگیری‌های تکراری و خسته‌کننده پدر و مادرم بود. مادربزرگم نیز با دخالت‌های خود آتش‌بیار معرکه شده بود و اجازه نمی‌داد یک لیوان آب خوش از گلویمان پایین برود.

وی افزود: حتی در تفریح‌ها و مسافرت‌هایی که می‌رفتیم همیشه شاهد جنگ و دعوای پدر و مادرم بودم. بالاخره سر همین لج و لجبازی‌ها، آنها از هم جدا شدند.

روزی که مادرم از پدرم طلاق گرفت مادربزرگ و عمه‌هایم با چشمانی گریان ادعا می‌کردند نمی‌گذارند اخم به ابروهایم بیاید و مرا روی پر طاووس بزرگ خواهند کرد.

تا چند ماه اوضاع خوب بود اما خیلی زود از ترحم و دلسوزی‌های اطرافیان خسته شدم. تنها دلخوشی‌ام پدرم بود. افسوس که او هم از وقتی که زن گرفت کمتر وقت می‌کرد با من حرف بزند و...

در این شرایط روز به روز از خانه فاصله گرفتم. هیچ کس حواسش به من نبود. به سراغ مادرم رفتم. حدود دو سال با او بودم. قرص اعصاب مصرف می‌کرد و حالش خوب نبود. همیشه از خودم می‌پرسیدم ما که این قدر پول و ثروت داریم چرا زندگی‌مان بدریخت و تلخ است. من در کنار مادرم زندگی می‌کردم تا اینکه او به اصرار خاله‌ام ازدواج کرد. دوباره به خانه مادربزرگم برگشتم. ناپدری‌ام حاضر نبود مرا ببیند. پدرم و همسرش هم درگیر زندگی خودشان بودند و خوش نداشتند مزاحم‌شان شوم.

پس از یک سال باخبر شدم ازدواج دوم مادرم به شکست انجامیده است. به سراغش رفتم، اوضاعش حسابی به هم ریخته بود، روانی شده بود و آرام و قرار نداشت. خیلی نگرانش بودم و با دیدن او عذاب می‌کشیدم. من برای فرار از این وضعیت با دختری جوان آشنا شدم. تینا معتاد بود و مرا هم به دام مواد انداخت. شیشه می‌کشیدم تا بی‌خیال دنیا شوم. همین بلا بیچاره‌ام کرد.

پدرم وقتی فهمید چه بلایی سرم آمده از خانه بیرونم انداخت. مادرم هم وسایلش را جمع کرد و به خانه خاله‌ام رفت. من ماندم با یک دنیا خستگی و تنهایی و افسردگی. دلم شکسته بود. سوار اتوبوس شدم و به مشهد آمدم. می‌خواستم از راه گدایی خرج موادم را تأمین کنم. هرکس به قیافه‌ام نگاه می‌کرد سرش را تکان می‌داد و رو بر می‌گرداند. برای همین هم از مغازه‌ها دزدی می‌کردم. پلیس در حال سرقت دستگیرم کرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    بیچاره دلم براش سوخت منم حدود 14 سال پیش که شوهرم ور شکس شد همین حال رو داشتم البته خونوادهام خیلی کمکم کردن خصوصا مادرم پدرم اون موقع من با قرص خواب روزامو سپری میکردم انگیزهای برای فردا یا روز شدن نداشتم همش میخواستم بخوابم یروز مادر بزرگم اومد تو خوابم به هم گف باید شاکر این روزات باشی تنتون سالمه توکل کن به خدا بیدار که شدم اذان ظهر رو می گف تا بود گریه کردم در حد مرگ بعدش ...........تا الان که 2 تا خونه دارم ماشین دارم ی زندگی خوب دارم البته به گذشته نمیرسه ولی به این حال وروزمم خدا رو 100 هزار مرتبه شکر برای شادی روح مامان بزرگمم ی صلوات

  • جمشید

    خدایا عاقبت امورهمه را ختم بخیرکن .طلاق بده واصرات سو خودشو داره.اما اظهارات این جوان احتیاج به کمیته حقیقت یاب داره که اکثر اونایکه معتاد میشن یا شکست عشقی ؛طلاق.فقر و.....راعلت اصلی میدونند این جوان بیست وپنج ساله سربازی رفته؟ معلومه نه ومثل خیل عظیم تا لنگه ظهر بخوابا ساعت دووسه ظهر پامیشن وبا خواسته های انچنانی پدرو مادرو تو منگنه میزارن .من مطمئن هستم درصدی از دعوای پدر ومادر به خاطر اقازاده بوده که تبعیت نمیکرده .بگرریم خدایا علقبت امورومانو ختم بخیرکن.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج