یک استاد دانشگاه، قاتل رفیقش شد
مردی که به پول‌های دوستش چشم طمع داشت نقشه قتل او را طراحی و اجرا کرد اما عاقبت توسط پلیس دستگیر شد.
روزنامه همشهری: مردی که به پول‌های دوستش چشم طمع داشت نقشه قتل او را طراحی و اجرا کرد اما عاقبت توسط پلیس دستگیر شد.
رسيدگي به اين پرونده جنايي از روز ۲۶دي‌ماه سال گذشته آغاز شد. در آن روز مردي در تماس با پليس گفت جسد مردي ميانسال را پيدا كرده است. دقايقي بعد مأموران انتظامي جاجرود راهي محل كشف جسد شدند و با جسد مردي ناشناس كه زير سنگ‌ها پنهان شده بود روبه‌رو شدند. مردي كه جسد را پيدا كرده بود به پليس گفت: من در اين اطراف گاوداري دارم. از آنجا بيرون آمده بودم تا از محوطه باز بيرون تعدادي سنگ بردارم اما بعد از برداشتن چند سنگ متوجه تكه‌اي پتو شدم. كنجكاو شدم و پتو را كنار زدم و جنازه را ديدم.
جسد متوفي بين پتو پيچيده شده و زير تعداد زيادي سنگ مدفون شده بود. از سويي دور گردنش نيز ريسماني بسته شده بود و جوهر باقي مانده روي انگشت سبابه‌اش نشان مي‌داد او سندي را انگشت زده و به‌احتمال زياد قتل وي با اين موضوع در ارتباط است. هرچند متوفي هيچ اوراق هويتي به همراه نداشت اما چند روز بعد تلاش‌هاي كارآگاهان براي شناسايي وي به ثمر نشست و معلوم شد جنازه متعلق به مردي ۵۰ساله به نام قدرت است.
در جريان بررسي زندگي اين مرد مشخص شد او ۲مرتبه ازدواج كرده و با اينكه همسر دومش فوت شده بود اما رابطه خوبي با همسر اولش نداشت و حتي بچه‌هايش نيز با او رفت‌وآمد نمي‌كردند و او به تنهايي در خانه‌اي در تهرانپارس زندگي مي‌كرد. بررسي حساب‌هاي بانكي مقتول حاكي از آن بود كه بعد از مرگ وي مبلغ ۲۰۰ميليون تومان از حسابش برداشت شده است. پي‌بردن به اين موضوع جاي ترديدي باقي نمي‌گذاشت كه اين مرد با انگيزه مالي به قتل رسيده است. به اين ترتيب تحقيقات روي اين محور متمركز شد تا اينكه چند روز بعد يكي از دوستان مقتول به‌عنوان نخستين مظنون دستگير شد.
متهم به قتل كه مدرس دانشگاه است، ترجيح داد در همان بازجويي‌هاي اوليه به جنايتي كه مرتكب شده بود، اعتراف كند. اين مرد گفت: من و قدرت از چند سال قبل با يكديگر دوست بوديم. مي‌دانستم او وضعيت مالي نسبتا خوبي دارد. به همين دليل با انگيزه به‌دست آوردن پول‌هايش او را به قتل رساندم. وي درباره چگونگي ارتكاب جنايت گفت: آن شب به خانه او رفته بودم. از قبل تعداد زيادي قرص تهيه كردم و ۲۰عدد از آنها را حل كردم و در شيركاكائو ريختم و به او دادم. مي‌دانستم اگر اين تعداد قرص را بخورد مي‌ميرد. صبح كه بيدار شدم فهميدم او فوت شده است. به همين دليل او را داخل ۲پتو پيچيدم و در صندوق عقب ماشين خودش انداختم و به سمت جاجرود به راه افتادم. وقتي به جايي خلوت و دورافتاده رسيدم جسد را در كنار جاده انداختم و رويش را با سنگ پر كردم و از آنجا فرار كردم. تلفن همراهش را هم در آتش انداختم تا ردي از آن پيدا نشود.
متهم درباره انگيزه‌اش از ارتكاب اين جنايت گفت: مي‌دانستم قدرت در حسابش ۲۰۰ميليون تومان پول دارد. به همين دليل دسته چك او را دزديدم و امضاي وي را جعل كردم و با هويت جعلي اين پول را از حسابش برداشتم. از طرفي قرارداد صوري تنظيم كردم كه طبق آن قدرت مبلغ ۲۰۰ميليون تومان به من بدهكار مي‌شد و بعد از مرگش اثر انگشتش را پاي اين قرارداد زدم.
من حتي مي‌دانستم او به يكي از دوستانش ۱۰ميليون تومان بدهي دارد و بعد از قتلش بدهي او را هم پرداخت كردم اما بقيه پول را براي خودم برداشتم. متهم ادامه داد: چند روز از قتل قدرت مي‌گذشت كه من دچار عذاب وجدان شدم. از كاري كه كرده بودم پشيمان بودم اما نمي‌دانستم چه كار كنم. به همين دليل ۷۰عدد از همان قرص‌هايي را كه به قدرت خورانده بودم حل كردم و مي‌خواستم با خوردن آنها خودكشي كنم ولي نتوانستم براي عملي كردن اين كار با خودم كنار بيايم و سرانجام دستگير شدم. براساس اين گزارش، هم‌اكنون متهم در بازداشت به سر مي‌برد و رسيدگي به اين پرونده به بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي سپرده شده است.
رسيدگي به اين پرونده جنايي از روز ۲۶دي‌ماه سال گذشته آغاز شد. در آن روز مردي در تماس با پليس گفت جسد مردي ميانسال را پيدا كرده است. دقايقي بعد مأموران انتظامي جاجرود راهي محل كشف جسد شدند و با جسد مردي ناشناس كه زير سنگ‌ها پنهان شده بود روبه‌رو شدند. مردي كه جسد را پيدا كرده بود به پليس گفت: من در اين اطراف گاوداري دارم. از آنجا بيرون آمده بودم تا از محوطه باز بيرون تعدادي سنگ بردارم اما بعد از برداشتن چند سنگ متوجه تكه‌اي پتو شدم. كنجكاو شدم و پتو را كنار زدم و جنازه را ديدم.
جسد متوفي بين پتو پيچيده شده و زير تعداد زيادي سنگ مدفون شده بود. از سويي دور گردنش نيز ريسماني بسته شده بود و جوهر باقي مانده روي انگشت سبابه‌اش نشان مي‌داد او سندي را انگشت زده و به‌احتمال زياد قتل وي با اين موضوع در ارتباط است. هرچند متوفي هيچ اوراق هويتي به همراه نداشت اما چند روز بعد تلاش‌هاي كارآگاهان براي شناسايي وي به ثمر نشست و معلوم شد جنازه متعلق به مردي ۵۰ساله به نام قدرت است.
در جريان بررسي زندگي اين مرد مشخص شد او ۲مرتبه ازدواج كرده و با اينكه همسر دومش فوت شده بود اما رابطه خوبي با همسر اولش نداشت و حتي بچه‌هايش نيز با او رفت‌وآمد نمي‌كردند و او به تنهايي در خانه‌اي در تهرانپارس زندگي مي‌كرد. بررسي حساب‌هاي بانكي مقتول حاكي از آن بود كه بعد از مرگ وي مبلغ ۲۰۰ميليون تومان از حسابش برداشت شده است. پي‌بردن به اين موضوع جاي ترديدي باقي نمي‌گذاشت كه اين مرد با انگيزه مالي به قتل رسيده است. به اين ترتيب تحقيقات روي اين محور متمركز شد تا اينكه چند روز بعد يكي از دوستان مقتول به‌عنوان نخستين مظنون دستگير شد.
متهم به قتل كه مدرس دانشگاه است، ترجيح داد در همان بازجويي‌هاي اوليه به جنايتي كه مرتكب شده بود، اعتراف كند. اين مرد گفت: من و قدرت از چند سال قبل با يكديگر دوست بوديم. مي‌دانستم او وضعيت مالي نسبتا خوبي دارد. به همين دليل با انگيزه به‌دست آوردن پول‌هايش او را به قتل رساندم. وي درباره چگونگي ارتكاب جنايت گفت: آن شب به خانه او رفته بودم. از قبل تعداد زيادي قرص تهيه كردم و ۲۰عدد از آنها را حل كردم و در شيركاكائو ريختم و به او دادم. مي‌دانستم اگر اين تعداد قرص را بخورد مي‌ميرد. صبح كه بيدار شدم فهميدم او فوت شده است. به همين دليل او را داخل ۲پتو پيچيدم و در صندوق عقب ماشين خودش انداختم و به سمت جاجرود به راه افتادم. وقتي به جايي خلوت و دورافتاده رسيدم جسد را در كنار جاده انداختم و رويش را با سنگ پر كردم و از آنجا فرار كردم. تلفن همراهش را هم در آتش انداختم تا ردي از آن پيدا نشود.
متهم درباره انگيزه‌اش از ارتكاب اين جنايت گفت: مي‌دانستم قدرت در حسابش ۲۰۰ميليون تومان پول دارد. به همين دليل دسته چك او را دزديدم و امضاي وي را جعل كردم و با هويت جعلي اين پول را از حسابش برداشتم. از طرفي قرارداد صوري تنظيم كردم كه طبق آن قدرت مبلغ ۲۰۰ميليون تومان به من بدهكار مي‌شد و بعد از مرگش اثر انگشتش را پاي اين قرارداد زدم.
من حتي مي‌دانستم او به يكي از دوستانش ۱۰ميليون تومان بدهي دارد و بعد از قتلش بدهي او را هم پرداخت كردم اما بقيه پول را براي خودم برداشتم. متهم ادامه داد: چند روز از قتل قدرت مي‌گذشت كه من دچار عذاب وجدان شدم. از كاري كه كرده بودم پشيمان بودم اما نمي‌دانستم چه كار كنم. به همين دليل ۷۰عدد از همان قرص‌هايي را كه به قدرت خورانده بودم حل كردم و مي‌خواستم با خوردن آنها خودكشي كنم ولي نتوانستم براي عملي كردن اين كار با خودم كنار بيايم و سرانجام دستگير شدم. براساس اين گزارش، هم‌اكنون متهم در بازداشت به سر مي‌برد و رسيدگي به اين پرونده به بازپرس شعبه هفتم دادسراي امور جنايي سپرده شده است.
نظر کاربران
مدرس دانشگاه؟؟؟؟؟؟؟
مدرس كدوم دانشگاه؟