نیمی از مودیان تهرانی، فرار مالیاتی دارند
قریب به ۵۰ درصد مودیان تهرانی، مالیات سالانه پرداخت نمیکنند که این رقم، ۷ هزار میلیارد تومان هست و با احیای این رقم، میتوان درآمد دولت را چند برابر افزایش داد
عدم پرداخت مالیات قانونی و تکلیفی توسط مودیان مالیاتی حقیقی یا حقوقی، به مثابه عدم انجام وظایف شهروندی میباشد و همانند دنده عقب آمدن در بزرگراه یا پرت کردن آشغال در معابر و یا شکستن شیشههای اتوبوس و تخریب اموال عمومی ،کار زشت و ناپسندی تلقی میشود. چرا که عدم مشارکت قانونی در توسعه کشور که معمولاً بر اساس پرداخت مالیات صورت میگیرد ، در واقع نقض حقوق دیگران هست که بی احترامی به قانون و حقوق شهروندی را نشان میدهد.
در کشور ما، با وجود اقتصاد نفتی و تلاش برای کاهش اتکا به درامدهای اقتصاد تک محصولی و رها شدن بودجه سالانه کشور از دلارهای نفتی، تقویت اخذ درامدهای عمومی دولت از مالیات فعالان اقتصادی حقوقی و حقیقی کشور ، به عنوان یکی از راههای جایگزین مؤثر معرفی شده است که حتی در اقتصادهای پیشرفته دنیا نیز ،مسبوق به سابقه هست.
هر اندازه کشوری بتواند سیستم مالیات قوی و منسجمی داشته باشد و از سامانههای هوشمند و اثربخش برای پیگیری، شناسایی و دریافت مالیات از مودیان مالیاتی استفاده کند، شاهد توسعه روز افزون و پیشرفتهای صنعتی، اقتصادی و اجتماعی خواهیم بود. در کشورهای اسکاندیناوی که بالاترین سطح مالیات اخذ میشود، تعداد بیکاران ، افراد بی سر پناه و بیماران، تا حدود زیادی کم تر از کشورهایی است که سیستم دریافت و مدیریت مالیات، ضعیف و معیوب هست.
باید پذیرفت که کشورها در دنیای آینده، به اتکای درآمدهای مالیاتی بسیار بیش تر از موارد جایگزین قرن بیستمی، توجه میکنند و باید این روش درامد زایی برای بودجه کشور، مورد نظر و توجه روز افزون مسئولان و فعالان امور مالیاتی قرار بگیرد. مخصوصاً در کشور ما که با مساله تحریم و بحرانهای منطقه ای رو به رو هستیم، اقتصاد درون زا و مقاومتی، باید در محور مالیات، بستر سازی و گسترش یابد.
رئیس سازمان امور مالیاتی شهر و استان تهران، اخیراً از وقوع نیمی از فرارهای مالیاتی در تهران خبر داد، این در حالی است که پیش از این رئیس سازمان امور مالیاتی کشور، کف میزان فرار مالیاتی را ۱۴هزار میلیارد تومان عنوان کرده بود، بدین ترتیب میتوان مدعی شد در تهران سالانه حداقل ۷هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی انجام میگیرد. . راهکاری که برای مقابله با این فرار مالیاتی به صورت عملیاتی ارائه شده است، تأسیس اداره کل حسابرسی زیر نظر سازمان امور مالیاتی عریض و طویل استان تهران هست که امروزه، ارزش افزوده (VAT) نیز به آن اضافه شده است.
همچنین اعلام شده است که ۹۰ میلیون از ۱۵۰ میلیون رکورد ثبت شده در سازمان امور مالیاتی ،مرتبط با فعالان کسب و کار در تهران میباشد که رقم قابل توجهی هست. یعنی تهرانیها، به اندازه کل کشور، مؤدی مالیاتی دارد ،اما نیمی از ان ها از پرداخت مالیات خودداری میکنند و با سند سازی، فرار مالیاتی دارند.
در تیرماه امسال، کلاً ۱ میلیون و ۵۰ هزار اظهارنامه مالیاتی توسط مودیان مالیاتی تهران، ارائه شد که یک چهارم کل اظهارنامههای دریافتی سازمان امور مالیاتی کشور تا ۳۱ تیر ۹۴ را تشکیل میدهد.
علی عسگری، رییس سازمان مالیاتی گفته بود که ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از گردش اقتصاد کشور، زیر چتر مالیاتی نیست و این مبلغ، مالیاتی به دولت پرداخت نمیکند. علی طیب نیا ،وزیر اقتصاد نیز چندی پیش درباره فرار مالیاتی گفته بود که اگر سازمان مالیاتی کشور بتواند جلوی این ناهنجاری اقتصادی را بگیرد، درآمدهای دولت ۴ برابر خواهد شد که رقم قابل توجهی را شامل میشود.
این که راه حل قانونی و عملیاتی برای وادار کردن صدها هزار مؤدی مالیاتی تهرانی برای پرداخت مالیات که ۷ هزار میلیارد تومان را نیز بالغ میشود چیست، مساله ای هست که باید به طور کارشناسی و دقیق، مورد توجه فعالان اقتصادی و مدیریتی کشور در نهادهای مختلف قرار بگیرد. به هر حال، با احیای این چند هزار میلیارد تومان که شاید هر ساله از بودجه دولت حذف میشود، صدها هزار پروژه عمرانی و صنعتی و بهداشتی در سراسر کشور، میتواند با رفع اعتبارات، تکمیل و در اختیار عموم ملت ایران قرار بگیرد.
به نظر میرسد، دولت علاوه بر آن که به دنبال راه حلهایی برای احیای حقوق خود در این حوزه میباشد، باید به ریشه یابی موضوع فرار مالیاتی تهرانیها نیز بپردازد. ما در تهران، کار کشاورزی یا صنعتی گسترده ای مانند دیگر شهرهای کشور نداریم. بسیاری از پروژههای کشور در عرصههای مختلف، با محوریت ستادی تهران، راهبری و اجرا میشوند. پس این همه فعالیت اقتصادی و صنعتی، که نبض اقتصاد کشور را نیز در اختیار دارد، نباید از یکی از ارکان مشارکت مدنی که پرداخت مالیات هست، طفره برود.
این که چرا تهرانیها از مالیات دادن طفره میروند، یک موضوع جامعه شناختی و بعضاً فرهنگی هست که باید ریشه یابی و آسیب شناسی دقیق شود. این آسیب شناسی را میتواند وزارت اقتصاد، با مشارکت دیگر ارگانهای فعال در امور جامعه و فرهنگ، در دستور کار بگذارد و برای حل ریشه ای معضل، درمان مؤثر تری ارائه کند تا در سالهای آینده و حتی نسلهای بعدی ،فرار مالیاتی ،مصداق نقض آشکار حقوق شهروندی دیگران در جامعه تلقی شده و از منظر فرار کننده مالیاتی و اطرافیانش، یک عمل زشتت و قبیح باشد.
ریشه یابی دلایل طفره رفتن تهرانیهای خوش نشین، نسبت به پرداخت مالیات تکلیفی، یک هنجارشکنی آشکار در فضای اقتصادی و اجتماعی هست. در واقع توهین به میلیونها نفری هست که هر ماهه یا هر ساله ،هزاران میلیارد تومان از درامد خود را از طریق مالیات به دولت پرداخت میکنند تا دولت این در آمد را با اجازه مجلس شورای اسلامی، در مسیر توسعه و پیشرفت خرج کند. در واقع کسانی که مالیات نمیدهند ،مانند افرادی هستند که سر سفره ای می نشینند و پس از صرف غذا، به میزبان اهانت میکنند یا در رستوران، بدون پرداخت صورتحساب، رستوران را ترک میکنند! چقدر این رفتارها، مغایر رفتار شرعی، عرفی و انسانی هست؟
اگر بتوان مساله طفره رفتن از پرداخت مالیات و نقشان در عقب ماندن کشور از توسعه و بستر سازی برای پیشرفتهای آینده ،بهتر و بیش تر از قبل در رسانههای گروهی برای مردم تشریح کرد، شاید اهمیت و جایگاه این مقوله بین مردم بیش از گذشته، احساس شود.
شفاف نبودن وضعیت اقتصادی برخی از فعالان اقتصادی در کشور ،اعم از پیمانکاران بزرگ و خرد خصوصی و ضعفهایی که قانون در برخی از حوزهها و فرآیندها دارد، زمینه را برای فرار مالیاتی، حتی دانه درشتها فراهم میکند. امیدواریم، طفره رفتن تهرانیها در پرداخت مالیات، به برنامههای پر بیننده ای چون نود و خندوانه و ماه عسل و امثالهم در شبکههای سیما راه یابد تا مردم، امر به معروف پرداخت مالیات را مانند بحران کم آبی و کمپین قطره قطره یا چالش آب یخ و یا سلفی گرفتنهای یهویی، یک کار روتین و وظیفه مهم بدانند و بنامند.
نظر کاربران
خوشم اومد
خوشم اومد
مالیات بدیم که باهاش حاتم بخشی کنید تا افغانیها از آموزش و پرورش رایگان برخوردار بشن یا گنبد و گلدسته درست کنین بفرستین اینور و اونور یا یهو یه پول قلمبه ای بشه و یک نفرتون زحمت اختلاسشو بکشه و به ریش ما بخنده؟!!!
تو کشور های خارجی اثر مالیات دادن رو تو زندگیشون حس میکنن برا همی وقتی عذر خواهی هم داره . اما ما چی... همین تورم های غیر معقول برا ما نوعی مالیات دادنه....
مالیات بدیم که باهاش حاتم بخشی کنید تا افغانیها از آموزش و پرورش رایگان برخوردار بشن یا گنبد و گلدسته درست کنین بفرستین اینور و اونور یا یهو یه پول قلمبه ای بشه و یک نفرتون زحمت اختلاسشو بکشه و به ریش ما بخنده؟!!!