خط فقر کجاست؟
پس از آنکه قائم مقام وزیر تعاون از نبود نقشه فقر در ایران سخن گفت، بار دیگر مسئله خط فقر و چگونگی محاسبه آن مورد توجه رسانه های گروهی قرار گرفت.
بعد از اختلاف نظر درباره وجود و یا عدم وجود نقشه فقر، حسین راغفر یکی از اقتصادانان کشور به رسانه ها گفت: «اتفاقا نقشه فقر وجود دارد اما هیچ برنامه خاصی از سوی دولت برای ریشهکن کردن فقر وجود ندارد.»
حسین راغفر همچنین خط فقر برای یک خانوار ۵ نفری در کلانشهر تهران را دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان اعلام کرد و گفت: « خط فقر از یک استان به استان دیگر تغییر میکند و اختلافات فاحش تر میشود.»وی همچنین عنوان کرد که روند شاخصها از بهبود وضعیت اقتصادی ایران نشانی ندارد و اگر دولت برای فقرایی که تعدادشان به ۴۰ درصد جمعیت رسیده، برنامهای نداشته باشد، آمارشان بیشتر هم خواهد شد.
راغفر این را هم گفته که با توجه به سبد مصرف متفاوت خانوارها در استانها و مناطق مختلف، خطوط فقر متغیر میشود و باید یک خط میانگین را در نظر گرفت. "مصرف یک خانوار در یک سبد کالایی خاص" یکی از معیارهای رایج برای در تعیین خط فقر است. این روش به نیازهای بیولوژیکی و ضروریاتی اشاره میکند که اگر به طور نابرابر بین افراد توزیع شود بعضی را زیر خط فقر قرار خواهد داد.
آمارهای رسمی در سال گذشته میانگین درآمدی برای قرار نگرفتن در زیر خط فقر در ایران را بالای یک میلیون و ۸۲۲ هزار تومان دانسته اند. در تهران این رقم بسیار بیش از این دانسته می شود کما اینکه این میانگین در روستاهای ایران یک میلیون تومان ارزیابی شده است.
در چارچوب معیارهای موجود برای تشخیص خط فقر دو رویکرد اصلی وجود دارد که با عناوین خط فقر نسبی و مطلق نشان داده می شود. آمارهایی که در مورد خط فقر منتشر می شوند معمولا خط فقر نسبی را نشان می دهند.
خط فقر نسبی عموماً به صورت در صد معینی از آمار توزیع درآمد (یا هزینهُ) جامعه در نظر گرفته میشود و افرادی که درآمد (یا هزینه) آنها پایینتر از این آستانه قرار میگیرد فقیر محسوب میشوند. افرادی که زیر این خط فقر قرار میگیرند فقیر مطلق نیستند؛ بلکه در مقایسه با دیگران فقیر محسوب میشوند. گفته می شود برای ارزیابی فقر بهتر است فقر مطلق مبنا قرار بگیرد چراکه فقر نسبی بیشتر با توزیع نابرابر درآمد مرتبط است و می تواند گمراه کننده باشد.
فقر مطلق عبارت است از مقدار درآمدی که برای تامین حداقل نیازهای فردی در یک جامعه لازم است و عدم تامین آن موجب میشود فرد مورد بررسی به عنوان فقیر در نظر گرفته شود. افرادی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند توانایی تامین حداقل نیازهای اساسی خود را ندارند و به طور مطلق فقیر محسوب میشوند.
حسین راغفر اقتصاددان و طراح نقشه فقر کشور، خط فقر مطلق را در تهران یک و نیم میلیون تومان اعلام کرده است. رقمی که در سال ۱۳۸۶ از سوی خود او ۶۵۰ هزار تومان ارزیابی شده است.
راغفر به رسانه ها گفته است: در كشور با توجه به تفاوت هاي فاحشي كه در سطوح توسعه يافتگي مناطق مختلف وجود دارد، خط فقر هم متفاوت و تفاوت هاي آن چشمگير است. در شهرهاي بزرگ و كلانشهرها خط فقر بالاتر است، اما به نظر مي رسد خط فقر مطلق در شهر تهران براي يك خانواده پنج نفره كه سه جوان در سطوح مختلف تحصيلي داشته باشند، حداقل يك ونيم ميليون تومان است.
این کارشناس اقتصادی همچنین در برابر کسانی که خط فقر مطلق را حدود ۴۰۰ هزار تومان ارزیابی می کنند، به رسانه ها گفته است: من اين ارقام را قبول ندارم. آيا مي توان با ۴۰۰ هزار تومان به تنهايي در تهران زندگي كرد؟ يكسري از افرادي كه دانشگاهي اند، بخشي از مساله فعلي اقتصاد هستند و مشكلات كشور را اين گونه و اشتباه تعريف مي كنند. شما اگر بخواهيد خانه يي در اسلامشهر تهران اجاره كنيد، بايد ماهانه ۴۰۰ هزار تومان با ۱۲ تا ۱۵ ميليون تومان رهن پرداخت كنيد. حالابگوييد اين ۴۰۰ هزار تومان بر چه اساسي اعلام مي شود؟
۴۰۰ هزار تومان رقمی بوده است که در سال ۱۳۸۷ در کشور اعلام شده است.
کارشناسان بر این باور اند برای محاسبه این ارقام در درون خانوار لازم است تا هزینه سالیانه برای مسکن و خودرو نیز در زمره هزینه ها و درآمد های خانواده محاسبه شود تا ارزیابی دقیقتری قابل ارائه باشد.
در ایران آمارهای رسمی همواره فاصله قابل توجهی را با آمارهای غیر رسمی حفظ می کنند و محاسبه دقیق فقر همواره با موانع جدی رو به رو بوده است. بر اساس آمارهای غیر رسمی حدود ۴۰ درصد مردم ایران در زیر خط فقر هستند. این رقم در سال ۱۳۸۷ حد اکثر ۳۵ درصد بوده است.
نظر کاربران
خط فقر مثل خط استواست و از اونورا هم رد میشه اصلا نزدیک ایران نیست!!!