اعتراض علیرضا خمسه به منتقدان «پایتخت»
چهارمین سری «پایتخت» این شبها روی آنتن سیما رفته و عده بسیاری را پای تلویزیون کشانده است؛ سریالی که ساخت فصلهای جدیدش، ما را یاد سنتی میاندازد که پیشتر در سریالهای اروپایی و آمریکایی نظیر «فرندز» و «لاست» مرسوم بود.
مخاطبان پس از چهار دوره پخش پیاپی سریال پایتخت همچنان طرفدار این سریال هستند. دلیل استقبال از این سریال چیست؟
سریال پایتخت با شخصیتها و قصههای جذاب، جای خود را در دل مخاطبان باز کرده. خردهداستانهای این سریال از زندگی مردم گرفته شده و قصه زندگی معمولی آدمهاست که نمونهاش را در زندگی واقعی و در اطرافمان زیاد دیدهایم. چون مردم این شخصیتها را در زندگی خودشان دیدهاند، بنابراین با آن ارتباط برقرار میکنند و طرفدارش هستند.
برخی منتقدان میگویند این سریال بیش از اینکه طنز باشد، حاوی لودگی است. شما چه فکر میکنید؟
بعضی منتقدان بیسواد هستند؛ بسیاری از کسانی که در کسوت منتقد در رسانهها کاغذ سیاه میکنند، سواد دراماتیک ندارند. اول ببینیم اطرافمان چند منتقد باسواد وجود دارد، بعد اگر آنها نظری دادند، دربارهشان صحبت کنیم. گفته شده اغلب منتقدان، سودازدههای بازیگری یا کارگردانی هستند که میخواستند کارگردان شوند یا بازیگر، برخی در نمونههایی هم تلاش کردهاند فیلمی بسازند و ناموفق بودهاند. در ۱۰ سال گذشته در تلویزیون، چه سریالی مثل پایتخت را میشناسید که ساخته شده و این همه با اقبال مواجه شده باشد؟
آدمهای بیسوادی که حتی قدرت تشخیص کمدی و طنز و تراژدی را ندارند، میگویند این سریال لودگی است یا از دیگر کارهای شبیه به این سریال که کمدی اجتماعی هستند با عنوان طنز و لودگی یاد میکنند. نوشتههای این دست از افراد، مصارف روزانه دارد. آنها میخواهند صفحهای را سیاه کنند، بنابراین هیچ دوست ندارم درباره این منتقدان بیسواد صحبت کنم.
وقتی نظر برخی منتقدان را درباره این سریال میپرسیدم، میگفتند اصلا تلویزیون نمیبینند، یا این سریال بخصوص را تماشا نمیکردند. این در حالی است که اغلب مردم پیگیر این سریال هستند و آن را پسندیدهاند. این شکاف بین عملکرد منتقدان و مردم در مواجهه با یک سریال تلویزیونی، چطور حاصل شده است؟
اینکه منتقدان یا حتی عدهای از مردم تلویزیون نگاه نمیکنند به عملکرد تلویزیون برمیگردد که موقعیتی ندارد که همه اقشار، برنامههایش را ببینند. درباره چرایی این اتفاق، مسئولان تلویزیون باید پاسخ بدهند، اما درباره سریال پایتخت باید بگویم اساسا این سریال برای منتقدان ساخته نمیشود که حالا بیاییم بابت اینکه نمیبینند، سؤال طرح کنیم.
این سریال، برای مردمی ساخته میشود که تلویزیون میبینند و سریالهای مختلف را با هم مقایسه میکنند و بین سریالهایی که دیدهاند، پایتخت را سریالی موفق میدانند؛ از لحاظ قصه و ساختار و شخصیتپردازی. حالا با توجه به این، باید یادآوری کنم پایتخت ادعایی ندارد که میخواهد جهان را فتح کند یا فرمولهای دراماتیک جهان را جابهجا کند یا جامعه هدفش منتقدان هستند.
این سریال، برای یکسری مردم زحمتکش است که میخواهند شب پس از فعالیت سنگین روزانه استراحت کنند و با تماشای این سریال بخندند. پایتخت دنبال انقلاب رسانهای نیست، همین که مردم بتوانند دقایقی لبخندی بزنند و خستگی روزشان را از تن به در کنند، ما به هدفمان رسیدهایم، اما چرا برخی جبهه میگیرند که ما نمیبینیم یا میگویند پایتخت لودگی است؟ شاید چون عادت ندارند ببینند یک سریال به مرحله چهارم برسد. سریالی که به مرحله چندم میرسد، یعنی سریالی است که برای مردم و مسئولان جذاب بوده و فیدبک قابلقبولی داشته و این را هرکسی برنمیتابد. گاهی برخوردهایی هست که ریشه علمی یا هنری ندارند و بیشتر باید در حوزه روانشناسی فردی آنها را ریشهیابی کرد.
آرزو میکنم بقیه سریال هم موردپسند مردم قرار گیرد و همچنین امیدوارم منتقدان سریالها را ببینند و با انصاف و عدالت آنها را نقد کنند، نه با عداوت.
حفظ راکورد نقشتان در چهار سال پیاپی دشوار نبود؟
شخصیتها در این سریال، شخصیتهایی نمایشی هستند که حفظ راکورد آنها برای بازیگران سخت نیست. سختتر، این است که شخصیتهایی که چهار سال موردپسند قرار گرفتهاند، در موقعیتهای جدید، بتوانند همان شیرینی قبل را داشته باشند. برای بازیگر حرفهای، حفظ راکورد یک نقش سخت نیست. امیدوارم توانسته باشیم جذابیت شخصیتها را حفظ کنیم. ناب بودن شخصیتها، در یکی، دو سری اول، شدنی است، اما وقتی به سری سه و چهار میرسد، شخصیت برای تماشاگر عادی میشود و برای حفظ جذابیت آن باید بسیار تلاش کرد.
بهنظر میرسد نقش «باباپنجعلی» با بازی شما، در این سریال، نقشی خنثی است و همیشه زیر سایه دیگر کاراکترها از جمله «نقی» و «ارسطو» است. موافقید؟
اگر آینهای مقابل زندگی بگذارید، میبینید در هر خانواده یکی میشود پدر، یکی مادر، یکی هم پدربزرگ و یکی هم فرزند. قرار نیست همه این افراد به یک اندازه در یک خانواده اثرگذار باشند. حتی پدر و مادر هم در یک خانه میزان تأثیراتشان متفاوت است. پدربزرگی که دچار کهولت است و آلزایمر دارد مسلما نمیتواند به اندازه پدر خانواده جنبوجوش داشته باشد، پس کاراکتری که بر این اساس طراحی شود رئال است. زندگی رئال این حجم از حضور پدربزرگ را در خانواده میخواهد که ما آن را در کاراکتر «باباپنجعلی» میبینیم.
در دوره چهارم «پایتخت» بهنظر میرسد بیشتر تکیه سازندگان، بر همان نکات جذاب کاراکترهاست تا قصه. چرا؟
یک قضیهای هست که فهمش دشوار نیست. تلویزیون ما، برنامهریزیهای بلندمدت و میانمدت ندارد. برنامهریزیهایش کوتاهمدت است. تازه ۲۰ فروردین تصمیم میگیرند برای ماه رمضان، «پایتخت ۴» بسازند. برای همین فرصت برای ساخت و پرداخت قصه کم است. درحالیکه مثلا اگر الان پس از اتمام این دوره به ما بگویند برای نوروز ۹۵ باید ادامه سریال را بسازیم، بسیار فرصت هست برای ساخت و پرداخت شخصیتها و همین طور داستان.
درحالی که ما بعد از اتمام این دوره میرویم و ممکن است تازه دی و بهمن به ما بگویند برای عید باید دوباره پایتخت بسازیم. آنوقت با آن فرصت کم دیگر نمیتوان شاهکار خلق کرد و فقط میشود از شخصیتها در زمان اندک استفاده بهینه داشت. اینکه چرا در این دوره خلاقیتهای مورد انتظار اتفاق نمیافتد، خب به این دلیل است که ما تازه اول اردیبهشت شروع به کار کردیم. برای ساخت سریالی که پخش اولش ۲۸ خرداد است، کمتر از دو ماه وقت داشتیم. پس در این زمان اندک، چیزی که تابهحال دیدهاید و پس از این خواهید دید شاهکار است.
آنچه در این سریال میبینیم، خواستِ صددرصد کارگردان است یا بداههپردازی هم دارید؟
قصهها که نوشته میشوند، توسط آقای تنابنده که مسئول گروه نویسندگان هستند بازخوانی میشود و وقتی تأیید شد، آقای تنابنده آن را توی گروه میآورد. همه جمع میشوند و متن تأییدشده را میخوانند و اگر اتفاقی قرار است بیفتد و بداههای اضافه شود با نظر جمع این اتفاق میافتد. یعنی بازیگری اگر خواست بداههای را به نقشش اضافه کند، در تمرینات، آن را مطرح میکند و اگر موردپسند جمع بود، آن بخش اضافه میشود.
گاهی چیزهایی را پیشنهاد میدهیم که موردقبول قرار نمیگیرد، پس حذف میشود. در این گروه، افراد کاملا همدل هستند و بهراحتی نظراتشان را مطرح میکنند. در حضور آقای مقدم بهعنوان کارگردان و آقای تنابنده بهعنوان بازیگردان و سرپرست نویسندگان اگر پذیرفته شد، آن بداهه جزئی از کار ما میشود.
تبلیغات «تاژ» در این سریال گلدرشت است. خودتان با حضور پررنگ این برند در داستان مشکلی ندارید؟
هماکنون تلویزیون بحران جدی مالیای را تجربه میکند. این یعنی تلویزیون به اندازه کافی بودجه ندارد برای ساخت سریال. از طرفی وظیفهاش ساخت سریال است. پس اسپانسر میگیرد. سال گذشته اسپانسر سریال «اطلس مال» بود و امسال هم «تاژ» است. مسلما وقتی شرکتی میآید و کل هزینه تولید یک سریال را میدهد، توقع ندارد گلهای ریزی ببیند روی دامن این سریال.
شما هم اگر پول یک سریال را بدهید، دوست دارید گلهای درشتی روی دامنش باشد. پس این اصطلاح گلدرشت، از آن اصطلاحهایی است که بیدلیل بار منفی به خود گرفته است. هرکس به اندازهای که پول میدهد برای تبلیغ، دوست دارد گلهایی که میبیند، همان اندازه باشند.
نظر کاربران
امسال متاسفانه خیلی ضعیف بود
بدونه قصه
باور کنید من سریال پایتخت رو دوست داشتم ولی این سری اصلا نگاه نمی کنم اقای محترم این صدا سیما مال مردم تلوزیون ملی اگه قرار پول بگیرند وشرکتی تبلیغ بشه اول فیلم بنویسید سریال تاژ تا ما هم بدونیم با ید نگاه کرد یا نه یا اسمشو بزارید سریال پندانه چون نکات پند اموز زندگی را به قدری بزرگ میکنند تو چشم ادم دیشب داشتم نگاه می کردم که حرصم گرفت کانال رو عوض کردم مردوم را چی فرض کردید هر وقت هم انتقاد ازتون میشه بگید بی سوادن نکنه شما هم بوجه تون رو اون شرکت تامین میکنه
واقعا سریال مسخره و بی محتوایی هست
شاید بدونه اب وهوا بشه زندگی کرد اما بدونه پایتخت هرگز،من و خانوادهام حداقل 3بار هر قسمت از سریال رو میبینیم ولذت میبریم گاهی اوقات 4بار
پاسخ ها
خانواده ماهم همینطور
ما هم همینطور
مگه داریم ؟!
مگه میشه ؟!
:)
كم مونده پنجعلي هم شوينده تبليغ كنه!!
کسانی که به این سریال ایراد میگیرند. کاش نگاه کنند و مقایسهای با سریالها ی دیگه بکنند اونموقع میبینند که از خیلی سریالها ی ایرانی به زندگی و جامعه ای ایرانی نزدیک تر هست .مثل سریالها ی دیگه نیست که در خانهها ی آنچنانی ساخته شده است. و شخصیت های فیلم در جامعه یک در میلیون هم نمیتونی پیدا کنی. به همه عوامل ای سریال خسته نباشید عرض میکنم.
انصافا سریال بسیار دوست داشتنی هست، اونایی که مخالفن، احتمالا یا سریالهای ماهواره ای میبینند چش ندارن سریال ایرانی را ببینن، یا با عوامل این سریال مشکل دارن، آقای خمسه خیلی دوست داریم.
عاشقشم
انصافا سریال بسیار دوست داشتنی هست
من که اصلا باهاش حال نمیکنم مردم ما هم خدایی استاد جوگیر شدنن کافیه یه نفر اسم در کنه دیگه هر چی بسازه میشینن نگاه میکنن سیروس مقدم یه زیر هشت و نرگس و چار دیواری خوب بود بقیش دیگه الکی فیلمه این پایتخت چقدر دیگه میتونه کش پیدا کنه 1 و 2 و 3 حالا هم 4 همش هم از هم مذخرف تر
پایتخت واقعا بی نظیره
اگه تا 100 هم ادامه داشته باشه بازم نمره اش بیسته
مثل اينكه تنه خمسه هم يه شريفي نبا خورده كه منتقدين رو بي سوار ميدونه حالا انگار سريالشون خيلي شاهكاره! از حق نگذريم بعضي تيكه هاي سريال خيلي باحاله ولي تبليغات وقت و بي وقتش آفتابه گرفته به كل كار!
بیسوادترین بیننده هم میتواند بفهمد که نقش آقای خمسه نیازی به خواندن فیلمنامه ندارد. هر کسی میتواند برود داخل جمع و بدون اینکه بداند موضوع و داستان سریال چیست گاهی بگوید برنم دهنت یا ناهار نخوردم. 8 سال است این نقش کوچکترین تکانی به خود نداده کافی است.