مرتضی الویری: ناطق آزرده خاطر است
در دفتر کارش در طبقه سوم مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع نشسته ایم و وقتی از او درباره این روزها می پرسم با لحنی که در آن هم بیم هست و هم امید می گوید : هنوز در شرایط طوفانی قرار داریم.
مرتضی الویری وقتی می خواهد ارزیابی اش را درباره عملکرد دو سال گذشته دولت تدبیر بگوید اصرار دارد شرایط دشواری که دولت در آن قرار دارد اعم از تهدیدهای بین المللی، تحریم ها و شرایط دشوار اقتصادی ، ناسازگاری ساير قوا و نهادها با دولت دیده شود. با این حال او می گوید عدم قاطعیت دولت در دفاع از حقوق مردم و اجتماعات و احزاب و برگزاری کنسرت ها می تواند سرمایه های اجتماعی آن را به خطر بیندازد.
به باور این عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان نیروهای اصلاح طلب اگر بتوانند از سد شورای نگهبان عبور کنند کار دشواری در انتخابات نخواهند داشت. الویری می گوید نگرانی اصلاح طلبان نه از اجرای انتخابات که از موضوع نظارت استصوابی شورای نگهبان است. با این حال به گفته اوچشم امید اصلاح طلبان در رابطه با نظارت شورای نگهبان گذشته از مصوبات اخیر مجمع تشخیص، رایزنی دولت با شورای نگهبان و مخصوصا هشدار رهبری به این شورا در تایید صلاحیت ها است. الویری در این گفت و گو روایتی از دیدار خود با ناطق نوری و دعوتش برای حضور در انتخابات مجلس را نیز بیان می کند. در ادامه گفت و گوی خبرآنلاین با مرتضی الویری را می خوانید:
عملکرد دولت در دوسال گذشته را چطور می بینید؟ فکر می کنید رییس جمهور چقدر در تحقق وعده هایی که داده بود موفق عمل کرده است؟
قضاوت در مورد کار دولت در این دو سال بدون در نظر گرفتن پیش فرض ها و شرایطی که در آن قرار گرفته ایم، کار دشوار و ناممکنی است. اگر دولت روحانی در شرایط آرام و متعادل و تثبیت شده ای روی کار می آمد قضاوت ها راحت تر بود اما وجود یک سری عوامل تعیین کننده قضاوت دقیق را مشکل کرده است.
با این پیش فرض باید به زمینه هایی که کار ارزیابی را مشکل می کند اشاره کنم. اولین موضوع تشنج ها و تهدیدهای بین المللی است که در آغاز کار دولت روحانی کشور را فرا گرفته بود. فراموش نمی کنیم، در شروع دولت هم سایه جنگ و برخورد نظامی بر روی کشور سنگینی می کرد و هم تحریم های کمر شکن و جدی اقتصاد کشور را فلج کرد بود.
در حوزه داخلی فضای امنیتی به صورت گسترده وجود داشت. احزاب سیاسی قانونی اجازه فعالیت نداشتند. مجلس به عنوان یک نهاد تقنینی و نظارتی به جای کمک، از آغاز به دنبال مقابله با دولت تازه کار بر آمد. صدا و سیما قواي ديگر و ساير نهادها هم سر سازگاری با دولت را ندارند. این ها زمینه هایی است که دولت کار خود را در آن شروع کرده و ادامه می دهد.
با این وجود آنچه اتفاق افتاده عبارت از این است که فضای بین المللی بسیار تلطیف شده و دست کم به جایی رسیده ایم که طرفین به صورت جدی از ادامه مذاکره دفاع می کنند و افق های نسبتا روشنی به چشم می خورد و امیدوارم روزهای آینده به نتایج مطلوبی برسد. اگر این عامل برداشته شود، ما وارد فاز جدیدی از تحرکات و تعاملات داخلی و خارجی برای حل مشکلات خواهیم شد.
در حوزه مسایل سیاست داخلی، اگرچه وضعیت آنگونه که مطلوب کنشگران سیاسی است، شکل نگرفته اما نسبت به آنچه که در هشت سال پیش وجود داشت تغییرات زیادی اتفاق افتاده است. الان نشاط خوبی در احزاب و کنشگران سیاسی مشاهده می کنیم. درست است که توسط عوامل خودسر بسیاری از تجمعات بهم ریخته می شود و درست است که هنوز برخي افراد در حصر و زندان به سر می برند، اما با تمام این احوال نمی شود کتمان کرد که ما یک نشاط سیاسی را در فضای جامعه شاهد هستیم.
در حوزه اقتصادی هم باتوجه به محدودیت هایی که اشاره کردم اقدامات خوبی صورت گرفته ودست کم به ثبات نسبی رسیدیم. در کشوری زندگی می کنیم که در عرض یک سال قیمت ارز ۳۰۰ درصد افزایش پیدا کرد. اما در طول این دو سال بسیاری از قیمت ها از ثبات نسبی برخوردار است.
این را هم باید بگویم که اگر به ارزیابی اصلاح طلبان قبل از انتخابات ۹۲ توجه کنیم یکی از عواملی که بسیاری از اصلاح طلبان را در مورد حضور در انتخابات دچار تردید می کرد این بود که امکان اصلاحات و ایجاد تغییرات جدی در افق زمانی کوتاه ناممکن به نظر می رسید. به همین جهت برخی از دوستان می گفتند باید دوره اول ریاست جمهوری هر کسی که رییس جمهور می شود را به عنوان دوره ای که نمی شود در آن اقدامات اساسی و جدی انجام داد تلقی کرد. لذا برداشت من این است که در مجموع دولت توانسته ثبات و آرامش نسبی را در حوزه های مختلف ایجاد کند. اگر امسال اتفاقات جدیدی متناسب و همسو با این تغییرات صورت بگیرد دولت وارد بستر و مسیر همواری خواهد شد.
منظور شما کدام اتفاق است؟ به نتیجه رسیدن مذاکرات؟
این اتفاقات در دو حوزه می تواند باشد. اول به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای و دوم نجات مجلس از جریان های تندرو و کسانی که منافع باندی و گروهی خودشان را بر منافع ملی ترجیح می دهند. اگر این دو اتفاق در سال جاری بیافتد فکر می کنم دولت وارد بستر مناسبی خواهد شد که ارزیابی ما را هم در آینده راحت تر می کند.
در دو سال گذشته بارها شاهد لغو برنامه های قانونی و برگزاری برنامه های غیرقانونی بوده ایم. این روند غیر قانونی مرتب تکرار می شود و با اینکه دولت اعلام می کند با این اقدامات مخالف است اما عملا نتوانسته حمایتی هم از برنامه هایی که به آن مجوز داده داشته باشد. فکر می کنید با روند موجود به خصوص با نزدیک شدن به انتخابات تضمینی وجود دارد که این روندهای غیرقانونی تاثیری بر اجرای سالم انتخابات نداشته باشند؟
معنای مطالبی که گفتم این نیست که به ایرادها و نقدهای جدی که به دولت وارد می شود بی توجه باشم. بدون تردید عدم قاطعیت دولت در دفاع از حقوق مردم و اجتماعات و احزاب و برگزاری کنسرت ها و عدم توجه دولت به این واقعیت ها می تواند سرمایه های اجتماعی را به خطر بیندازد و این موضوع اثر خود را در انتخابات نشان خواهد داد. لذا در این حوزه الزاما دولت باید تدابیر ویژه ای در نظر بگیرد.
سوال این است که دولت در این رابطه بی توجه است یاواقعا توان مقابله با این روند ها را ندارد؟
خوش بینانه این است که دولت برای اینکه بتواند پروژه هسته ای را به سامان برساند ترجیح داده در مورد سیاست داخلی و مسائل فرهنگی و اجتماعی مماشات کند و جریان رقیب را تحریک نکند. اما برخی بر این باور هستند، دولت دغدغه های لازم را در این زمینه ندارد و این ضعف از ابتدای کار دولت هم وجود داشته و اگر مسئله هسته ای هم نبود این نقص را ما می توانستیم در شاکله دولت و از ترکیب کابینه مشاهده کنیم. امیدوارم به زودي چالش هسته ای حل شود تا بهانه ای دیگر برای قصورها باقی نماند و کنشگران سیاسی و اجتماعی نیز با صدای بلند تر مطالبات قانونی مردم را پیگیری نمایند.
فکر می کنید برای انتخاباتی که در پیش است دولت می تواند این روندهای غیرقانونی را متوقف کند به گونه ای که تاثیری بر انتخابات نداشته باشند؟
پدیده های اجتماعی و سیاسی بر خلاف پدیده های اقتصادی در بازه های زمانی کوتاه جواب می دهند. نمی توان مشکل تورم یا رکود اقتصادی را در ظرف زمانی دو سه ساله حل کرد. اما به خوبی می توان جلوی نیروهای خود سر را در اقداماتی کوتاه مدت گرفت. انتظار ما از دولت این است که به این دغدغه ها توجه کند. وقتی یک کنسرت قانونی قرار است برگزار شود و مجوزهای لازم را گرفته اما به وسیله چند نفر این بهم زده می شود من بعید می دانم که دولت نتواند در مقابل این نیروهای خودسر مقاومت کند. این نیاز به اراده و تصمیمی جدی از ناحیه دولت دارد.
با توجه به اتفاقاتی که شاهد آن هستیم فکر می کنید همه چیز در انتخابات به خوبی پیش خواهد رفت یا نگرانی ها جدی است؟
با تاکیدی که مقام رهبری در مورد حق الناس بودن رای مردم بیان کردند و اینکه مجری انتخابات دولت روحانی است و عمدتا نیروهای اعتدال گرا در مجموعه اجرایی کشور وجود دارند بعید است که شاهد تقلب در انتخابات باشیم و می توانیم از صحت برگزاری انتخابات اطمینان قابل قبولی داشته باشیم.
اما نگرانی جدی که وجود دارد بحث تایید صلاحیت ها و نظارت استصوابی شورای نگهبان است . چرا که برخی مقامات شورای نگهبان از ماه ها قبل خط و نشان کشیده وخطوط قرمزی را عنوان کردند که باعث نگرانی است. اینکه با ادبیات مختلف افراد را به عنوان فتنه گر و ضد انقلاب بنامیم و بدون توجه به شاخص های قانونی افراد را از شرکت در انتخابات محروم کنیم می تواند موجب نگرانی باشد.
ریشه این رد صلاحیت ها هم برمی گردد به دو اتفاق یا تصمیم تاریخی. اول تفسیری که شورای نگهبان از انتخابات میان دوره ای مجلس سوم به بعد از اصل ۹۹ ارائه کرد و تایید صلاحیت نامزدها را که قبلا در دست هیئت های اجرائی بود در اختیار خود گرفت. دوم قانون انتخابات که در مجلس چهارم تصویب شد و با این قانون مسیر تایید صلاحیت ها کاملا وارونه شد. به جای اینکه برمبنای روح قانون اساسی همه حق کاندیدا شدن داشته باشند مگر اینکه بی صلاحیتی آنها احراز شود، به موجب بند ۱ ماده ۲۸ ، باید دین و ایمان و وفاداری نامزد ها توسط شورای نگهبان احراز شود. طبیعتا با چنین نگرشی شورای نگهبان می تواند بگوید در ظرف زمانی محدود من امکان احراز صلاحیت را پیدا نکردم. این به این معنا نیست که فرد را بی صلاحیت اعلام کنند بلکه می گویند صلاحیت او برای ما احراز نشد. بنابراین تعداد زیادی از چهره های متخصص و کارآمد برای مجلس از گردونه انتخابات حذف می شوند. از طرف دیگر هم افراد شناخته شده اصلاح طلب هم به دلیل نگرش خاصی که در شورای نگهبان وجود دارد صلاحیتشان رد می شود. بنابراین دغدغه و نگرانی جدی که برای دوستان اصلاح طلب وجود دارد نه برگزاری سالم انتخابات بلکه نگرانی جدی ما این است که ممکن است بسیاری از نیروهای کارآمد و پرتوان امکان حضور در رقابت های پارلمانی را از دست بدهند.
برنامه و استراتژی اصلاح طلبان برای مواجهه با چنین وضعی چیست؟ قطعا شورای نگهبان عملکردی که به آن نقد دارید را وظیفه خود می داند.
چشم امید ما به مصوبه مجمع تشخیص مصلحت است که برخی نگرانی ها را برطرف می کند. به عنوان مثال در مورد رد صلاحیت ها گفته شده باید مبتنی بر دلایل روشنی باشد و ضمنا ذکر کرده باید قبل از شروع تبلیغات انتخاباتی تایید صلاحیت ها تعیین تکلیف شده باشند، در حالی که در گذشته گاهی ۲۴ ساعت مانده به آخرین زمان تبلیغات، تایید صلاحیتی صورت می گرفت که امکان هیچ گونه تبلیغات انتخاباتی نبود. دیگر امید ما هم به رایزنی های دولت و دولتمران با شورای نگهبان و مخصوصا هشدار مقام رهبری به شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها است. جمله "رای مردم حق الناس است" بخشی از ان به روز رای گیری و درست خواندن آرایی که به صندوق ریخته می شود بر می گردد اما بخش قابل توجهی از آن نیز به عملکرد شورای نگهبان و تایید صلاحیت ها است. اگر نیروهای کارآمدی باشند که از گردونه انتخابات به ناحق خارج شوند طبیعتا این حق الناس است که تضییع شده است. این تعمیم جمله مقام رهبری در حد نظارت ها و تصمیمات شورای نگهبان می تواند بخش عمده ای از دغدغه های مردم را برطرف کند.
ساز و کار انتخاباتی اصلاح طلبان را چطور ارزیابی می کنید؟
جریان اصلاح طلبی که مرکب از حدود سی حزب و سازمان و جمعیت اصلاح طلب به اضافه شخصیت های حقیقی اصلاح طلبان که وابسته به هیچ حزب و سازمانی نیستند اما شخصیت های کاریزماتیک و اثرگذاری در جریان اصلاحات دارند، در حوزه انتخابات تلاش می کنند و امیدوارند بتوانند در چارچوب قانونی در مجلس آینده اثرگذار باشند. احزاب کارهای خودشان را به صورت مستقل انجام می دهند. البته برخی هم با یکدیگر ائتلاف کرده اند و کارها را دنبال می کنند.
در رابطه با کمیته راهبردی که تشکیل شده برخی چهره های اصلاح طلب معترض اند و آن را مانعی بر سر راه فعالیت احزاب اصلاح طلب می دانند.
شورای راهبردی قصد معرفی کاندیدا و یا تداخل برای احزاب ندارد. این شورا فقط دو کار انجام می دهد. یکی اینکه سیاست های کلی اصلاح طلبان را هماهنگ می کند و راهبردهای مشترکی را پیش روی اصلاح طلبان قرار می دهد تا بتوانند با هماهنگی بیشتری پیش بروند و از زیاده روی ها و یا بیان مطالبی که می تواند به وحدت کلی ضربه بزند پرهیز کنند. دوم اینکه این شورا تلاش می کند به اجماع اصلاح طلبان کمک کند. به عبارت دیگر در حوزه های انتخابیه که نامزدهای اصلاح طلبان در مقابل همدیگر قرار می گیرند شورا تلاش می کند که با دادن رهنمودها و راهنمایی های لازم اجماع بوجود آید. بنابراین، این کمیته نه در مقام دخالت در کار انتخابات و راه انداختن ستاد انتخاباتی برای کانديداها است و نه به دنبال این است که نامزد و یا نامزدهایی از مرکز برای حوزه های انتخاباتی معرفی کند. بلکه این کاری است که گروه ها و احزاب و همچنین شخصیت های حقیقی و حقوقی حوزه های انتخابیه انجام می دهند.
استراتژی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس چیست؟ اصلاح طلبان به دنبال اکثریت مجلس اند یا تشکیل یک اقلیت قدرتمند؟
اصلاح طلبان تلاش جدی می کنند و اولویت اول آنها این است که مجلس را از جریان های تندرو و هنجار شکن تهی کنند. این هدف اول و جدی آنها است. در مرحله بعد به هر میزانی که بتوانند نیروهای کارآمد و پرتوان خود را وارد مجلس کنند، کوتاهی نخواهند کرد.
در این مسیر بخشی از اصلاح طلبان عنوان کردند احتمال ائتلاف اصلاح طلبان با طیفی از اصولگرایان میانه رو وجود دارد. شما فکر می کنید ممکن است اصلاح طلبان لیست مشترکی با اصولگرایان میانه رو بدهند؟
الان چنین بحثی در میان اصلاح طلبان وجود ندارد . چون مطمئن هستند در تمام حوزه های انتخابیه نیروهای وفادار، کارآمد، محبوب و دارای پشتوانه های مردمی دارند و نیازی به ائتلاف با جریان های دیگر ندارند. اما ممکن است در آینده به صورت موردی هماهنگی هایی بین جریان اصلاح طلب و جریان های اعتدالی پیش بیاید. مثلا اگر در یک حوزه ای ببینیم نامزد اصولگرای معتدل پشتوانه رای بیشتری از نامزد اصلاح طلب دارد در این صورت از او حمایت خواهیم کرد. همانطور که در انتخابات سال ۹۲ جریان اصلاح طلب از کاندیدای خودش عدول کرد و به یک کاندیدای اعتدالی روی آورد تا بتواند به پیروزی برسد.
نگران نیستید اصلاح طلبان برای رفع نگرانی رد صلاحیت ها نیروهایی را وارد مجلس کنند که همانند شورای شهر تهران در بزنگاه های حیاتی منافع خودشان را به منافع آنها ترجیح دهند؟
همین الان بر این باور هستیم کسی که با جریان اصلاح طلب همکاری می کند به هیچ وجه این همکاری را برای رسیدن به نون و آبی دنبال نمی کند. چون فعلا اصلاح طلب بودن هزینه دارد تا نان و آب. خیلی از افراد به دلیل اصلاح طلب بودن باید ریسک رد صلاحیت و مشکلات دیگر را بپذیرند. اما در عین حال این احتمال وجود دارد که فردی بخواهد از امتیازات رای آوری اصلاح طلبان استفاده کند و بعد خط خود را عوض کند. احزاب و کنشگران سیاسی باید دقت کنند تا کسانی را به مردم معرفی کنند که امتحان خود را در فراز و نشیب ها پس داده باشند.
فکر می کنید مجلس دهم شاهد ظهور جریان جدیدی خواهد بود؟ مثلا در آستانه انتخابات مجلس نهم ما شاهد ظهور جبهه پایداری بودیم. فکر می کنید در این دوره هم جریان جدیدی شکل بگیرد؟
چیزی که من با اطمینان می توانم بگویم این است که هرگز مجلس نهم تکرار نخواهد شد. این مجلس در غیاب اصلاح طلبان شکل گرفت و اصلاح طلبان به دلیل گله مندی های زیادی که از سال ۸۸ داشتند صحنه را ترک کردند و به صورت نانوشته نه کاندیدا شدند و نه حضور فعالی در آن انتخابات داشتند. نکته دیگر اینکه مجلس نهم درست در زمانی شکل گرفت که دوران شعارهای تند و تیز بود که زادگاه آن دولت گذشته بود. آنها توانسته بودند بر مبنای دوپینگ شعارهای فاقد شعور و آگاهی، خودشان را بالا بکشند. نتیجه اش شکل گیری مجلسی ناکارآمد و بله قربانگو بود. اگر از تعداد محدودي نماینده دلسوز و وظیفه شناس بگذریم، این مجلس و مجلس هشتم در بسیاری از اتفاقات تلخی که در دوره هشت ساله احمدی نژاد افتاد دخیل و سهیم است. اگر یک روز دادگاه عادلانه ای برای محاکمه کسانی که به منافع ملی خیانت کردند و صدمات جبران ناپذیری به کشور وارد کردند تشکیل شود بدون تردید در آن دادگاه باید تعداد زیادی از نمایندگان مجلس هشتم و نهم که یا در مقابل تخلفات سکوت کردند و یا به وسیله اقدامات خاص دولت را به انجام کارهای غیرقانونی تشویق کردند حاضر شوند. من اطمینان دارم که مجلس نهم تکرار نخواهد شد و جریان های تندرو و قانون گریزی که مجلس را از مسیر خود دور کردند جایی در این مجلس نخواهند داشت.
اما اینکه این ترکیب چگونه خواهد بود به عوامل مختلفی مثل سرنوشت پرونده هسته ای، عملکرد دولت در حوزه های اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم، احتمال ورود پول های غارت شده هشت ساله در تبلیغات انتخاباتی ،نحوه نظارت شورای نگهبان و رد صلاحیت ها بستگی خواهد داشت.
فکر می کنید اگر این پرونده به نتیجه نرسد با چه شرایطی مواجه خواهیم شد؟
بستگی به این دارد که این به نتیجه نرسیدن در چه مرحله ای باشد. آیا مذاکرات متوقف می شود و کشور وارد فاز التهابات نظامی می شود که این می تواند چشم انداز مجلس را دگرگون کند. یا اینکه ممکن است این به نتیجه نرسیدن به گردن جریان های کارشکن بیفتد و خود بخود اثر عکس بگذارد و مردم را بیشتر ترغیب کند که به طرف اصلاح طلبان و طرفداران دولت روی بیاورند.
ارزیابی شما از فعالیت های انتخاباتی جناح اصولگرا چیست؟ فکر می کنید چقدر پایگاه اجتماعی آنها می تواند برای اصلاح طلبان مخاطره آمیز باشد؟
تفاوتی که بین جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی وجود دارد این است که جریان اصولگرایی فاقد رهبری واحد است. در حال حاضر اصولگرایان به سه جبهه تقسیم شده اند. جریان جبهه پایداری، جریان منتسب به آقای علی لاریجانی و رهروان ولایت و دیگری هم جریان احمدی نژاد. به اعتقاد من امکان به وحدت رسیدن این سه جریان متفاوت خیلی ضعیف است.
اصلاح طلبان از بین این سه جریان اصلاح طلبان ترجیح می دهند با کدام یک از آنها رقابت کنند؟
ما می توانیم رقابت منطقی و جوانمردانه را با جریان رهروان ولایت انجام دهیم. چون بر این باور هستیم که آنها قانونمندی موجود کشور را بر می تابند و حاضرند به دور از تهمت و برچسب رقابت کنند. در مورد جریان آقای احمدی نژاد تصور می کنم ما با یک جریان پوپولیستی و عوام پسند مواجه هستیم. این مجموعه می تواند آرا برخی اقشار فرودست را که دارای اطلاعات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کمتری هست را جذب کند. در این شرایط ما باید مراقب گونی های سیب زمینی باشیم که اگر شورای نگهبان بخواهد دقیق عمل کند این ها می تواند مصداق خرید رای تلقی شود . جریان جبهه پایداری هم که یک جریان تند و افراطی است و در مجلس ضربات و لطمات آنها را می بینیم و هیچ گونه مفاهمه ای بین جریان اصلا طلب و آنها وجود ندارد.
چرا جریان احمدی نژاد را همچنان مهم می دانید؟ با وجود گزارش هایی که هر روز از فساد در دولت احمدی نژاد منتشر می شود و محکومیت اطرافیان او در دولت باز هم فکر می کنید شانس این جریان بیشتر از بقیه اصولگرایی است؟
متاسفانه حجم رای بالایی در آنجا خوابیده است. ما نباید نیازهای معیشتی مردم را کم اهمیت بدانیم. وقتی یک خانواده گرفتاری های اقتصادی دارد، کاندیدایی پیدا شود و ادعا کند که من اگر به مجلس بروم می توانم این 45 هزار تومان یارانه تو را تبدیل به دویست هزار تومان کنم تردید نداشته باشید که این می تواند در ذهن افراد ناآگاه تاثیر خود را بگذارد.
فکر می کنید جریان احمدی نژاد از فیلتر شورای نگهبان به سادگی عبور خواهد کرد؟
تلقی من این است که این ها هرگز مشکلی برای تایید شورای نگهبان ندارند مگر افرادی که اختلاس و ارتشاء آنان کاملا آفتابی و روشن باشد. اساسا به غیر از اصلاح طلبان فکر نمی کنم جریان های دیگر مشکلی با تایید صلاحیت شورای نگهبان داشته باشند.
حالا که دو سال از شروع به کار دولت گذشته است فکر می کنید پاشنه آشیل دولت تدبیر و امید چه باشد؟
باید از پاشنه های آشیل دولت صحبت کرد. یکی از پاشنه های آشیل دولت بحث هسته ای و یکی دیگر مجلس و نحوه تعامل با آن است. دیگری وجود مدیران ناکارآمد و ضعیف در داخل دولت است که آنها می توانند عملکرد دولت را تحت تاثیر قرار دهند.
در این رابطه به نظر می رسد که دولت مسئله هسته ای را جدی گرفته و وقت و انرژی زیادی صرف آن می کند. حتی تلقی من این است که دولت در زمینه توجه به مسئله هسته ای گرفتار بزرگنمایی شده است. من با این نظر آقای روحانی موافق نیستم که بسیاری از مشکلات کشور به وسیله رفع مسائل هسته ای برطرف خواهد شد.
بسیاری از مشکلاتی که در کشور به وجود آمد و رشد منهای 6.8 درصد را در سال 91 رقم زد مربوط به تحریم نبود بلکه مربوط به کاهش بهره وری بود که این کاهش بهره وری هم در نتیجه حکمرانی ناکارآمد در داخل کشور و عملکردهای ضعیف مدیران کشور بود. به این ترتیب حتی اگر مشکلات هسته ای کاملا برطرف شود اما ما به ارتقا بهره وری نپردازیم و سیستم را کارآمد نکنیم صرف برداشتن تحریم مشکلی را حل نخواهد کرد. من رفع تحریم را شرط لازم و کافی برای حل مشکلات کشور نمی دانم.
ما تجربه دولت احمدی نژاد را داشتیم که 700 میلیارد دلار درآمدهای ارزی از یک طرف و مجوز خصوصی سازی با اجرای سیاست های اصل 44 قانون اساسی از طرف دیگر می توانست کشور را با رشد اقتصادی دو رقمی به شکوفایی برساند اما این دو عامل با عملکرد بد دولت نهم و دهم تبدیل به نفرین منابع شد. سیلاب منابع ارزی تولید کشور را از بین برد و تبدیل به بازار بزرگ کالاهای چینی شدیم و هم خصوصی سازی که می توانست تحولات زیادی در کشور به وجود بیاورد شکم بارگانی را در کنار دولت پرورش داد که توانستند به درآمدهای عجیبی دست پیدا کنند.
در رابطه با آقای ناطق و نقشی که می تواند در شرایط فعلی ایفا کند چه ارزیابی دارید؟ ظاهرا بخشی از اصلاح طلبان مایل به ورود ایشان به انتخابات هستند...
آقای ناطق برای این کشور یک سرمایه ملی است که حضورش در حوزه های مختلف می تواند مغتنم باشد از جمله در پارلمان. اما تا جایی که من اطلاع دارم به دلیل گله مندی های زیادی که دارند تمایل به هیچ گونه حضور در انتخابات و یا پذیرش مسئولیت ندارند. ایشان تمایلی هم به بیان این گله مندی ها ندارد اما به نظر می رسد کاملا آزرده خاطر هستند. من در مورد نامزدی در انتخابات هم با ایشان صحبت کردم و ایشان گفت که هیچ وظیفه و تکلیفی برای نامزدی و شرکت در انتخابات احساس نمی کند .
شما جزو آن دسته از اصلاح طلبان هستید که از ایشان د عوت کردند وارد انتخابات شود؟
این دیدار مربوط به چند ماه قبل است. من این تصور را دارم که حضور آقای ناطق نوری به هر نحوی در کار مجلس می تواند بسیار مفید باشد.
این تصمیم اصلاح طلبان بود یا تصمیم شخص شما؟
من شخصا به دیدار ایشان رفته بودم و ربطی به اصلاح طلبان نداشت. این دیدار و یا این حرف من به این معنا نیست که آقای ناطق بخواهد سرلیست اصلاح طلبان قرار بگیرد. بحث این است که شخصیتی مثل ایشان می تواند به مجلس غنا ببخشد و جایگاه سیستم قانونگذاری کشور را تقویت کند.
ارسال نظر