نباید به نام ارزشها سینما را زیر سوال برد
رییس سازمان سینمایی گفت: سینما یکی از باارزشترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است و نباید به نام ارزشها این مهم را زیر سوال ببریم.
متن سخنان حجت الله ایوبی، رییس سازمان سینمایی در افتتاحیه جشنواره فجر سی و سوم بدین شرح است:
«در دل هر امتی کز حق مزه ست
روی و آواز پیمبر معجزه است
چون پیمبر از برون بانگی زند
جان امت در درون سجده کند
زان که جنس بانگ او اندرجهان
از کسی نشنیده باشد گوش جان
وزرای محترم، سینماگران ارجمند، خانم ها و آقایان، فجری دیگر از راه رسید؛ دهه پیروزی انقلاب شکوهمندی که بازگشت به خویشتن خویش را برای ما رقم زد. انقلابی اسلامی با پیام های انسانی در روزگاری که بشر محکوم به انتخاب تنها یکی از دو راه بود؛ از سرزمین خورشید مژده خط سومی پدیدار شد. ندا آمد که آن خط سوم منم روح الله الموسوی الخمینی.
خمینی (ره) یک خط بود یک راه بود یک نگاه بود... راهی دیگر... خط سوم خط بازگشت به خویشتن خویش.
و اینک نزدیک به چهار دهه از آغاز این راه می گذرد و ما یعنی سینمای ایران سربلندیم... کارنامه ای درخشان و غرورآفرین.
هزاران فیلم کوتاه و مستند، بیش از دو هزار فیلم بلندی که به زبان گویای فرهنگ ایرانند و انقلاب اسلامی. سینماگرانی که با باورهای عمیقشان نام ایران را در جهان بلند آوازه کردند. ما امروز به عنوان سینما می توانیم بر بام جهان بایستیم و فریاد برآوریم که ماییم صدایی دیگر، راهی دیگر.
آیا چنین صدایی در دیگر عرصه ها هم به گوش می رسد؟ آیا مثلا در علوم انسانی، در اقتصاد، در شیوه های رقابت سیاسی، در نظام انتخاباتی و احزاب سیاسی، در ساز و کارهای تقنین، تصمیم سازی و مدیریت اداری در دیوان سالاری می توان از صدای ایرانی و اسلامی سراغ گرفت؟ هرچه باشد در مورد ما یعنی سینمای ایران به جرات می توان گفت که صدای ایران را شرق و غرب جهان شنیده است پس بیاییم به این سینمای ارزشمند با دیده احترام و مهربانی بنگریم. پس بیاییم و بر طبل بدگمانی به سینما دیگر نکوبیم و به نام ارزش ها، ارزشمندترین دستاورد انقلاب اسلامی را زیر سوال نبریم.
چگونه می توان خود را سینماگر نامید و سینمای ایران را بیگانه با ارزش های انقلاب دانست؟ چگونه می توان که به باشکوهترین جشن انقلاب اسلامی یعنی جشنواره فیلم فجر با بدگمانی و نگریست؟ سینمای ایران ریشه در جایی دارد. از جایی آمده است. به عطر ایران و آیین پاک محمدی آراسته است. سینمای ایران سربلند است و کارنامه ای درخشان دارد.
امروز سینماگران برای سی و سومین بار شما مردم ایران را، و همه مردم جهان را به تماشا می خوانند. تماشا می روی بیان اندورن من تماشا کن...
جشنواره فجر سی و سوم جشن خواستن است، جشن توانستن. جشن پیروزی روی باز و سفره باز. جشن پیروزی لبخند بر اخم و قهر. به تماشا بنشینید تا بیابید اندازه فاصله یک لبخند را و چه فاصله میمون و مبارکی است... می بالیم به این فاصله با دیگران.
سینمای ایران دستش پر است. پر از لبخند به زندگی. پر از خلاقیت. جشنواره امسال جشن قدرت نمایی جوان ایرانی است. جشن تراوش اندیشه های نو.
سالی که گذشت، گذشت... با همه فراز ها و فرودهایش با همه تلخی ها و شیرینی هایش. با همه حرف ها و حدیث هایش. با این همه سال ۹۳ را سال سلام به سینما بنامیم. سال هجوم مردم به سینما. سال سلام به صنعت دیجیتال. سلام به سرمایه گذاران. سلام به سالن های باشکوه. سلام به گیشه ها. سلام سینماگران به مردم. سلام گرم و صمیمانه روحانیت و حوزه های علمیه به سینما. سال یک فیلم یک سلام. سال سلام به اقتصاد سینما.
سینماگران عزیز و ارجمند،
سالی که در پیش است امیدوارم که سال شکفتن جوانه های امید باشد. سال خانه تکانی دل ها از کینه ها. سال دوری از بدگمانی ها. سال عقل و درایت و تدبیر. سال دوباره شستن چشم ها و دیدن زلالی آب ها و چشمه ها. امیدوارم که سال پیش روی سال دوستی و برادری باشد بین همه اهالی سینما.
سفره سینما اگر چه کوچک است، خانه اگر چه کم رونق است اما بیایید دست در دستان هم با هم قسمت کنیم این همه صفا را. این همه شادی را. این همه پیروزی و کامیابی را.
جناب آقای دکتر جنتی، جناب دکتر ربیعی، تصویرتان در یک قاب معنادار و امیدبخش بود. از این که این زبان قدرشناختید از شما سپاسگزاریم. در سال خشکسالی اقتصاد سینما، همکاری شما و دیگر دستگاه ها نم نم بارانی بر این خاک تشنه اما بسیار حاصلخیز.
وزرای محترم،
خود نیک می دانید که تولید سینمایی نماد کاری شوق انگیز و گروهی است. ده ها نفر هفته ها و ماه ها می کوشند... در اوج همراهی و همدلی. و نیروی کارشان می شود لبخند، فرهنگ، تحکیم بنیان خانواده و انتقال ارزش ها. این خالقان زیبایی اما با سیلی صورت ها را سرخ نگاه داشتند. آنها در گرماگرم سوت و کف ها و در میان سالن های پرشور و تشویق های بی امان، بیمناک روزگار بی کسی و تنهایی خویشتند. بیمناک روزگاری اند که از نام و نشان خود گریزانند. روزگاری که تنها و تنها به دنبال یک سقف کوچکند. روزگاری که پذیرشگر بیمارستان، صاحبخانه، بقالی سر کوچه، کارمند بانک و شاید حتی مدیران سینمایی او را به جا نمی آورند.
برای آن روزگار اهالی فرهنگ در همه ریشه ها بی اندیشیم. اگر می خواهیم این جوانه های امید نخشکد باید گره بیمه بیکاری، تامین اجتماعی و مشکلات معیشتی اهالی هنر و به ویژه سینما را به انگشت تدبیر بگشاییم.
تلاش آقای دکتر جنتی و اعلام آمادگی وزیر کار و رفاه اجتماعی نوید بخش است.
سینماگران گرامی و ارجمند،
از هر گروه و دسته که هستید، از هر جناح و اندیشه و تفکری که هستید، سینماگر بودن و دست در هنر داشتن برای یکی بودن و کنار هم بودن کافی است. من کنارتان هستم، کنار نگیرید.
سال پیش رو را سال همدلی و وحدت بیشتر بدانیم.
هر دکانی راست سودایی دیگر
مثنوی دکان فقر است ای پسر
مثنوی ما دکانِ وحدت است
غیر واحد هر چه بینی آن بت است
سخن پایانی این که ما، به عنوان سینمای ایران بار دیگر اقدامات نابخردانه کسانی که پشت نقاب آزادی عواطف و احساسات پاک جامعه بشریت را نشانه گرفتند محکوم می کنیم و با صدای بلند و رسا اعلام می کنیم ما عاشق محمد (ص) هستیم.
ارسال نظر