مردی که شوهر زن مورد علاقه اش را کشت
فروردين ٩٢ در تماس مردمي با فوريت‌هاي پليسي ١١٠ ماموران پليس آگاهي تهران بزرگ در جريان وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل در منطقه قصران قرار گرفتند.
روزنامه اعتماد: فروردين ٩٢ در تماس مردمي با فوريت‌هاي پليسي ١١٠ ماموران پليس آگاهي تهران بزرگ در جريان وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل در منطقه قصران قرار گرفتند.
با حضور ماموران در محل مشخص شد مردي ميانسال با ضربه چاقو خونريزي كرده و به دليل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است. در بررسي‌هاي ابتدايي كارآگاهان از اهالي محل مشخص شد مقتول يك ساعت قبل از وقوع قتل با دوستان خود تماس گرفته و خبر به گروگان گرفته شدنش را به آنها داده است.
همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني بازجويي از فردي كه مقتول لحظاتي قبل از وقوع حادثه با او تماس گرفته بود آغاز شد. مرد جوان به كارآگاهان گفت: «يك ساعت قبل مهدي با من تماس گرفت و گفت مردي جوان او را به گروگان گرفته و مي‌خواهد او را به قتل برساند.
من كه خيلي ترسيده بودم با چند نفر از اهالي محل به آدرسي كه مهدي گفته بود رفتم. وقتي رسيديم با جسد خونين او روبه‌رو شديم. پس از آن با پليس تماس گرفتيم و ماموران در جريان حادثه قرار گرفتند.»
با ثبت اظهارات شاهدان پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. ماموران كه تحقيقات خود را از همسر مقتول آغاز كرده بودند پس از مدتي متوجه تناقض‌گويي‌هاي او شدند تا سرانجام راز قتل مرد ميانسال فاش شد.
زن مقتول به كارآگاهان گفت: «چند وقت پيش با مردي جوان به نام علي آشنا شدم. من از مشكلاتي كه با همسرم داشتم به او مي‌گفتم، اما به مرور مشكلاتم با همسرم حل شد. مي‌خواستم ارتباطم را با علي قطع كنم. فكر مي‌كنم قتل كار او باشد.»
اظهارات زن مقتول منجر به شناسايي متهم شد و كارآگاهان در عملياتي ضربتي او را به دام انداختند. او در جريان بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و به اين ترتيب پرونده‌اش براي رسيدگي به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد و صبح ديروز او را از زندان به دادگاه آوردند.
متهم درباره روز حادثه گفت: «من عاشق همسر مقتول بودم. مدتي با هم در ارتباط بوديم. روز حادثه متوجه شدم او با شوهرش آشتي كرده. براي همين نقشه قتل شوهرش را كشيدم. به خانه‌اش رفتم و پس از درگيري با چاقو او را به قتل رساندم.»با ثبت اعترافات متهم در دادگاه، قضات وارد شور شدند تا حكم خود را صادر كنند.
با حضور ماموران در محل مشخص شد مردي ميانسال با ضربه چاقو خونريزي كرده و به دليل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است. در بررسي‌هاي ابتدايي كارآگاهان از اهالي محل مشخص شد مقتول يك ساعت قبل از وقوع قتل با دوستان خود تماس گرفته و خبر به گروگان گرفته شدنش را به آنها داده است.
همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني بازجويي از فردي كه مقتول لحظاتي قبل از وقوع حادثه با او تماس گرفته بود آغاز شد. مرد جوان به كارآگاهان گفت: «يك ساعت قبل مهدي با من تماس گرفت و گفت مردي جوان او را به گروگان گرفته و مي‌خواهد او را به قتل برساند.
من كه خيلي ترسيده بودم با چند نفر از اهالي محل به آدرسي كه مهدي گفته بود رفتم. وقتي رسيديم با جسد خونين او روبه‌رو شديم. پس از آن با پليس تماس گرفتيم و ماموران در جريان حادثه قرار گرفتند.»
با ثبت اظهارات شاهدان پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. ماموران كه تحقيقات خود را از همسر مقتول آغاز كرده بودند پس از مدتي متوجه تناقض‌گويي‌هاي او شدند تا سرانجام راز قتل مرد ميانسال فاش شد.
زن مقتول به كارآگاهان گفت: «چند وقت پيش با مردي جوان به نام علي آشنا شدم. من از مشكلاتي كه با همسرم داشتم به او مي‌گفتم، اما به مرور مشكلاتم با همسرم حل شد. مي‌خواستم ارتباطم را با علي قطع كنم. فكر مي‌كنم قتل كار او باشد.»
اظهارات زن مقتول منجر به شناسايي متهم شد و كارآگاهان در عملياتي ضربتي او را به دام انداختند. او در جريان بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و به اين ترتيب پرونده‌اش براي رسيدگي به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد و صبح ديروز او را از زندان به دادگاه آوردند.
متهم درباره روز حادثه گفت: «من عاشق همسر مقتول بودم. مدتي با هم در ارتباط بوديم. روز حادثه متوجه شدم او با شوهرش آشتي كرده. براي همين نقشه قتل شوهرش را كشيدم. به خانه‌اش رفتم و پس از درگيري با چاقو او را به قتل رساندم.»با ثبت اعترافات متهم در دادگاه، قضات وارد شور شدند تا حكم خود را صادر كنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
تقصیر قاتل نیست.کرم از اون زن کثیفه که با وجود اختلافی که حل شدنی بود راحت به شوهرش خیانت کرد.زنه رو باید دار زد.حالا دیگه شوهر نداره هر خاکی بخواد تو سرش میکنه.چقدر زنهای لجن زیاد شدن.