سوء تفاهم انگیزه قتل آتشین دوست
مردی که دوستش را در پی یکسوءتفاهم با ضربات چاقو به قتل رسانده و جسدش را به آتش کشیده است، در بازجوییهای پلیسی جزییات جنایت را شرح داد.
تحقیقات پیرامون این جنایت از ٢١آذر آغاز شد و کارآگاهان پلیس آگاهی استان خراسانرضوی جنازه سوخته مردی به نام هوشنگ را در یک باغ یافتند. بعد از انتقال جسد به پزشکیقانونی تلاش برای رازگشایی از جنایت در دستور کار قرار گرفت تا اینکه ماموران خودرو پرایدی را پیدا کردند که به آتش کشیده شده بود. اسناد این خودرو نشان میداد پراید متعلق به مقتول است. وقتی ماموران اتومبیل را با دقت بازرسی کردند، یک گوشی تلفنهمراه یافتند.
از آنجا که خط موردنظر متعلق به هوشنگ نبود، این احتمال مطرح شد که قاتل موبایل خود را جا گذاشته است به این ترتیب صاحب خط به نام مراد شناسایی و مشخص شد او از دوستان مقتول بود. ماموران در ادامه تحقیقات تلفنهمراه مقتول را نیز در حالیکه در سطل زباله انداخته شده بود، یافتند و در گام بعدی توانستند مراد را بازداشت کنند. آنها همچنین به زنی به نام شهلا که با مراد در ارتباط بود، ظنین شدند و او را نیز دستگیر کردند.
مراد که در بازجوییهای اولیه ادعا میکرد بیگناه است وقتی با مدارک پلیسی مواجه شد، جرمش را گردن گرفت و گفت: «من و هوشنگ از مدتها قبل با هم دوست بودیم. روز حادثه از او خواهش کردم با کارت عابربانکش مبلغی را بهحساب یکی از دوستانم که در زندان بود واریز کند، البته قرار بود من معادل همان مبلغ را به صورت نقدی به هوشنگ بپردازم. ما برای انجام این کار با هم قرار گذاشتیم. وقتی به محل ملاقات رفتم، دیدم دختری جوان نیز سوار پراید هوشنگ است. دوستم به من گفت این دختر با خانوادهاش دچار اختلاف شده و قصد ندارد به خانه برگردد. قرار شد او را تا مسیری برسانیم البته قبل از آن به پمپبنزین رفتیم و هوشنگ پیاده شد تا بنزین بزند او یک بطری نوشابه را هم با بنزین پر کرد.»
متهم به قتل ادامه داد: «وقتی دختر غریبه را پیاده کردیم، هوشنگ گفت چرا وقتی از ماشین پیاده شده بودم، شماره موبایل آن دختر را گرفتی. من انکار کردم و گفتم اصلا چنین اتفاقی نیفتاده است. همانطور که با هم میرفتیم، هوشنگ از من چاقو خواست. من هم چاقویی را از خانه برداشتم و به او دادم. سپس دونفری راهی یکباغ شدیم. در آنجا هوشنگ بار دیگر بحث آن دختر را پیش کشید. من که هفتماه قبل ازدواج کرده بودم، توضیح دادم متاهل هستم و چنین کاری نمیکنم، اما دوستم حرفم را قبول نکرد و مشاجرهای شروع شد. من هم عصبانی شدم و با همان چاقویی که برای هوشنگ برداشته بودم، ضربهای به او زدم و وی را کشتم. بعد بنزین موجود در بطری را رویش ریختم و جسد را به آتش کشیدم.»
مراد در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «بعد از قتل با شهلا تماس گرفتم. او زنی مطلقه بود و من با وی ارتباط داشتم. با شهلا قرار گذاشتم و کارت عابربانک مقتول را به او دادم تا با آن به حساب دوست زندانیام پول واریز کند. بعد از آن قصد داشتم پراید هوشنگ را بفروشم اما موفق نشدم به همین دلیل آن را یکروز بعد از قتل به آتش کشیدم، اما اصلا یادم نبود گوشیام را در ماشین جا گذاشتهام.»
بنا بر این گزارش متهم به قتل در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
نظر کاربران
چه راحت ...پس وجدان کجاست ؟دوستی یعنی چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ای وای خدا چی بر سر ما ادمها اومده ......