۶ بار قصاص براي قتل دو برادر در باغ وحشت
آنها ما را در اتاقكي زنداني و بعد شكنجه كردند و من را مورد آزار قرار دادند. دو مرد افغان كه نگهبان بودند من را رها كردند اما هادي و حامد را به قتل رساندند. البته بعد از قتل من متوجه شدم آنها چطور اين كار را كردند.
در ابتداي جلسه محاكمه، روشن نماينده دادستان در جايگاه حاضر شد و خطاب به قضات شعبه ۷۱ دادگاه كيفرياستان تهران گفت: دو سال قبل ماموران پليس شهريار باخبر شدند دو برادر به نامهاي هادي و حامد گم شدهاند.
وقتي پليس تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كرد متوجه شد هادي با زني به نام سالومه ارتباط داشت. وقتي پليس تحقيقات خود را در مورد سالومه آغاز كرد متوجه شدند سالومه زني تكديگر است كه علاوه بر گدايي با مردان هم رابطه دارد. با شناسايي سالومه راز مفقود شدن دو برادر آشكار شد.
اين زن به ماموران گفت: من با هادي و حامد رابطه داشتم. ما همديگر را در يك باغ ميديديم. تا اينكه روز حادثه وقتي به باغ رفتم تا هادي و حامد را ببينم دو مرد افغان و يك مرد ايراني هم آمدند. افغانها نگهبان باغ بودند اما مرد ايراني با هادي اختلاف داشت.
آنها ما را در اتاقكي زنداني و بعد شكنجه كردند و من را مورد آزار قرار دادند. دو مرد افغان كه نگهبان بودند من را رها كردند اما هادي و حامد را به قتل رساندند. البته بعد از قتل من متوجه شدم آنها چطور اين كار را كردند.
نماينده دادستان تهران ادامه داد: ماموران توانستند با راهنمايي سالومه اجساد را كه داخل چاهي انداخته شده بود بيرون بكشند. بنابراين مدارك كامل و با صدور كيفرخواست عليه متهمان پرونده به دادگاه كيفرياستان تهران فرستاده شد.
در ادامه اوليايدم دو مقتول در جايگاه حاضر شدند و درخواست صدور حكم قصاص كردند. سپس سالومه به عنوان اولين متهم از خودش دفاع كرد. او گفت: شوهرم به دليل اعتياد، من را وادار ميكرد با گدايي زندگيمان را تامين كنم. چارهاي نداشتم و مجبور بودم اين كار را بكنم.
در طول اين سالها خيلي مورد آزار قرار گرفتم و شرايطم هم باعث ميشد، نتوانم خودم را از اين بدبختي نجات بدهم به همين دليل هم آن شرايط را تحمل ميكردم تا اينكه با هادي و برادرش آشنا شدم. آن روز هم من را به باغ بردند و از من خواستهاي داشتند اما درگيري ايجاد شد و من شكنجه شدم و هادي و برادرش كشته شدند.
من اصلا در جريان مشكلات هادي و حامد نبودم و آن روز متوجه شدم چه اتفاقي افتاده است. در ادامه شادمهر يكي از دو مرد افغان كه نگهبان باغ هم بود در جايگاه حاضر شد. او گفت: من مقتولان را ميشناختم اما نميدانستم با همدست ديگرمان عباس كه مردي ايراني بود مشكلات و اختلافاتي دارد.
عباس با من تماس گرفت و گفت هادي ميخواهد به باغ بيايد. وقتي با هادي تماس گرفتم گفت چنين تصميمي ندارد و عباس دروغ گفته در نهايت عباس و حميد به زور هادي و حامد را به باغ كشاندند سالومه هم با آنها بود. عباس ميخواست پولش را از هادي بگيرد چون به دليل مشكلات مالي با هم درگيري داشتند اما هادي زير بار نميرفت.
با خواسته عباس ما هادي، حامد و سالومه را زنداني و آنها را شكنجه كرديم و بعد هادي و حامد را كشتيم و سالومه را آزاد كرديم. سپس اجساد را داخل چاهي انداختيم سالومه هم آمد و اجساد را ديد. در ادامه دو متهم ديگر در جايگاه حاضر شدند اما آنها اتهام خود را قبول نكردند و گفتند هرچه شادمهر گفته دروغ است.
آنها گفتند ما در جريان قتل دو برادر نبوديم. چند روز بعد از قتل بود كه از شادمهر شنيديم آنها كشته شدهاند. در واقع بعد از اينكه شايعه گم شدن دو برادر پيچيد ما در اين مورد از شادمهر پرسيديم و او گفت دو برادر را كشته است. در ادامه جلسه دادگاه وكلاي متهمان در جايگاه حاضر شدند و دفاعيات خود را مطرح كردند.
وكيل مدافع سالومه كه به عنوان اولين وكيل در جايگاه حاضر شد و صحبت كرد، گفت: موكل من زني است كه به دليل رفتارهاي شوهرش و سختيهايي كه در زندگي كشيده است مجبور به گدايي شده و زندگياش نابود شده است.
درخواست دارم او را به دليل بدبختيهايي كه تحمل كرده از اتهاماتش تبرئه كنيد ضمن اينكه موكل من اقراري در مورد زنا نداشته است. در پايان متهمان آخرين دفاعيات خود را مطرح كردند. سپس هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
آنها سالومه را از اتهام زناي محصنه تبرئه و به اتهام رابطه نامشروع به صد ضربه شلاق محكوم كردند.
همچنين سه متهم ديگر را هم هركدام به دوبار قصاص به دليل مشاركت در قتل هادي و حامد و سه سال حبس به دليل شكنجه آنها محكوم كردند.
ارسال نظر