مذاکرات، در مسیر توافق یا شکست؟!
باراک اوباما، طرح نظارت نمایندگان کنگره بر توافق هسته ای ایران و ۱+۵ را امضا کرد. طبق این طرح، کنگره حق دارد هر گونه توافق احتمالی را رد یا تصویب کند.
- مذاکره کنندگان غربی و به ویژه آمریکایی ها، در دور جدید مذاکرات، مطالباتی فراتر از بیانیه لوزان را اعلام می کنند، از جمله درباره سطح غنی سازی ، تحقیق و پژوهش، تحریم ها و نیز دسترسی ها و ... .
- عراقچی گفت که نگارش متن توافقنامه بسیار کند پیش می رود.
آنچه مسلم است دو جریان عمده در جهان، به شدت مخالف و نگران توافق هسته ای ایران و ۱+۵ هستند: برخی کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی و صهیونیست ها.
بدیهی است که لابی های قدرتمند این دو جریان در آمریکا در حد اعلای فعالیت خود هستند تا نگذارند این توافق سر بگیرد. حتی زمان بندی حمله سعودی به یمن-مصادف با مذاکرات لوزان - نیز بی ارتباط با این موضوع نبود. عباس عراقچی در این باره می گوید: بعد از حمله عربستان، به جان کری گفتم که این حمله به یمن نیست، حمله به مذاکرات است. کری نیز پاسخ داد که اطمینان می دهد نگذارد مذاکرات آسیب ببیند.
به نظر می رسد لابی عربی-عبری در واشنگتن ، کار خود را به خوبی پیش می برد. هر چند اوباما بر توافق نهایی با ایران تأکید کرده و گفته است که نامش با توافق هسته ای با ایران گره خورده است، اما واقعیت این است که روند امور، در مسیر مطلوبی نیست و علت آن هم چیزی جز زیاده خواهی های جدید طرف آمریکایی نیست.
ایران و ۱+۵ در لوزان، توافقاتی درباره تعداد سانتریفیوژها، تأسیسات آب سنگین، تحقیق و پژوهش، نظام بازرسی ها ، روند لغو تحریم ها و ... داشته اند و قرار است همین توافقات اولیه، سنگ بنای توافق نهایی باشد.
با این حال، آمریکایی ها سطح انتظارات خود را در دور جدید بالا برده و تقاضاهای جدیدی فراتر از آنچه در لوزان مورد وفاق بوده است را مطرح می کنند. این، معنایی جز "عزم راسخ برای عهدشکنی و برهم زدن بازی" ندارد.
از سویی دیگر هم کنگره که اکثریت آن با جمهوری خواهان مخالف توافق است، این امتیاز قانونی را به دست آورده است که هرگونه توافقی را مورد بررسی قرار داده و احیاناً رد کند.
بنابراین، بی جهت نیست که نگارش توافقنامه بسیار کندتر از آنچه تصور می شود، پیش می رود.
بدیهی است که دولت و ملت ایران، خواهان توافق هسته ای با هدف رفع تحریم ها هستند. اما تمایل جدی آمریکا این است که فعالیت هسته ای ایران را متوقف کرده و در برابر ، تحریم ها را نگه دارد و فقط از شدت آن بکاهد.
قطعاً چنین وضعیتی برای ایران قابل قبول نخواهد بود. هیچ عقل سلیمی هم نمی پذیرد که ایران، فعالیت هسته ای اش را متوقف کند و در مقابل، چیزی نگیرد. انداختن توپ توسط دولت آمریکا از کاخ سفید به زمین کنگره نیز، دردی را دوا نمی کند چرا که از نظر ایران، این یک مسأله داخلی آمریکایی هاست. برای ایرانی ها ، تنها یک چیز می تواند مورد قبول باشد: لغو کامل همه تحریم ها.
اگر آمریکایی ها فراتر از لوزان زیاده خواهی کنند و بخواهند با تحریم ها بازی کنند، قطعاً هیچ توافقی در بین نخواهد بود.
عدم توافق هر چند مطلوب ملت ایران نیست اما این نیز پذیرفتنی نیست که ایرانی ها همه چیز بدهند ولی همچنان در تحریم باقی بمانند. همچنین هیچ ملتی برنمی تابد که خارجی ها، دسترسی نامحدود به اماکن نظامی اش داشته باشند.
شکست مذاکرات، هر چند برای مردم ایران، چیزی جز تشدید رنج تحریم ها را در پی نخواهد داشت اما برای آمریکا و هم پیمانان عبری و عربی اش نیز نه تنها سودمند نیست بلکه خسارت بار خواهد بود چرا که می تواند مقدمه ای برای حرکت ایران به سمت غیرشفاف شدن فعالیت های هسته ای و نهایتاً به هم ریختن توازن قدرت در منطقه باشد که قطعاً برای عربستان و اسرائیل بسیار نگران کننده و ای بسا تراژیک باشد.
ارسال نظر