ماموریت دشوار تلویزیون در هفته نخست نوروز
در فاصله کمتر از یک هفته تا پایان سال ۱۳۹۳ و فرارسیدن نوروز ۱۳۹۴، ماموریت پیچیده تلویزیون برای تامین نیاز مخاطب و در عین حال رعایت شئونات روزهای آغازین سال پی گرفته میشود؛ ماموریتی که بخشی از پیچیدگیاش به واسطه حضور رقبایی است که خود را ملزم به رعایت شئونات این ایام نمیدانند و از هر حربهای برای جذب مخاطب بهره میگیرند.
نوروز ۱۳۹۳ فضای یک دستی ندارد و برخلاف برخی سالهای پیشین که یا کاملاً شاد و یا کاملاً متاثر از فضای معنوی عزاداری محرم و اربعین بود، ریتم پخش برنامههای تلویزیونی یک دست نخواهد بود و مطابق با برنامهریزیهای صورت پذیرفته، فضای برنامههای تلویزیون در یک هفته نخست آغازین سال مصادف با ایام فاطمیه، با هفتههای پس از آن کاملاً متفاوت خواهد بود و طبیعتاً فضای جدیتری در کنداکتور نمایان میشود.
در همین چهارچوب، در انتهای هفته نخست، شاهد روی آنتن رفتن مجموعهای از برنامههای شاد از جمله «کلاه قرمزی» و «در حاشیه» اثر تازه مهران مدیری خواهیم بود و ریتم شاد خندوانه نیز در همین ایام بازمیگردد و برنامه کمیک به سرعت در کنداکتور قرار میگیرند تا بدین ترتیب به نیاز مخاطب پاسخ داده شود؛ اما برای هفته نخست، چه تدبیری اندیشیده شده و چگونه ضمن حفظ شئون مذهبی چنین ایامی، برنامه سازی متناسب با آغاز سال نو، صورت پذیرفته است؟
سوابق و شواهد حکایت از آن دارد که شبکههای ماهوارهای فارسیزبان بدون در نظر گرفتن هیچ محدودیتی اقدام به پخش برنامههای عجیب در روز نخست سال نو و همچنین روزهای پسین خواهند نمود و تلاش میکنند بیننده میلیونی تلویزیون ایران را بربایند؛ به همین دلیل اگر مخاطب را در این روزها به حال خود رها کرد، طبیعتاً دکمههای کنترل ماهواره کار خودش را میکند و نمیتوان هیچ تضمینی برای تماشای هر برنامهای در چنین ایامی داد.
بنابراین انتظار میرود رسانه ملی در طول هفته نخست سال ۱۳۹۳، ضمن رعایت شئونات این ایام مقدس، برنامههای متفاوتی نیز ارائه نمایند و مخاطب را در این ایام پای شبکههای تلویزیون حفظ کنند و بدین ترتیب آثار گرایش مخاطب وسیع به شبکههای ماهوارهای در چنین ایامی به حداقلی برسد؛ ماموریتی که بسیار دشوار به نظر میرسد و اتفاقاً در چنین موقعیتهایی، عیار مدیران و برنامه سازان تلویزیون سنجیده میشود.
با این اوصاف باید به انتظار نشست و دید که مدیران رسانه ملی، برای روزهای نخست سال آینده نیز همچون هفته دوم، برنامه ریزی کارآمدی داشتهاند یا این فرصت به سادگی از دست میرود و شبکههای ماهوارهای، مخاطب داخلی را جذب و تغذیه خواهند کرد و طبیعتاً نگرانی در این زمینه بسیار پررنگ است، چرا که مخاطبی در این ایام به شبکههای ماهوارهای تعلق خاطر بیابد، بازگرداندنش به شبکههای داخلی ساده نیست، هرچند مخاطب ایرانی نشان داده انتخابگر است و از میان برنامههای شبکههای داخلی و ماهوارهای، گزینش میکند.
در روزهای نخست پخش فیلمهای سینمایی تازه در دستور کار خواهد بود اما در این رقابت، برای حفظ مخاطب نیاز به برنامههای بیشتر مشهود است و ای کاش در هفته نخست چندین تاکشو با حضور چهرههای مقبول و محبوب نزد مردم روی آنتن برود تا ضمن حفظ فضای کلی، بدون استفاده از مایههای طنز، مخاطب را حفظ کرد و در واقع برای حفظ مخاطب در شبکههای تلویزیونی در هفته نخست، راهکارهای به جز پخش برنامههای کمیک وجود دارد اما چنین راهکارهایی تا کجا عملیاتی میشود؟
شاید بتوان چنین تعبیر کرد که این نخستین ماموریت دشوار معاونت سیما در حوزه تولید است و کسب رضایت مخاطب از چنین ماموریتی میتواند امید به تغییر رویکردها در رسانه ملی را افزایش دهد و طبیعتاً عدم اقبال عمومی در حساسترین و پرمخاطب ترین روزهای سال، میتواند قضاوتها را راجع به عملکرد این حوزه تحت الشعاع قرار دهد. بدین سان برنامهسازان در این روزها به شدت در تکاپو برای رساندن تولیداتش به کنداکتوری نوروزی هستند و صبر طولانی برای تماشای نتیجه تلاشهایشان نیاز نیست.
ارسال نظر