فرار مغزها، کیلویی چند؟
اگر ۵ موضوع بسیار مهم و راهبردی در دستور کار مسئولان کشور باشد، قطعاً موضوع فرار مغزها یا مهاجرت نخبگان، بایستی در بین این پنج مساله اساسی که کشور امروز با آن رو به رو است، قرار بگیرد. فراز مغزها، سالانه صدها میلیون دلار به کشور آسیب می زند و این مانند صادرات میلیونها بشکه نفت رایگان به قاره اروپا و آمریکا میباشد.
بیش از دو دهه است که درباره فراز مغزها یا مهاجرت نخبگان به خارج از کشور جهت تحصیل و زندگی و اشتغال، شنیدهایم و خواندهایم و بیانیهها و اظهارات متعددی از سوی مسئولان امر در دولتهای مختلف و هم چنین ادوار گوناگون مجلس شورای اسلامی، صورت پذیرفته است. همه در نکوهش فرار مغزها و در حمایت از نخبگان تاکید داشتهاند و به نظر میرسد، همه ملت و مسئولان کشور به این قضیه اتفاق نظر دارند که پدیده تأسف آور مهاجرت بی بازگشت نخبگان، جز تقویت توان بیگانگان و تضعیف ظرفیتهای داخلی و ثروتهای ملی کشور، فایده ای برای ما به ارمغان نمیآورد.
کشور جمهوری اسلامی ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش بسیار زیادی برای پرورش دانشجویان و ساخت دانشگاه و حرکت عظیم برای فعالیت در عرصههای علمی و صنعتی در دستور کار قرار داد که ماحصل آن، قرار گرفتن کشور در فهرست ۱۰ کشور برتر جهان در عرصههای سد سازی و موشکی و بیو فناوری و غیره شد. کشوری که اوایل انقلاب، نامی از او در دنیای آکادمیک در میان نبود، امروزه یکی از کشورهای تولید کننده علم در جهان است و پزشکیان، به طور مثال، دنیا را شیفته خود کرده است.
اگر چه ضعف مدیریتی سبب شد تا همچنان ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۷۵ میلیونی ایران، سواد خواندن و نوشتن را در قرن بیست و یکم نداشته باشند و بعضاً فوق لیسانسها در خرم آباد، رفتگری کنند!، اما نباید از پیشرفتهای چشمگیر کشور در عرصههای مختلف علمی و صنعتی و رفاه و به خصوص بهداشت، غافل شد.
اکنون در عرصه فناوری اطلاعات، با همه ضعفها و انتقاداتی که وجود دارد، ایران بعد از جنگ تحمیلی هشت ساله، یک کشور در حال توسعه با رشد فزاینده است و ایرانیان بیش از نیم میلیون پرتال و صدها هزار وبلاگ در فضای مجازی در اختیار دارند. اما با این وجود، کشور با برخی از ناهنجارها و معضلات که ریشههای فرهنگی و اقتصادی و بعضاً مدیریتی دارد، دست و پنجه نرم میکند.
یکی از این معضلات مهمی که کشور اکنون با آن رو به رو است و به نظر میرسد، در دولت تدبیر و امید، باید راه حلهای بلند مدت و حرفه ای برای برون رفت از این ناهنجاری در دستور کار قرار بگیرد، مساله فرار مغزها میباشد. موضوعی که به نظر میرسد برخی مسائل مانند مذاکرات هسته ای و بحران اقتصاد و رکود تورمی، آن را به اولویت درجه چندم در ایران تبدیل کرده است. فرار مغزها، به سادهترین زبان، یعنی آن که شما میلیونها دلار خرج تربیت، آموزش و رشد و تحصیلات منابع انسانی زبده و فرهیخته کنید، سپس در زمانی که وقت و فرصت بازدهی آنها میباشد، بستر را برای خروج از منابع از کشور آماده کنید.
فراز مغزها را میتوان، صادرات نخبگان دانست. مهم نیست که این مغز، از دیدگاه استانداردهای بنیاد ملی نخبگان ایران، نخبه با استعداد برتر قلمداد میشود یا خیر. مهمان است که، این فرد یا این افراد، با پول این مملکت رشد یافته و ترقی کرده و اکنون، کشور نمیتواند تعامل مؤثر و اثربخشی برای حفظ توان آنها در داخل داشته باشد.
آیت الله مظاهری، اخیراً در سخنرانی اعلام کرده بود که فرار مغزها، شایسته کشورهای اسلامی نیست. قطعاً در بین کشورهای اسلامی، هیچ کشوری، به اندازه ایران فراز مغزها ندارد و هیچ کشوری، نخبگان و جوانان خلاق و پر توانی چون ایران ندارد که مجانی در اختیار بنگاههای اقتصادی، صنعتی و علمی جهان قرار دهد. بر اساس تحقیقی که موسسه علوم ملی در واشنگتن در سال 2012 انجام داده است، 89 درصد دانشجویان ایرانی دکتری پس از اتمام تحصیلاتشان در آمریکا باقی میمانند. در فاصله سالهای 1993 تا 2007، 140 نفر از 255 نفری که در المپیادهای علمی بین المللی شرکت داشتهاند، در دانشگاههای معتبر خارجی تحصیل میکردهاند.
دانشگاه استنفورد به دلیل دشواری آزمونهای ورودی، از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار است. موفقیت دانشجویان ایرانی در عبور از سد این آزمونها موجب توجه جامعه دانشگاهی آمریکا به عملکرد دانشجویان ایرانی، بهویژه دانشگاه صنعتی شریف شده است. موفقیت دانشجویان ایرانی در دانشگاههای جهان پدیده تازهای نیست و از سه دهه پیش که روند مهاجرت ایرانیان از کشور رو به افزایش بوده است، دانشگاهیان و دانشآموختگان مراکز آموزش عالی از اولین قشرهایی بودهاند که به انگیزه اتمام تحصیلات تخصصی، یافتن کار و اقامت دائم یا نارضایتی از وضع موجود به کشورهای دیگر بهویژه به انگلیس و آمریکا شمالی سفر کردهاند.
در همان سال 89 و دولت احمدی نژاد، آمارهای تأسف آوری منتشر شد که البته، ربطی هم به دولت وقت نداشت و ریشه، در مسائل مختلف و قدیمی دارد.
بر اساس آمارها همچنین در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ هم در حدود ۸/۴۸ از کل دانشجویان فارغ التحصیل لیسانس، ایران را ترک کردهاند. از سویی دیگر موج جدیدی از مهاجرتها درست دو سال بعد روی میدهد، زمانی که دانشجویان فوق لیسانس خود را گرفته و برای کسب دکترا از ایران خارج میشوند. خارج میشوند تا به کشورهای دیگر بروند. کشورهایی که در صدر آنها امریکا و کانادا قرار دارد و در این سویش هم دانشکده مهندسی دانشگاه شریف.
خیلیها درباره فراز مغزها، صحبت کردهاند که یکی از آن ها، حسینی، معاون فرهنگی بنیاد ملی نخبگان ایران است که در زمان احمدی نژاد، برای حمایت از جامعه نخبگان کشور و مقابله با این پدیده شوم، تأسیس گردید. وی، اشتغال را عاملی برای جلوگیری از فرار مغزها میداند.
البته رییس بنیاد ملی نخبگان نیز، اوایل امسال، به موضوع اشتغال زایی و فرصت آفرینی کسب و کار برای نگهداشتن نخبگان در کشور، به عنوان یکی از راه حلهای اساسی برای مقابله این این عرصه خبر داده بود.
حدود 2 ماه پیش نیز، اظهارات معاون پژوهشی وزیر بهداشت نیز جالب توجه بود. بنیادی که قصد دارد با 30 میلیارد تومان، برای مبارزه با فرارمغزها، اقدام کند!
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت گفت: تربیت پزشک پژوهشگر و راه اندازی موسسه نیماد برنامههای وزارت بهداشت برای پیشرفت پزشکی در ایران است. معاون پژوهشی وزیر بهداشت با تاکید بر اینکه یکی از اهداف موسسه نیماد جلوگیری از مهاجرت بخش عظیمی از نخبگان است عنوان کرد: البته نیماد میتواند در کنار برخی طرحهای تحقیقاتی از طرحهای بزرگ، چندین ساله و با مجموعه ای از محققین مجرب که در سطح دانشگاه نیستند حمایت کند. وی عنوان کرد: موسسه نیماد ۳۰ میلیارد بودجه دارد و متاسفانه پیش بینی میکنیم که حداکثر ۳۰ تا ۵۰ طرح را حمایت کند. حمایت از طرحها از ۳۰۰، ۵۰۰ تا سقف یک میلیارد است.
غربیها درباره فرار مغزهای ایران، تا کنون مقالات و کتابهای زیادی نوشتهاند. حتی بسیار گزارش منتشر کردهاند، تاشاید ما را به تاملی بیش تر در این اوضاع، وا دارند. گزارش بلومبرگ از پدیده فرار مغزها در ایران در سال 93، جالب توجه بود.
صندوق بین المللی پول نیز، 6 سال پیش در گزارش سال 2009 خود مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران در میان 91 کشور توسعه یافته و توسعه نیافته بیشترین میزان فرار مغزها را به خود اختصاص داده است. این گزارش اضافه میکند که این میزان مهاجرت مساوی با از دست دادن سرمایه ای بالغ بر 50 میلیون دلار در هر سال است. این گزارش متذکر میشود که در حال حاضر 250 هزار مهندس و فیزیکدان ایرانی و بیش از 170 هزار ایرانی با مدارک علمی بالا در ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند. به نظر میرسد، اکنون در اواسط سال 2015 میلادی، تفاوتهای آماری زیادی بین 6 سال پیش تا امروز نکرده ایم و چه بسا، تعداد مهاجرتهای نخبگان بیش تر هم شده باشد.
مساله فرار مغزها، حتی در استانهای بزرگ کشور نیز، یک معضل جدی است. 27 تیر ماه بود که رییس دانشگاه علوم پزشکی کرمان، از خروج 98 درصدی برترین نخبگان پزشکی این دانشگاه و استان به خارج از کشور خبر داد.
بررسی اجمالی اخبار و گزارشاتی که در چند سال اخیر توسط خبرگزاریها و نشریات و پرتالهای مجازی، درباره پدید فرار مغزها در کشور منتشر شده است، جای نگرانی دارد. همان طور که مصرف بی رویه برق و آب و بنزین ایرانیان، مانند مصرف خطرناک نمک و شکر، آسیب پذیری انرژی و بهداشتی ایرانیان را افزایش داده است، مساله فرارمغزها نیز از دیدگاه استراتژیک، برای آینده کشور خطرناک است. مخاطرات زیست محیطی فعالیتهای صنعتی، کاهش جمعیت و بحران فرار مغزها، به نظر میرسد میبایستی در فهرست اولویتهای نظام برای تدوین سند چشم انداز بیست ساله دوم که قرار است از سال 1404، آغاز شود، قرار بگیرد.
کشور جوان ایران با میلیونها جوان آماده به کار و تحصیل کرده و خلاق، و لشکر میلیونی ثروتمندان و نخبگان در خارج از کشور، یک ظرفیت بی بدیلی است که زیر آسمان کبود، کم تر کشوری در دنیا از آن برخوردار است. این نعمت را باید پا سداشت و برای تقویت توان داخل و توان افزایی گسترده، از آن بهره جست.
بنیاد ملی نخبگان و وزارت خانههای علوم و بهداشت و حتی کار و رفاه اجتماعی، بدون برنامه ملی و حمایتهای همه دستگاهها نظام، نمیتوانند یک تنه به جنگ یک معضل ریشه دار به نام فرار مغزها بروند. فرار مغزها برنامه بلند مدت میخواهد که امیدواریم در دستور کار دولت تدبیر و امید و مجلس حال و آینده قرار بگیرد تا دوباره شاهد صادرات مجانی منابع انسانی نخبه به دانشگاههای اروپا و امریکا، نباشیم.
بلیط بدون بازگشت نخبگان، خطر بزرگی است.
باید فکری کرد... .
نظر کاربران
همون بهتر که برن خارج ...
فرار مغزها به قیمت دلخوشی دلواپسان که نگران نباشند چه اتفاقی می افتد
فقط خیالشان راحت باشد و سر بر بالش ناز راحت بگذارند و خوابهای خوش ببینند
وقتی در یک جامعه، دانش یک فرد کمترین اهمیت را دارد جز این نتیجه ای حاصل نمیشود.