بازی با مرگ در پناهگاه پرندگان مهاجر
در حالی که خطر شیوع آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان به عنوان یک هشدار مهم از سوی سازمان دامپزشکی و سازمان حفاظت محیط زیست کشور اعلام شده اما سود کلان حاصل از تجارت پرندگان، چشم سوءاستفاده کنندگان را بر خطرات زیستمحیطی بسته است.
هر ساله ۳ میلیون پرنده مهاجر مهمان تالابهای مازندران هستند تا به زیست طبیعی خود ادامه داده و دوباره به زیستگاههای اصلیشان بازگردند.
امسال به دلیل مشاهده آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در زیستگاه اولیه پرندگان مهاجر، کشورهایی که میزبان این مهاجران طبیعت هستند؛ هشدارهایی را در زمینه پیشگیری از آن دریافت کردند که مهمترین و اصلیترین راه، ممنوعیت صید و شکار بوده است.
باوجود ابلاغ ممنوعیت صید و شکار به تمامی ادارات حفاظت محیط زیست کشور و تاکید سازمان حفاظت محیط زیست بر این موضوع، اما شاهد صید آشکار و پنهان انواع پرندگان از جمله پرندگان مهاجر هستیم تا جایی که گویی مسئولان را یارای مقابله با آن نیست.
از اوایل پاییز در تالابها و آببندانها و مناطق حفاظت شده مازندران شاهد حضور پرندگان مهاجری هستیم که از قطب شمال برای ادامه حیات طبیعی خود، فرود آمدهاند تا در صبحگاه یا شامگاهی که دیر نیست، به زیستگاه اصلی خود بازگردند.
علاوه بر مناطق حفاظت شده مازندران، تالابها و آببندانهایی هستند که پرندگان مهاجر در آنها فرود میآیند و این تالاب ممکن است در واقع اراضی کشاورزی باشد مانند تالاب «سرخرود فریدونکنار» و یا آببندان باشد مانند «لپوی زاغمرز» که هر کدام صاحبانی دارند.
یکی از موضوعات قابل بحث این است که گویا، صاحبان این املاک فکر میکنند استقرار پرندگان در ملک آنها به معنای آزادی عملشان در قبال پرندگان است تا جایی که بعضا از ایجاد موانع برای ورود محیطبانان و مسئولان در این زیستگاههای موقت، دریغ نکرده و جلوی چشم مسئولان محیط زیست با پهن کردن دامهای هوایی به صید پرندگان مهاجر مشغول میشوند.
جای تامل دارد که سالها است تالابهای مازندران و بهویژه فریدونکنار، به دروازهای برای تجارت پرندگان تبدیل شده است و عدهای نیز با چهرهای موجه در بین عامه و متقاعد کردن دستگاههای دولتی و مسئولانی که خود را به خواب زدهاند؛ بازار صید، خرید و فروش پرندگان نایاب و حفاظت شده را به دست گرفتهاند.
سکوت مسئولان که به معنای ناامید شدن آنها از فعالیتهای یک گروه معلومالحال است نیز جای تامل دارد، و البته جای تاسف است که نماینده دولت در فریدونکنار، از سر ناچاری و فرار از تهدیدات این گروه، به طور غیرمستقیم و با سنت شمردن صید پرندگان مهاجر، سعی میکند تا افکار عمومی را قانع کند.
صید پرندگان مهاجر در مازندران فقط مختص فریدونکنار نیست زیرا در تالابهای بهشهر نیز شاهد بروز چنین حوادثی البته در مرتبهای بسیار نازلتر از فریدونکنار هستیم اما بازار امن خرید و فروش و کانون معاملات، در فریدونکنار است.
پرندگان صید یا شکار شده به راحتی در خیابانها و بازار این شهر به فروش میرسند و حتی فروش آنها از فروش مرغ هم پیشی گرفته است و گویا مردم ترجیح میدهند در فصولی از سال، طعم پرندگان وحشی را بچشند.
اما برخی مردم چه میدانند که غذای لذیذ آنها ممکن است سم مهلک و کشندهای باشد، آیا مردم به خوبی فرق یک پرنده حرامگوشت و حلالگوشت را تشخیص میدهند؟ آیا مردم از سلامت شکارها اطمینان دارند؟ آیا آماده و خرد کردن گوشت پرندگان مهاجری که احیانا ویروس کشندهای به نام آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان را در خود پنهان داشته و انتشار این ویروس در محیط نیز عواقب خطرناکی را به دنبال دارد؛ مورد توجه صیادان است؟
در شرایطی که مسئولان حوزه دامپزشکی، محیط زیست، بهداشت و درمان، انتظامی و نظارتی به خوبی از اتفاقاتِ در حال انجام اطلاع دارند، آیا نباید ابزار قانونی محکمی وارد عمل شده و به این تجارت کثیف پایان دهد؟
از یک طرف شاهد تامین غذای قوها و سایر پرندگان مهاجر در تالابهای فریدونکنار و علاقه مردم و مسئولان مازندرانی به ویژه استاندار مازندران به این مهمانان زمستانی هستیم و از طرفی دیگر شاهد مردم و بعضا مسئولانی هستیم که در صف نخست یک تجارت سیاه قرار گرفتهاند بیآنکه عواقب آن را در نظر بگیرند.
برخیها مدعیاند که سازمان حفاظت محیط زیست به بهانه آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان، امسال پروانه صید و شکار را ممنوع کرده است و هیچ خبری از این بیماری نیست، اما این دسته از افراد بهتر است با هر صیدی که انجام داده و پرندگان را به کشتارگاههای خود میبرند؛ دعا کنند تا فردی به این بیماری مبتلا نشود.
همچنین قابل توجه این دسته از افراد است که اخیرا بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در کشور چین شیوع یافته و علاوه بر گرفتن جان هفت نفر از شهروندان چینی، خساراتی را نیز به پرندگان بومی و صنعت طیور این کشور وارد ساخته است.
با توجه به شرایط فعلی کشور که در تحریم و محدودیتهای اقتصادی قرار داریم و باوجود ۱۹۲ واحد مرغداری مادر و تولید سالانه حداقل ۴۰۰ میلیون قطعه جوجه یکروزه در مازندران که قطب تولید مرغ گوشتی کشور را به خود اختصاص داده؛ لازم است تا شیوع آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان که پای آن به کشور همسایه رسیده است؛ به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
خسارت به مرغداریها و از بین رفتن پرندگان خانگی در اثر اپیدمی احتمالی آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در کشور، یک خسارت سنگین و حتی غیرقابل جبران در شرایط فعلی است.
موضوع صید پرندگان از گذشته در مناطقی چون فریدونکنار مرسوم بوده و مردم به صورت سنتی به صید پرندگان میپرداختند اما به دنبال تجارت از این راه نبودند زیرا به اندازه نیاز خود صید میکردند.
حدود یکدهه است که صید پرندگان مهاجر به یک شغل فصلی در تالابهای مازندران تبدیل شده است، گروهی فرصتطلب و سودجو که گویی دستشان به همه جا بند است؛ به تبلیغ فرهنگ استفاده از موهبتهای الهی در تالابها! میپردازند و با پهن کردن انواع دامهای جدید مانند تورهای هوایی، بیتوجه به بخشنامهها و دستورالعملها، بازار صید و فروش پرندگان را به دست گرفتهاند تا جایی که در نشستهای مختلف، حتی مسئولان و محیطبانان را به برخورد فیزیکی و یا اغتشاش در جامعه، تهدید میکنند.
هر روز در کنار خبرهایی مبنی بر دستگیری متخلفان صید و شکار، خبرهایی از زخمی شدن و یا تهدید محیطبانان نیز بر صفحات مجازی و مکتوب رسانهها به چشم میخورد که حاکی از یک اتفاق نامبارک در حوزه محیط زیست است.
به نظر میرسد با توجه به مقاومتهای گروهی خاص در برابر قانون و حتی مقابله با محیطبانان و بعضا به خطر انداختن امنیت جانی آنها، به راه افتادن یک بازار بهظاهر پرسود اما همراه با خطرات زیستمحیطی و احتمال خطر بیوتروریسم، لازم است که سازمان پدافند غیرعامل و دستگاه قضایی در راستای همراهی با دستگاه نظارتی محیط زیست، محکمتر از گذشته با قانونشکنان حوزه محیط زیست مقابله کنند تا از یک تجارت فریبنده و خطرآفرین جلوگیری شود.
ارسال نظر