مرد جوان: زنم عاشق شده و طلاق می‌خواهد
جوان ۳۰ ساله به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: همسرم مدام با تلفن همراهش سرگرم بود و با هر بهانه کوچکي مدت ها با من قهر مي کرد تا اين که شبي از طلاق توافقي سخن گفت و عنوان کرد تو بي سواد و لاغر هستي بنابراين ما به درد هم نمي خوريم.
روزنامه خراسان: جوان ۳۰ ساله به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: مادرم زن باایمانی است و معتمد محل . اهالی برای انجام امور خیر یا ازدواج دختران و پسرانشان مادرم را واسطه می کردند و از او کمک می خواستند.
اين در حالي بود که من هم به سن ازدواج رسيده بودم و مادرم دختران زيادي از بستگان يا اهالي محل را به من پيشنهاد مي کرد. مادرم معتقد بود دختر محجبه اي که ايمان و اخلاق داشته باشد تا لحظه مرگ همراه و همدم همسرش باقي مي ماند. اما من عقيده داشتم همسرم بايد علاوه بر خصوصياتي که مادرم مي گويد از زيبايي خاصي نيز برخوردار باشد.
مدتي به همين ترتيب سپري شد تا اين که روزي در خيابان به طور اتفاقي دختر آرزوهايم را پيدا کردم. او دختري زيبا بود اما حجاب کاملي نداشت. با خودم فکر کردم مي توانم او را به رعايت کامل حجاب وادار کنم. اين گونه بود که با تعقيب آن دختر محل سکونتش را پيدا کردم و بدين ترتيب آشنايي ما شکل گرفت.
مراسم عقدکنان من و فهيمه برگزار شد. ۲ سال بعد و با اصرارهاي همسرم که بايد در مناطق بالاي شهر زندگي کنيم به ناچار با گرفتن وام و کمک پدرم منزلي را در يکي از محلات زيباي شهر اجاره کردم.
فهيمه دوست داشت ادامه تحصيل بدهد من هم، همه توانم را به کار گرفتم تا او به آرزوهايش برسد. حتي وقتي از دور بودن مسير دانشگاه و خستگي هايش گلايه کرد موتورسيکلتم را فروختم و براي او پرايد خريدم. هنوز مدتي از اين ماجرا نگذشته بود که ورق برگشت و رفتار و حرکات او در مسائل خصوصي و خانوادگي به شدت تغيير کرد.
مدام با تلفن همراهش سرگرم بود و با هر بهانه کوچکي مدت ها با من قهر مي کرد تا اين که شبي از طلاق توافقي سخن گفت و عنوان کرد تو بي سواد و لاغر هستي بنابراين ما به درد هم نمي خوريم. با التماس به پايش افتادم تا به خاطر فرزند کوچکمان از اين کار منصرف شود اما او سيلي به گوشم نواخت و به منزل پدرش رفت. بعد از اين بود که فهميدم او در دانشگاه عاشق يکي از همکلاسي هايش شده است.
اين در حالي بود که من هم به سن ازدواج رسيده بودم و مادرم دختران زيادي از بستگان يا اهالي محل را به من پيشنهاد مي کرد. مادرم معتقد بود دختر محجبه اي که ايمان و اخلاق داشته باشد تا لحظه مرگ همراه و همدم همسرش باقي مي ماند. اما من عقيده داشتم همسرم بايد علاوه بر خصوصياتي که مادرم مي گويد از زيبايي خاصي نيز برخوردار باشد.
مدتي به همين ترتيب سپري شد تا اين که روزي در خيابان به طور اتفاقي دختر آرزوهايم را پيدا کردم. او دختري زيبا بود اما حجاب کاملي نداشت. با خودم فکر کردم مي توانم او را به رعايت کامل حجاب وادار کنم. اين گونه بود که با تعقيب آن دختر محل سکونتش را پيدا کردم و بدين ترتيب آشنايي ما شکل گرفت.
مراسم عقدکنان من و فهيمه برگزار شد. ۲ سال بعد و با اصرارهاي همسرم که بايد در مناطق بالاي شهر زندگي کنيم به ناچار با گرفتن وام و کمک پدرم منزلي را در يکي از محلات زيباي شهر اجاره کردم.
فهيمه دوست داشت ادامه تحصيل بدهد من هم، همه توانم را به کار گرفتم تا او به آرزوهايش برسد. حتي وقتي از دور بودن مسير دانشگاه و خستگي هايش گلايه کرد موتورسيکلتم را فروختم و براي او پرايد خريدم. هنوز مدتي از اين ماجرا نگذشته بود که ورق برگشت و رفتار و حرکات او در مسائل خصوصي و خانوادگي به شدت تغيير کرد.
مدام با تلفن همراهش سرگرم بود و با هر بهانه کوچکي مدت ها با من قهر مي کرد تا اين که شبي از طلاق توافقي سخن گفت و عنوان کرد تو بي سواد و لاغر هستي بنابراين ما به درد هم نمي خوريم. با التماس به پايش افتادم تا به خاطر فرزند کوچکمان از اين کار منصرف شود اما او سيلي به گوشم نواخت و به منزل پدرش رفت. بعد از اين بود که فهميدم او در دانشگاه عاشق يکي از همکلاسي هايش شده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
حالم را بهم زدی بی غیرت.ابروی هرچی مردرابودبردی.سیلی به صورتت زد
پاسخ ها
افتادم به پاش؟!اینقد میزدیش صدای سگ بده
حیف این مرد که بخواد با همچین زنی زندگی کنه
حتما باید زنو طلاق بده
چطوری با پول موتور پراید خرید؟!!!!!!!
پاسخ ها
ینی عاشقتما.
به نکته خوبی اشاره کردی:)
برادر من آخه خود کرده را تدبیر نیست.در رفتارت آنقدر ضعیف و ناشیانه عمل کردی که حتی تنبیه بدنی هم شدی.
برادر من آخه خود کرده را تدبیر نیست.در رفتارت آنقدر ضعیف و ناشیانه عمل کردی که حتی تنبیه بدنی هم شدی.
به آدمیزاد زیاد توجه کنی و هواش رو داشته باشی هوا برش میداره.التماس کردن نداره.بذار بره گم شه دنبال عشق جدیدش.یه روز میفهمه چه غلطی کرده
پاسخ ها
خودت میگی آدمیزاد . اگر اون آدم بود که شوهر و بچه شو ول نمی کرد بره دنبال هوا و هوس خودش .
بذار گم شه بره زنیکه هرزه رو.تو هم برو یه خوبشو پیدا کن واسه خودت
نون ونک سفره اونو خورده عاشق یکی دیگه شده دختر عجب آدم نمک نشناسی
اینم دستمزد اجازه دادن برای ادامه تحصیلت. طلاقش نده . و از اون پسر و زنت شکایت کن. به این راحتی طلاقش نده.
پاسخ ها
برو یه زن دیگه بگیر اینم طلاقش نده بذا کلفتی خونتو بکنه
"روزي در خيابان به طور اتفاقي دختر آرزوهايم را پيدا کردم."
وقتی دختر آرزوهاتو تو خیابون پیدا میکنی بیشتر از این هم انتظاری نمیشه داشت
تو نمی توانی جلوی او را بگیری!
پس بهتره زندگی رو برای خودت جهنم نکنی و او را طلاق دهی و مهریه اش را هم او خواهد بخشید.
اگر همین اول زندگی دنبال این طور مسایل است مطمئن باش اگر توی شیشه اش هم بکنی و به زور در خانه بنشانی باز هم کار خود را خواهد کرد
فقط نگرانی من از اون بچه بیچاره است که این وسط به وجود اومده
آخه چرا بی فکر بچه دار شدین؟
وقتی فکر م کنم میبینم مقصر اصلی خانم شماست
بدبخت . آبروی هرچی مرد رو بردی !!!!!!!!!!
« با التماس به پايش افتادم .... »
اون دنبال ... خودشه اونوقت تو غصه می خوری ؟؟
به درک بزار بره .
تاتوباشی به حرف مادرت گوش کنی آدم به پای زن می افته بیچاره
دوست عزیزم زیادی محبت کردی تاوانش را دادی! مرد باید صلابت داشته باشد و قدرت خودشو در خانواده حفظ کند.
زنیکه بی جنبه و بیشعور.بره بمیره
پاسخ ها
سلام شما تو روزگارنو هم بودید؟
دوست عزیز بیشتر از این خودتو خوار نکن لیاقتش اینه که طلاقش بدی مطمئن باش همچین آدمی بعدا خوشبخت نخواهد شد
اي نادان روزي كه موتور خود را فروختي و براي او پرايد خريدي در واقع طلاق را امضا كردي نمي دانستي كه مردم ظريفت محبت بيش از حد را ندارند ....
حرفهای زنه رو هم باید شنید
برو مشاوره جو زده نشو شما بچه داری درست فکر کن شاید مسائل اون طوری که تو می گی نباشه ولی تو همین صحبت ها نشانه های اشتباه در کار زیاده دختر خوشگل درخیابان جو گیر شدی مگه فیلم هندیه زندگی باید مبنا داشته باشه برو مشاوره همونطور که در انتخاب به نصایح گوش نکردی خطا بود الان ولی مشورت خوب بکن بعد اقدام کن
نیکی چو از حد بگذشت
نادان خیال بد کند
برادر من ،دختری که تو خیابون پیداش کنی تو همون خیابون هم گمش میکنی.
حرفی ندارم که بزنم چون نه جای خانم اون آقا هستم نه تو زندگیشون بودم که ببینم کی کجا کم گذاشته.پس بیخودی نمیام به کسی فوش بدم.
پاسخ ها
اول اینکه فوش نه ، فحش .
دوم اینکه اگر نمی خواستی نظر بدی چرا کامنت گذاشتی ؟
سوم اینکه لازم نیست جای کسی باشی . چه مرد و چه زن ، تحت هر شرایطی خیانت قابل قبول نیست . اگر مشکل داشتی طلاق می گرفتی و بع هر کاری می خواستی انجام می دادی
روز اول اگه میزدی دستش رو میشکستی دیگه بعدا التماس لازم نبود
سیلی به گوشم نواخت !!!!!!!!؟¿؟!!
وقتتو تو دادگاه تلف نکن.زندگیت بیشتر از اینا ارزش داره.فقط از گذشتت درس عبرت بگیر و حسرت گذشتتو نخور
قصه جالبی بود.................
ممنون مجله جان تخیل پردازیت عالیه...
عزیزم کسی ذاتش لاشی هست .نمیشه کاریش کرد.
از طرفی دوستان با کتک چیزی رو نمیشه اصلاح کرد.
و کلا بعضی از مردها خودشون رو آنقدر فدا می کنن و خودشون رو هیچ می شمارن و زن می اد دیگه بهشون اعتنا نمی کنه .
دوستان به این راحتی زندگی رو نمی شه متلاشی کرد.
مهریه یک معظل برای خودش
سرنوشت بچه که حتی با طلاق هم زن از زندگی نمیره بیرون
آبروی اجتماعی که مرد رقم زده از بین میره .
از طرفی نمیشه کسی که شریک زندگی هست و می دونی راه اشتباه میره و روزی پشیمان می شه نباید به این راحتی ولش کرد.
در نهایت .
دوستان ..تنها به فکر خانوم و رفاه و زیبایی خانوم نباشید .
برعکس به لباس و بهداشت و زیبایی و سلامتی خودتون هم باشید . و از اول نزارین که زن زیاد خودسر و مستقل عمل کنه .