ماجرای تشرف امام به حرم عبدالعظیم (ع)
حضرت امام خمینی(س) چند روز پس از بازگشت شان به میهن، یک شب به زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری رفتند.
آنچه که در ادامه میخوانید دو خاطره از نزدیکان حضرت امام از آن شب است:
* ماشین بیاورید برویم زیارت
امام در مدت اقامت در مدرسۀ علوی یک شب اراده کردند بروند حضرت عبدالعظیم را زیارت کنند. فرمودند: یک ماشین بیاورید مرا سوار کنید و برویم زیارت. ما میدانستیم که به این سادگی امکانپذیر نیست. بالاخره یک شب عدهای را مسلح به داخل حرم فرستاده بودیم و تمام مناطق مهم را تحت کنترل گرفتیم و بعد امام را به وسیله ماشین حفاظت کردیم و رفتیم تا حرم عبدالعظیم(ع).
تا لحظه ورود امام به حرم کسی نمیدانست جریان چیست. به محض اینکه فهمیدند امام به حرم آمده به قدری ازدحام جمعیت زیاد شد که دربازگشت ماشین را از داخل بازار به کنار در حرم آورده بودیم. مردم آنچنان روی ماشین ریختند که برادر ابوالفضل توکلی راننده ماشین امام میگفت: «من به علت نبودن هوا احساس نفس تنگی کردم که با مشکلات فراوان توانستم ماشین را از آن شلوغی جمعیت خارج کنیم و به تهران برگردیم».۱
* متأثرم چرا حرم نرفتهام
در ایامی که امام در مدرسه علوی اقامت داشتند یک شب _ ساعت ده مورخ ۱۹ / ۱۱ / ۵۷ به طور ناشناس با ایشان و مرحوم شهید عراقی به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) رفتیم. البته قبلاً به مسؤولین حرم گفته شده بود حرم را خلوت کنند. اما آنها نمیدانستند قضیه چیست؛ لذا تا مردم خبردار شدند امام زیارتشان را کرده بودند. امام در دو سه روز اولی که از پاریس تشریف آورده بودند فرموده بودند: «من متأثرم که در این چند روز که به ایران آمده ام هنوز به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) موفق نشدهام».
منبع: برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج۳، به کوشش غلامعلی رجایی، ص ۲۶ و ۲۷
۱ سردار سرتیپ محسن رفیق دوست - امید انقلاب - ش ۲۵ - ص ۴۴.
۲ حجةالاسلام و المسلمین ناطق نوری - پا به پای آفتاب - ج۶ - ص ۷۷ با اندکی تغییر.
ارسال نظر