بزهکاری، ژنتیکی است؟
نوجوانان افرادی هستند که هنوز به سن بزرگسالی نرسیده اند و دوران بلوغ را سپری می کنند. اگر نوجوان مرتکب جرم کوچکی شود، در قانون با او مثل یک نوجوان رفتار می شود اما اگر جرم بزرگی مرتکب شود، ممکن است قانون با او مانند یک بزرگسال رفتار کند.
ماهنامه مطب - دکتر احمد قاسم: بزهکاری نوجوانی، اصطلاح وسیعی است که به افرادی داده می شود که در دوران نوجوانی مرتکب جرم می شوند. نوجوانان افرادی هستند که هنوز به سن بزرگسالی نرسیده اند و دوران بلوغ را سپری می کنند. اگر نوجوان مرتکب جرم کوچکی شود، در قانون با او مثل یک نوجوان رفتار می شود اما اگر جرم بزرگی مرتکب شود، ممکن است قانون با او مانند یک بزرگسال رفتار کند.
چنین جنایت هایی ممکن است اعدام یا حبس ابد را برای نوجوان به همراه داشته باشد. برهکاری را می توان ارتکاب جنایت هایی دانست که در عرف جامعه، جرم محسوب می شوند. برای همین، بزهکاری می تواند هر چیزی را در بر بگیرد: از جرم های کوچک مثل فرار مداوم دانش آموز از مدرسه گرفته تا جرم های بزرگی مثل سرقت و قتل.
وقتی فردی که کمتر از سن قانونی است مرتکب جرمی می شود، معمولا در سیستم جداگانه ای از بزرگسالان برایش پرونده تشکیل می دهند. این کودکان معمولا در دارالتادیب حبس می شوند تا دوران محکومیت خود را سپری کنند. این کودکان را معمولا به روان شناسان کودک می سپارند تا با استفاده از روش های روانشناختی آن ها را از ارتکاب به جرم و جنایت دور کنند.
این کار مزایا و معایبی دارد. نوجوانی که مرتکب جرم سنگینی شده است، ممکن است الگوی رفتار جنایتکارانه خود را تا بزرگسالی ادامه بدهد؛ ویژگی که ممکن است از دید دادگاه بزرگسالان دور بماند. گروه دیگری از نوجوانان هم ممکن است رفتارهای خود را اصلاح کنند و دیگر سراغ جرم های کوچک و بزرگ نروند.
بزهکاری، ژنتیکی است؟
مکاتب فکری مختلفی وجود دارد که رفتارهای بزهکارانه نوجوانان را به عوامل مختلفی ربط می دهد. بسیاری از این عوامل به مباحث ذات و نوع پرورش مربوط است. کودکان که مورد توجه قرار نمی گیرند، از آن ها سوءاستفاده می شود یا در فقر به سر می برند، به احتمال زیادی از الگوهای بزهکارانه پیروی می کنند. البته برخی از نوجوانان بزهکار هم از خانواده های خوبی می آیند که والدین آن ها به اندازه کافی به نوجوان خود توجه داشته اند.
ژنتیک هم یکی از عواملی است که نوجوان را بزهکار می کند. عاملی که فقط ممکن است تمایل نوجوان را به بزهکار شدن نشان می دهد اما عوامل پرورشی و تربیتی نقش پررنگ تری دارند. وقتی محیط برای بزهکار شدن مناسب باشد، نوجوان با احتمال بیشتری به این ورطه کشیده می شود. بنابراین باید تلاش کرد از ایجاد چنین محیط هایی جلوگیری شود.
علاوه بر این، آگاهی از بیماری های روانی نوجوان سبب می شود تا با ارائه روش های درمانی مناسب از بزهکار شدن او جلوگیری کنیم. توانایی منطقی بودن نوجوان و کنترل رفتارهایش هم باید مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود آیا او بیماری روانی دارد یا مواد مخدر مصرف می کند یا از مشکلی رنج می برد؟! بهترین کار برای کمک به یک کودک بزهکار این است که علل بزهکار شدن او را در این سن بررسی می کنیم و عواملی که سبب شده تا او به سمت بزهکاری برود را تشخیص دهیم.
در بسیاری از جوامع، از راه دیگری برای حل مشکل بزهکاری نوجوان استفاده می کنند. آن ها برنامه هایی را تدوین می کنند تا از بزهکار شدن کودکان در نوجوانی پیشگیری کنند. این برنامه ها روی موضوعاتی از قبیل دوری از مصرف مواد مخدر، دوری از پیوستن به گروه های ارازل و اوباش، تمرکز روی آموزش از سنین پایین، ارائه روش های درمانی به خانواده های آسیب پذیر و کمک به خانواده های فقیر تمرکز می کند.
جلوگیری از بزهکاری نوجوانان
جلوگیری از بزهکاری نوجوانان شامل ۵ مورد زیر می شود:
۱- مشارکت جامعه
نظریه های مختلفی وجود دارد که مشارکت جامعه را در حل بزهکاری نوجوانان، یکی از عوامل کلیدی می داند. بزرگسالان می توانند با ارائه نگرش های مثبت و حمایت کننده از نوجوانان جامعه خود، نقشی کلیدی را ایفا کنند. آن ها می توانند با مداخله نوجوانان در کارهای مختلف از آن ها حمایت و پشتیبانی کنند. اگر صاحبان کسب و کار، مدیران شرکت ها و مدارس در تشویق کودکان به مشارکت اجتماعی با هم همراه باشند، کودکان از خطر و رفتارهای مخاطره آمیز دور می ماند.
۲- ساختار تحمیلی
کمک به نوجوانان و جوانان در استفاده درست از اوقات فراغت، با مشارکت آن ها در فعالیت های جامعه ارتباط دارد. در بسیاری از کشورهای جهان، جوانان هر روز از آزادی های بیشتری بهره مند می شوند؛ امری که سوق دادن آن ها را به سمت بزهکاری و رفتارهای ناهنجار افزایش می دهد. به جای این که جوانان و نوجونان را به حال خود بگذاریم تا براساس احساسات شان تصمیم بگیرند، بهتر است از روش هایی استفاده کنیم تا آن ها ساختارمند شوند و افرادی قانون گریز برای جوامع خود نباشند.
یکی از این روش ها، ثبت نام دانش آموزان در کلاس های فوق برنامه است- از کلاس های مختلف رشته های ورزشی گرفته تا کلاس های متنوع و جذاب هنری. در این کلاس ها، کودکان و نوجوانان از همسالان منفی نگر و بزهکار دور می شوند و ویژگی های ارزشمندی چون تعهد و کار گروهی را یاد می گیرند.
یکی از جنبه های منفی چنین روشی، هزینه آن است. همه خانواده ها استطاعت مالی برای پرداخت هزینه کلاس های فوق برنامه را ندارند. این فرصتی است که رهبران سازمان های مختلف می توانند از آن برای کمک به داشتن جامعه ای سالم استفاده کنند. آن ها می توانند بخشی از سازمان خود را در تابستان در اختیار موسسات آموزشی بگذارند یا بخشی از هزینه این کلاس ها را برای خانواده های فقیر تقبل کنند.
۳- بهبود پیوندهای خانوادگی
یکی دیگر از نظریه های پرطرفدار در مورد حل مشکل بزهکاری و رفتارهای مخاطره آمیز به ما یاد می دهد که بهترین حمایت ها و پشتیبانی ها، از خانه به کودکان انتقال می یابد. محققان اظهار می دارند افزایش سطح سواد والدین، حمایت از آن ها و کمک به افزایش خانواده های سالم به پیشگیری از بزهکاری کمک شایانی می کند این تصور که خانواده سالم، یک نوع خاص و بدون تغییر است، تفکری از اساس اشتباه می باشد.
مادران سرپرست خانوار که به تنهایی مسئولیت زندگی فرزند یا فرزندان خود را بر عهده دارند، خانواده هایی هستند که باید تحت حمایت قرار گیرند؛ چون آسیب پذیری فرزندان آن ها بیشتر از خانواده هایی است که پدر و مادر با هم مسئولیت زندگی را بر عهده دارند. باید از خانواده ها خواست تا نقش فعال تری در رشد و توسعه فرزندان خود ایفا کنند و با آن ها تعامل بیشتری داشته باشند.
با این روش، فرزندان مشکلات خود را راحت تر با مادر در میان می گذارند و کمتر از محیط خانواده فاصله گرفته و دور می شوند. در نتیجه، احتمال کمتری دارد که بزهکار شوند.
۴- استفاده از توانایی گروه های اقلیت
اگر با نگاهی عملی و مبتنی بر علم جمعیت شناسی، مجرمان را بررسی کنیم و ریشه ای این موضوع را از نظر بگذرانیم، حقایق زیادی بر ما روشن می شود. در بسیاری از مناطق جهان، نرخ بزهکاری در میان کودکان گروه های اقلیت بیشتر است. برای این امر دلایل مختلفی وجوددارد.
نگاه اکثریت جامعه به گروه های اقلیت، منفی و اغلب کلیشه ای است و معمولا تلاش می شود تا آن ها را منزوی کنند. کودکان این گروه های این نگاه را با گوشت و پوست خود حس کرده و درک می کنند. برخی نیز اعتقاد دارند که کودکان گروه های اقلیت از الگوهای مثبت پیروی نمی کنند؛ در واقع، تعداد این افراد در محیط زندگی آنها زیاد نیست که کودکان با دیدن رفتار و اخلاق آنها بتوانند رفتارهای خوب را یاد بگیرند.
اگر افراد جامعه درک کنند که انسان ها با یکدیگر تفاوت ندارند و با هم برابر هستند، شاید بتوان تا حدی از بزهکاری این کودکان آسیب پذیر جلوگیری کرد.
۵- بهبود گزینه های توانبخشی
محققان باور دارند نگاه به کودکان و نوجوانان که مرتکب جرم شده اند باید تغییر کند تا این بچه ها بتوانند به جامعه برگردند و کنار بقیه مردم زندگی کنند.
به اعتقاد آن ها، مشاوره، ارزیابی های روانشناختی و برنامه های توانبخشی فعالیت محور روش های بهتر و موثرتری نسبت به زندانی کردن آن ها در محیطی بسته و کنار مجرمان است.
ارسال نظر