سيگار كشيدن مرد جوان كنار جسد همسر
مرد جوان بعد از قتل همسرش پليس را از ماجرا با خبر كرد.
روزنامه جوان: مرد جوان بعد از قتل همسرش پليس را از ماجرا با خبر كرد.
ساعت ۲۰ شامگاه دوشنبه ۳۱ فروردين ماه، مردي با پليس تماس گرفت و گفت همسرش را در خانهشان كه حوالي ميدان نامجو است، به قتل رسانده است. پس از آن بود كه مأموران كلانتري ۱۰۶ نامجو در محل حادثه كه طبقه اول ساختمان مسكوني در خيابان شيخ صفي بود، حاضر شدند.
بررسيها نشان داد زن جوان در حالي كه روسري به دور گردنش پيچيده شده بود، فوت شده است. در نزديكي جسد هم مردي با آرامش در حال كشيدن سيگار بود. اين مرد كه خودش را حميد معرفي كرد، گفت كه لحظاتي قبل، همسرش نازنين را با روسري خفه كرده است.
حضور بازپرس در محل حادثه
پس از تأييد خبر، قاضي احمدبيگي، بازپرس ويژه قتل به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شد. نخستين تحقيقات نشان داد سعيد و نازنين سه سال قبل با هم ازدواج كردند اما پس از مدتي با هم اختلاف پيدا كردند و براي جدايي در دادگاه پرونده تشكيل دادهاند.
اقرار به قتل در محل حادثه
متهم در بازجوييها به قتل همسرش اعتراف كرد و گفت: نازنين به خانه خواهرم رفت و آمد داشت. آنجا بود كه با هم آشنا شديم و به او پيشنهاد ازدواج دادم. خواهرم از نازنين خواستگاري كرد و خانواده او هم با ازدواج ما موافقت كردند. سال ۹۱ بود كه مراسم عروسيمان را برگزار كرديم. مدتي بعد پدر نازنين كه كارمند بانك بود، بازنشسته و براي ادامه زندگي راهي شهري در شمال كشور شد و ما در خانه پدرزنم ساكن شديم.
متهم ادامه داد من شغل مناسبي نداشتم و درآمدم پايين بود اما همسرم از من توقع زيادي داشت. او هر روز چيزي از من درخواست ميكرد كه توانايي برآوردن آن را نداشتم. در اين مدت پدرزنم خيلي به ما كمك كرد. وي ادامه داد: مدتي گذشت و من چند وقت به عنوان كارگر شركت واحد و مدتي هم در قنادي نزديكي خانهمان كار كردم اما درآمدم خيلي پايين بود، همين موضوع باعث درگيري من و همسرم بود. زندگي ما رو به تلخي پيش ميرفت تا جايي كه من مشكل عصبي پيدا كردم و مدتي در بيمارستان بستري شدم.
درخواست جدايي
متهم در ادامه گفت: هر روز كه از زندگي مشترك ما ميگذشت، اختلافمان بيشتر ميشد تا جايي كه تصميم گرفتيم از هم جدا شويم. چند ماه قبل به شوراي حل اختلاف رفتيم و مشكلمان را مطرح كرديم. قاضي بعد از شنيدن حرفهايمان پيشنهاد داد به علت مشكلات موجود قادر به ادامه زندگي نيستيم و بهتر است جدا شويم. همسرم نيز قبول كرد و قرار شد بعد از پرداخت مهريه و نفقه او را طلاق دهم.
متهم در توضيح حادثه گفت: عصر روز دوشنبه بود كه دوباره بر سر نفقه و مهريه با هم مشاجره كرديم. به او گفتم كه سكوت كند، حالم خوب نيست اما او روي مخم راه ميرفت تا اينكه عصباني شدم و با روسري رنگي او را خفه كردم. وقتي فهميدم فوت شده، سيگاري روشن كردم و به پليس خبر دادم. در ادامه جسد به دستور بازپرس براي انجام آزمايشات لازم به پزشكي قانوني فرستاده شد.
متهم پس از اعتراف به دستور قاضي سعيد احمدبيگي براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت. بر اساس اين گزارش متهم به زودي براي مشخص شدن سلامت روحي و روانياش به پزشكي قانوني معرفي ميشود.
ساعت ۲۰ شامگاه دوشنبه ۳۱ فروردين ماه، مردي با پليس تماس گرفت و گفت همسرش را در خانهشان كه حوالي ميدان نامجو است، به قتل رسانده است. پس از آن بود كه مأموران كلانتري ۱۰۶ نامجو در محل حادثه كه طبقه اول ساختمان مسكوني در خيابان شيخ صفي بود، حاضر شدند.
بررسيها نشان داد زن جوان در حالي كه روسري به دور گردنش پيچيده شده بود، فوت شده است. در نزديكي جسد هم مردي با آرامش در حال كشيدن سيگار بود. اين مرد كه خودش را حميد معرفي كرد، گفت كه لحظاتي قبل، همسرش نازنين را با روسري خفه كرده است.
حضور بازپرس در محل حادثه
پس از تأييد خبر، قاضي احمدبيگي، بازپرس ويژه قتل به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شد. نخستين تحقيقات نشان داد سعيد و نازنين سه سال قبل با هم ازدواج كردند اما پس از مدتي با هم اختلاف پيدا كردند و براي جدايي در دادگاه پرونده تشكيل دادهاند.
اقرار به قتل در محل حادثه
متهم در بازجوييها به قتل همسرش اعتراف كرد و گفت: نازنين به خانه خواهرم رفت و آمد داشت. آنجا بود كه با هم آشنا شديم و به او پيشنهاد ازدواج دادم. خواهرم از نازنين خواستگاري كرد و خانواده او هم با ازدواج ما موافقت كردند. سال ۹۱ بود كه مراسم عروسيمان را برگزار كرديم. مدتي بعد پدر نازنين كه كارمند بانك بود، بازنشسته و براي ادامه زندگي راهي شهري در شمال كشور شد و ما در خانه پدرزنم ساكن شديم.
متهم ادامه داد من شغل مناسبي نداشتم و درآمدم پايين بود اما همسرم از من توقع زيادي داشت. او هر روز چيزي از من درخواست ميكرد كه توانايي برآوردن آن را نداشتم. در اين مدت پدرزنم خيلي به ما كمك كرد. وي ادامه داد: مدتي گذشت و من چند وقت به عنوان كارگر شركت واحد و مدتي هم در قنادي نزديكي خانهمان كار كردم اما درآمدم خيلي پايين بود، همين موضوع باعث درگيري من و همسرم بود. زندگي ما رو به تلخي پيش ميرفت تا جايي كه من مشكل عصبي پيدا كردم و مدتي در بيمارستان بستري شدم.
درخواست جدايي
متهم در ادامه گفت: هر روز كه از زندگي مشترك ما ميگذشت، اختلافمان بيشتر ميشد تا جايي كه تصميم گرفتيم از هم جدا شويم. چند ماه قبل به شوراي حل اختلاف رفتيم و مشكلمان را مطرح كرديم. قاضي بعد از شنيدن حرفهايمان پيشنهاد داد به علت مشكلات موجود قادر به ادامه زندگي نيستيم و بهتر است جدا شويم. همسرم نيز قبول كرد و قرار شد بعد از پرداخت مهريه و نفقه او را طلاق دهم.
متهم در توضيح حادثه گفت: عصر روز دوشنبه بود كه دوباره بر سر نفقه و مهريه با هم مشاجره كرديم. به او گفتم كه سكوت كند، حالم خوب نيست اما او روي مخم راه ميرفت تا اينكه عصباني شدم و با روسري رنگي او را خفه كردم. وقتي فهميدم فوت شده، سيگاري روشن كردم و به پليس خبر دادم. در ادامه جسد به دستور بازپرس براي انجام آزمايشات لازم به پزشكي قانوني فرستاده شد.
متهم پس از اعتراف به دستور قاضي سعيد احمدبيگي براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت. بر اساس اين گزارش متهم به زودي براي مشخص شدن سلامت روحي و روانياش به پزشكي قانوني معرفي ميشود.
پ
نظر کاربران
چقدر آدم کشی درجامعه ما راحت شده است .آیا زمان آن نرسیده که سازمانها وارگانهای ذیربط جامعه را وارسی کنند وپی بعلت آدمکشی هارا ببرند؟! وچاره ودرمان آنرا به مسؤلین وعموم اعلام کنند؟
تف تو این زندگی
تو این دنیا
واقعا اگر این جوان امنیت شغلی داشت و دچار فقر نبود, این اتفاق رخ میداد.