شقایق دهقان: آدم بامزه ای نیستم!
شقایق دهقان میگوید که وقتی ما مسابقهی «خندوانه» را شروع کردیم که کنار هم شاد باشیم و بخندیم. وقتی طرفدارها در رایگیری به هم پرخاش میکنند یادشان میرود که ما با هم دوست و همکار هستیم.
برای شروع، تعریف شما از استندآپ کمدی چیست؟
به نظر من، استندآپ کمدی به نمایش تک نفرهای گفته میشود که اجرای آن مثل تئاتر است، اما بازیگر یا کمدین ابزار خاصی برای اجرا ندارد.بازیگر با شوخیها و حرفهایش جمعیت حاضر را سرگرم میکند و میخنداند.
از لحاظ مضمون و موضوع چطور؟
موضوعی که در استندآپ کمدی برای اجرا انتخاب میشود، میتواند معضلی اجتماعی یا سیاسی باشد. تنها چیز که مهم است سرگرم شدن مردم و خندیدن آنهاست.
برخی از مخاطبان به استفادهی شما از شخصیت «خانم شیرزاد » اعتراض داشتند و شاید این کار را اشتباه میدانستند. نظر شما چیست؟
در خود برنامه هم توضیح دادم. خیلی از کمدینها چه ایرانی جه خارجی، از تیپی که قبلا بازی کردهاند، استفاده میکنند. من هم همین کار را کردم و معتقدم کارم صددر صد حرفهای بود.
خیلی وقتها، مردم مرا که میدیدند سراغ «ساختمان پزشکان» را از من میگرفتند و به من میگفتند «ساختمان پزشکان ۲» را بسازید. من نه دوست داشتم «ساختمان پزشکان ۲» ساخته شود نه اینکه دوباره یک نقش را تکرار کنم. فقط چون خیلی از مردم شنیده بودم که نقش «شیرزاد» را دراین مجموعه دوست دارند، تصمیم گرفتم آن را اجرا کنم.
یکی دیگر از اعتراضات هم به پست اینستاگرام مهراب بود. من هیچ صفحهای در اینستاگرام ندارم ولی همسرم دارد. یک یا دو بار برای من تبلیغ کرد. خیلیها گفتند چرا تبلیغ کرده؟ یعنی اجرای من انقدر بد بوده که فقط به خاطر این تبلیغ رای آورده باشم؟
با تمام این حرفها عدهای هم این اجرا را دوست داشتند. باز خوردی که خود شما از مردم گرفتید چطور بود؟
بله. از رایها مشخص است. البته من اصلا فکرش را نمیکردم. قبل از مسابقه هم گفتم که آمدم ۶۰ به ۴۰ به رضا ببازم.
دو برخورد وجود دارد. یکی برخورد واقعی مردمی است که میبینم. دیگری برخورد فضای مجازی است که آدم را شوکه میکند. استندآپ کمدی به طور حرفهای گروه نویسندگان دارد. گاهی به اندازهی یک سریال گروه نویسندگان دارد. من فکر میکنم به شعور مخاطبم احترام گذاشتم که متن داشتم، متن را حفظ کردم و بعد اجرا کردم. خود آقای جوان در «خندوانه» به ما گفتند که اتاق فکر و نویسنده هست. هرکس بخواهد نویسنده در اختیارش میگداریم. همسر من نویسنده است و من طبیعتا از او کمک گرفتم. مهراب از ابتدای ورود من به خندوانه و قبل از شروع مسابقات پیشنهاد داد یک بار این نقش را بازی کنم که من قبول نکردم و میگفتم دوست ندارم. ولی در روند مسابقه به این نتیجه رسیدیم که از شیرزاد استفاده کنم.
از چه زمانی متوجه شدید که به مرحلهی بعد صعود میکنید؟
وقتی مردم شروع به رای دادن کردند و بین رایها اختلاف افتاد فهمیدم. چون رضا شفیعیجم خیلی بیشتر از من تجربهی کار در کمدی را دارد و ذاتا بامزه است، اصلا فکر نمیکردم رای بیاورم. رضا حتی صورتش بامزه است. صورت خیلی برای یک کمدین مهم است.
با توجه به اینکه آقای ژوله هم در گروه خودشان بالا آمدند، فکر میکنید نویسنده بودن یا نویسنده داشتن چقدر اهمیت دارید؟
خیلی زیاد. کار هنری یک کار گروهی است. من به الیکا هم گفتم برای دور بعدی هر وقت خواست با ما صحبت کند تا با همکاری هم یک کار گروهی انجام دهیم. چیزی که در رای آوردن امیر ژوله آدم را خوشحال میکند این است که متوجه میشویم بیننده به سوادی که پشت این کمدی وجود دارد احترام میگذارد. امیر با تجربهی سالها روزنامه نگاری و نویسندگی در تلویزیون استندآپ کمدی اجرا کرد و سربلند شد.
یعنی در دور بعدی هم از کمک آقای قاسمخانی به عنوان نویسنده استفاده میکنید؟
قطعا. مطمئن باشید این بار هم با متن نوشته شده و تمرین میروم. چون من اصلا آدم بامزهای نیستم. یعنی ذاتا استندآپ کمدین نیستم. مثلا مهران غفوریان، رضا شفیعی جم، جواد رضویان و آقای خمسه بامزگی درونی دارند. میتوانند بدون فکر کردن یک ربع شما را سرگرم کنند. ولی من اینطور نیستم و باید برای بامزه بودن تلاش کنم.
برای مرحلهی بعد چه برنامهای دارید؟ خلاقیت جدید یا تعریف یک خاطره؟
اصلا هیچ ایدهای ندارم. خاطره تعریف کردن هم اشکال ندارد. در تعریف خاطره هم خیلی وقتها به یک معضل اجتماعی اشاره میکنیم. مثلا وقتی بیژن بنفشهخواه از فامیلی میگوید که دستش را بیوقفه روی زنگ میگذارد، به یک رفتار بد اجتماعی اشاره دارد. حتی رضا شفیعیجم هم سعی داشت یک رفتار غلط را زیر سوال ببرد. از بجهی لوسی حرف میزد که رفتار اشتباهی داشت و مادری که در رفتار با پسرش دچار اشکال بود. ما قرار است به رفتارهای غلط اجتماعی بخندیم تا عبرت بگیریم و آنها را تکرار نکنیم.
یعنی کمدی میتواند در حل معضلات اجتماعی موثر باشد؟
اصلا کمدی همین است، به یک رفتار و موقعیت غلط اجتماعی بخندیم تا آن را تکرار نکنیم. بر خلاف چیزی که بعضیها میگویند کمدی اصلا بدآموزی ندارد. چرا که وقتی کسی به یک رفتاری میخندد، هیچ وقت آن را تکرار نمیکند.
رقیب شما در مسابقهی بعدی، علی مسعودی است. فکر میکنید باز هم برنده میشوید؟
اصلا قابل پیش بینی نیست. علی مسعودی در کمدی، جنس خودش را دارد. مسالهای دیگری که هست همان محدودیتهایی است که برای ما وجود دارد. گاهی اوقات مردم میگویند خانمها چه محدودیتهایی دارند؟ محدودیتهای زیادی هست. نه تنها به خاطر خط قرمزها بلکه به خاطر وقار و متانتی که از یک زن انتظار میرود.
نکتهای هست که بخواهید مردم بدانند؟
وقتی مسابقه را شروع کردیم متوجه خشم، عصبانیت و پرخاشهایی شدیم که خیلی عجیب است. ما این مسابقه را شروع کردیم که کنار هم شاد باشیم و بخندیم. وقتی طرفدارها در رایگیری به هم پرخاش میکنند یادشان میرود که ما با هم دوست و همکار هستیم و قرار است یک برنامه سرگرم کننده داشتهباشیم. به هرحال مسابقهاست و همه دوست داریم برنده باشیم ولی واقعا برد و باخت آنقدرها هم مهم نیست. ما از کشور دیگری نیامدهایم، همان گروه «خندوانه» هستیم که سعی داریم یک برنامه بسازیم. این میزان عصبانیت لازم نیست. بهتر است از فضا لذت ببریم.
ارسال نظر