پشت پرده یک مصاحبه جنجالی
یکی از گفتوگوهای چندی قبل صادق خرازی با حاشیهها و واکنشهایی همراه شد. حالا مصاحبهکننده «مثلث» درباره آن گفتوگو توضیحاتی در رسانه خود ارائه داده است.
آن مصاحبه پس از انتشار در «مثلث»، در بخش «دیگر رسانهها»ی ایسنا بازنشر داده شد که بر همین اساس، این توضیحات نیز بازنشر داده میشود. بدیهی است انتشار این مطلب به معنای موافقت یا مخالفت این خبرگزاری با محتوای آن نیست.
در این مطلب آمده است:
ماجرا از این قرار است که گفتوگوی دو شماره قبل هفتهنامه مثلث با دکتر محمدصادق خرازی با یک تأخیر قابل توجه با جنجالی عجیب مواجه شده است. جنجالی نه از سمت و سوی رقبای اصولگرای آقا صادق بلکه همهمهای که توسط اصلاحطلبان به وجود آمده است.
البته طبیعی است که همیشه مصاحبههای اینچنین که با چهرهها و شخصیتهای خاص سیاسی انجام میشود بازخوردها و واکنشهایی همراه داشته باشد اما پدیده عجیب درباره این مصاحبه همانگونه که گفته شد حمله به این چهره اصلاحطلب توسط خود اصلاحطلبان است. معمولا ما در مثلث اینگونه نبودهایم که بخواهیم در مورد واکنشها یا بازتابهای مطالب یا مصاحبههایمان موضعی بگیریم، اما در این مورد که بیانصافیهایی به آقای صادق خرازی مطرح شده نگارنده این سطور که خبرنگار مصاحبهکننده این مصاحبه بودهام، دور از جانب انصاف دانستم تا توضیحاتی در این مورد ندهم.
روایت یک مصاحبه
تا اواسط هفته قرار بود جلد هفتهنامه چیز دیگری باشد اما آقا صادق به ما برای روز سهشنبه وقت داده بود. طبیعی هم به نظر نمیرسید که این مصاحبه با تایپ و تنظیم و خواندن آقای خرازی به چهارشنبه برسد. پس اصلا تا قبل از مصاحبه روی آن حساب نمیکردیم و برای چاپ مصاحبه در هفته بعد برنامهریزی کرده بودیم.
قرارمان ساعت ۱۲ در دفترش در خیابان نفت بود. دو مصاحبه قبلی را هم همینجا انجام داده بودیم. مانند همان مصاحبههای قبلی من و سعید آجورلو سردبیر هفتهنامه به دفترش رفتیم. او اما هنوز نیامده بود. میهمان دیگری هم آنجا منتظر بود. زمان انتظار طولانی شد و به ناچار سعید آجورلو که وعده دیگری داشت مرا برای مصاحبه تنها میگذارد. در نهایت آقا صادق بعد از یک تأخیر طولانی به دفتر میآید و بعد از دیدن میهمان دیگری پذیرای مصاحبه با من میشود.
او بسیار خوشمصاحبه است. رک و صریح حرفهایش را میزند و ابایی هم ندارد که پاسخ هر سوالی را بدهد. البته گاهی که میخواهد نکته محرمانهای را بگوید صدایش را پایین آورده و البته بعد از آن میخواهد که فلان بخش از سخنش را درج نکنیم. با همین دیدی که از او داشتم سوالاتم را آغاز کردم.
میدانستم او رابطه بسیار خوبی با محمدجواد ظریف داشته و دارد. مصاحبه را از همینجا آغاز کردم. او از دیدارش با محمدجواد ظریف گفت و برداشت او از حامیان و مخالفان توافق. از همینجا به بررسی توافق هستهای پرداختیم و تاثیرش بر روابط ایران و آمریکا، معادلات منطقهای بعد از توافق را بررسی کردیم و در نهایت به تاثیر این توافق بر سرنوشت سیاسی روحانی رسیدیم. نیمی از زمان مصاحبه رفته بود. او گفت که مایل است گفتوگو را ادامه دهیم. بیدرنگ سراغ مسائل سیاست داخلی رفتم. از علی لاریجانی شروع کردم. از اینکه حرف افتاده رئیس مجلس در خفا به ائتلاف با اصلاحطلبان و دولت روحانی فکر میکند.
او هم بدون رودربایستی با همان صراحت همیشگی به انتقاد از علی لاریجانی پرداخت و گفت اگر لاریجانی را در خمره عسل هم فرو ببریم، برای ما اصلاحطلبان شیرین نمیشود. انتقادات او متناظر بود به اقدامات علی لاریجانی در مورد اصلاحطلبان در دورانی که هنوز رئیس مجلس نبود.
گریزی هم به ماجرای سرلیست شدن محمدرضا عارف زدیم و او هم نظر خاص خودش را در مورد معاون اول دولت اصلاحات گفت. اینکه محمدرضا عارف را بیشتر یک شخصیت علمی میداند تا سیاسی.
به ندا که رسیدیم او گفت میخواهیم فکر کنیم، مشورت کنیم و تصمیم استراتژیک اصلاحطلبی را بررسی کنیم. او البته در پاسخ به این سوال که «لزوما میخواهید بگویید که هرچه اصلاحطلبان بگویند از الان گارانتی نمیکنید» گفت: «ما به هیچوجه استقلال خودمان را واگذار نمیکنیم.» او در ادامه نقدی به شورای هماهنگی اصلاحات بیان کرد. ادامه بحث در این مورد و اصرار او بر اینکه ندا بنا دارد در مورد انتخابات تصمیم بگیرد و اظهار صریح اینکه احتمال ورود مستقل به انتخابات را نفی نمیکند، موجب شد که من تصمیم بگیرم یک سوال جسورانه از او بپرسم. به او گفتم آقای خرازی همین حرفها را میزنید که برخی اصلاحطلبان به شما انگ نفوذی بودن را میزنند. از او پرسیدم که نمیرنجد اگر در این مورد بحث کنیم. او استقبال کرد و باب یک بحث جنجالی باز شد.
خرازی از سوابقش گفت و از دیدگاههایش. نقدهایی را به دوره احمدینژاد مطرح کرد و حتی به ماجرای حوادث سال ۸۸ هم ورود کرد. درست در میانه همین بحثها بود که او گفت: «من اصلاحطلبی که نمادش خارج از کشور باشد و پول بگیرد را قبول ندارم؛ اینکه بروند و اتهام بزنند و بدوبیراه بگویند و شانتاژ کنند را قبول ندارم. کسانی را یادم است که در دورانی که سفیر بودم با خارجیها مذاکره میکردند و به دشمن گرا میدادند؛ من آنها را بهعنوان اصلاحطلب قبول ندارم. لیستشان را هم دارم و اگر قرار باشد روزی ارائه دهم، ارائه خواهم داد. منتها به سیستم امنیتی نخواهم داد و اگر بخواهم بدهم به مردم ایران ارائه میدهم که بدانید این آقا در دوره اصلاحات با فلان مقام ارشد اروپایی یا فرانسوی یا فلان مقام ارشد آمریکایی پنهانی مذاکره کرده و گرا داده است. ما این را قبول نداریم. اگر قرار باشد اینطور باشد پس حکومت شاه را بیاوریم. اگر قرار بر این باشد که ما ته زمین هستیم و خیلی از ما لایقترها وجود دارند. کسانی که در هاروارد و جاهای دیگر خوب درس خواندهاند و با تمام نهادهای آمریکایی و اروپایی هم کانکشن دارند. اگر قرار به وابستگی باشد آنها بهتر از ما میتوانند.»
وقتی او این حرف را زد، حدس میزدم جنجالی خواهد شد. گفتم شاید دکتر خودش زمان تایید نهایی آن را تغییر دهد. مصاحبه یک ساعت و نیم طول کشید. او معمولا تا این حد برای یک مصاحبه وقت نمیگذارد. متن گفتوگو آنقدر پر تیتر بود که به آقا صادق گفتم «آقای دکتر سخت است برای چاپ این مصاحبه ۱۰ روز صبر کنیم. ای کاش همین شماره آن را به چاپ برسانیم.» او وعده داد که اگر تا ظهر چهارشنبه متن نهایی به دستش برسد، دست آخر تا غروب آن را به ما برساند. همین هم شد مسئولان دفتر او تلاش فراوانی کردند که مصاحبه به غروب چهارشنبه برسد. شنبه که هفتهنامه روی دکه رفت، از همان صبح چند رسانه و خبرگزاری متن کامل مصاحبه را خواستند. گفتوگو مثل سایر مصاحبهها با چنین شخصیتهایی برد خود را داشت و منعکس شد.
یک هفته گذشت تا اینکه سایت مشرق با بازنشر بخشی از این مصاحبه تیتری با این مضمون زد: «لیست اصلاحطلبانی که به دشمن گرا میدادند را دارم.» بعد از آن روزنامه جوان نیز با چنین تیتری مصاحبه خرازی را تیتر یک صفحه اول خود کرد. درست همینجا بود که جنجال آغاز شد. اصلاحطلبان تندرو کمپین تشکیل داده و آقا صادق را آماج حملات خود قرار دادند. چهرههای تندتری مانند عبدالله رمضانزاده نیز اتهاماتی عجیب را به خرازی نسبت دادند. دامنه این انتقادات آنقدر بالا گرفت که پاسخهای تلگرامی آقا صادق هم فایدهای نداشت. دست آخر آنچه رخ داد این بود که صادق خرازی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت او منظورش این نبوده که اصلاحطلبان به دشمن گرا میدادند. او گفته از حرفهایش سوءاستفاده شده و توطئهای در کار بوده است. بدین معنا از متن مصاحبه میشد دو برداشت کرد که خرازی یکی از آنها را منظور خود دانست.
واقعیت این است که صادق خرازی سنت گفتوگو را پاس داشته و اعتمادش به یک رسانه اصولگرا برای مصاحبه نشانه همین اخلاق حرفهای اوست. مثلث عین متن گفتوگو با صادق خرازی را با تمام اصلاحیات او منتشر کرد و حتی به جهت چند پهلو بودن اشاره غیرمستقیم صادق خرازی از واژه اصلاحطلبان استفاده نکرد و در سوتیتر خود نوشت که «برخی کسانی را میشناسم...»
جان کلام اینکه در این یک هفته در حق او جفا شده است. گویا اخلاق در فضای سیاسی ما گم شده است. نقد، هیچ عیب و ایرادی ندارد اما مهمتر از نقد، حفاظت از حریم اخلاق و چارچوبهای خردمندانه در نقد است. به یک معنا چه اصلاحطلب و چه اصولگرا مخصوصا دوستان اصلاحطلب او باید یاد بگیریم که اگر اعتراضی به فردی داریم نباید آنچنان بیمحابا به او حمله کنیم که شخصیتهای سیاسی کم سخنی پیشه کنند.
حالا که صادق خرازی منظورش را دقیقتر بیان کرده، بهتر است همه به او رحم کنند! آقا صادق شخصیتی بامعرفت است؛ همین!
نظر کاربران
ایشان ادعایی کردند اگر صحت داشته باشد باید اسناد آنرا به مراجع ذیصلاح می دادند تاپیگیری قانونی شود نه اینکه پیش خود نگهدارند و در مصاحبه بر ملا کنند .
پر واضح است برای مجلس برنامه ریزی می کند!!!!!