آتش انتقام یک جوان، خانواده را به رگبار بست!
جواني كه پنج عضو خانوادهاش را به رگبار بسته و پدر و مادرش را كشته بود در جلسه محاكمهاش اختلاف ناشي از اعتياد را زمينه اين جنايت دانست.
سحرگاه روز نهم دي سال ۸۷ ماموران پليس آگاهي استان فارس از وقوع جنايتي در منزلي مسكوني مطلع شدند و به آنجا رفتند تا در اين رابطه تحقيق كنند. آنها به محض ورود به خانه پيكر خونآلود سه دختر جوان و زن و مردي ميانسال را مشاهده كردند.
سه نفر اول با وجود اينكه هدف گلوله قرار گرفته و به شدت زخمي شده بودند هنوز نفس ميكشيدند به همين دليل به سرعت به بيمارستان انتقال يافتند و سپس كارآگاهان به بررسي صحنه جرم پرداختند تا مدارك لازم را در رابطه با قتل مرد ۵۰ساله به نام عباس و همسر ۴۲سالهاش كه حبيبه نام داشت جمعآوري كنند.
اين دو نيز مانند دختران خانواده هدف گلوله قرار گرفته بودند و آثار برجايمانده در صحنه جرم نشان ميداد فرد يا افرادي كه دست به سلاح بردهاند در لحظه تيراندازي به شدت دچار هيجان بودند زيرا چندين گلوله به در و ديوار اصابت كرده بود.
جستوجو در خانه پليس را به اين نتيجه رساند كه سرقتي صورت نگرفته است و قاتل يا قاتلان در كمال خونسردي بر بالين پنج عضو اين خانواده حاضر شده و ماشه را فشردهاند.
از آنجا كه نشانهاي از ورود به عنف در قتلگاه ديده نميشد، اين فرضيه كه جنايت توسط فرد يا افرادي آشنا صورت گرفته است، به يقين تبديل شد و افسران جنايي با بررسي اوراق هويتي عباس و حبيبه فهميدند آنها فرزند پسري نيز دارند كه ۲۷ساله است و رضا نام دارد.
رضا در محل جنايت حضور نداشت و همين مساله باعث ميشد انگشت اتهام به سوي وي نشانه گرفته شود اما كارآگاهان قبل از اينكه به تجسس براي يافتن وي بپردازند بايد مدارك محكمتري را جمع ميكردند.
آنها با پرسوجو از اقوام و نزديكان اين خانواده مطلع شدند رضا به موادمخدر اعتياد دارد به اين ترتيب سوءظن نسبت به وي تقويت شد و كارآگاهان بعد از مدتي رديابيهاي پليسي رضا را بازداشت كردند.
اين جوان در حالي پشت ميز بازجويي نشست كه خواهران او از مرگ نجات يافته و وقتي توان صحبت كردن را به دست آورده، عليه او شهادت داده بودند. بنابراين رضا مجبور شد جرمش را گردن بگيرد. او سپس صحنه قتل والدينش را بازسازي كرد و بعد از تكميل تحقيقات مقدماتي به دادگاه كيفري استان فارس محاكمه شد.
در جلسه محاكمه اين جوان كه دو روز قبل برگزار شد ابتدا نماينده دادستان جزييات پرونده را شرح داد و خواستار مجازات متهم شد سپس سه دختري كه در اين تيراندازي زخمي شده بودند با قرار گرفتن در جايگاه هم به دليل جراحات وارده به خودشان براي رضا درخواست مجازات كردند و هم گفتند به عنوان اولياي دم مقتولان خواستار قصاص برادرشان هستند.
سپس نوبت به رضا رسيد تا از خودش دفاع كند. او بار ديگر اتهام قتل را قبول كرد و به هيات قضات گفت: «من از مدتها قبل از اين حادثه به موادمخدر اعتياد پيدا كرده بودم و شدت اعتيادم به حدي بود كه همه خانواده از موضوع باخبر شده بودند به همين دليل هم هميشه با هم اختلاف داشتيم و جروبحث ميكرديم.
اختلافات ما بعد از مدتي بسيار عميق شد تا جايي كه از اعضاي خانوادهام كينه به دل گرفتم و به اين فكر رسيدم كه بايد از آنها انتقام بگيرم.»
متهم به قتل ادامه داد: «شب حادثه وقتي همه خوابيدند من سراغ سلاح كلاشينكفي كه از قبل در خانه داشتيم، رفتم و با آن همه اعضاي خانواده را به رگبار بستم و فرار كردم. آن لحظات اصلا به حال خودم نبودم و نميدانستم چه كار ميكنم، موقعي هم كه از خانه فرار كردم، نفهميدم چند نفر فوت شده و چند نفر زنده ماندهاند. مدتي را مخفيانه زندگي ميكردم تا اينكه ماموران من را بازداشت كردند.»
هيات قضات بعد از شنيدن اظهارات متهم ختم جلسه را اعلام كردند و براي صدور راي وارد شور شدند.
ارسال نظر