سیاوش مفیدی: تلویزیون تماشا نمی کنم!
سیاوش مفیدی را اگرچه ممکن است بیشتر به واسطه بازیاش در سریالهای طنز و کمدی بشناسیم، اما او تاکنون عرصه اجرا را هم با برنامه «فوتبال برتر» تجربه کرده است.
همچنین او در تجربه اخیر خود بازیگردانی سریال «شکرآباد» به تهیهکنندگی و کارگردانی شهاب عباسی را بر عهده گرفته است؛ تجربهای که آن را سخت و در عین حال دوستداشتنی میداند.
مفیدی که نیم نگاهی هم به کارگردانی دارد، در این گفتوگو درباره مسائل مختلفی از جمله آخرین باری که تلویزیون تماشا کرده، چه برنامه رادیویی یا تلویزیونی را دوست دارد و اینکه «شکرآباد» را یک اثر آیتمی میداند یا یک سریال، صحبت کرده است.
پیش از هر چیز میخواهم بدانم چرا خودتان در مجموعه «شکرآباد» بازی نکردهاید؟
واقعاً دلیل خاصی نداشت. به نظرم رسید که میتوانم پشت دوربین تمرکز بیشتری بر کار بازیگردانی داشته باشم و کارم را بهتر پیش ببرم.
سیاوش مفیدی تاکنون در عرصه هنر بازیگری و اجرا آن هم در حوزه مسابقه و فوتبال تجربه داشته است. حالا هم یک حرفه جدیدی را تجربه میکنید. یعنی بازیگردانی؛ بالاخره کدامیک را حرفه اصلی خود میدانید؟
نمیتوان انکار کرد که هرکدام از این حوزهها جذابیت خاص خود را دارد. هر کدام در نوع خود دلچسب و دوستداشتنی است. به ویژه از دورهای که در برنامه فوتبال برتر اجرا میکردم، خاطره خیلی خوبی دارم. همچنین کارگردانی هم به نظرم جذاب است که در آینده آن را تجربه خواهم کرد.
شاید «شکرآباد» را از این منظر که در هر قسمت دو یا چند بخش دارد، بتوان یک کار آیتمی محسوب کرد و از این منظر که قصه آن دنبالشونده است هم یک سریال است. به نظر شما کدامیک از این قالبها درباره این اثر صدق میکند؟
قطعاً «شکرآباد» یک مجموعه است نه یک کار آیتمی، زیرا هر قسمت از این سریال دارای دو یا سه بخش است که هرکدام ۱۰ تا ۱۲ دقیقه دارد. تنها تفاوت این مجموعه با سریالهای دیگر در کوتاه بودن زمان و تعداد دقایق آن است، اما ساختار این اثر داستانی است و قصهای که دارد که در هر یک از بخشها دنبال میشود. اساساً کار آیتم دارای بخشهای ۴ دقیقهای است و فضای کاملاً متفاوتی دارد. متن آن هم به تناسب تفاوت میکند.
البته ممکن است این تصوری که از آن صحبت کردید در قسمتهای ابتدایی این مجموعه نسبت به آن به وجود آمده باشد، اما حالا که دیگر حدود ۷۰ قسمت و بیش از دو ماه از آغاز پخش سریال میگذرد و به قسمتهای پایانی هم نزدیک میشویم فکر میکنم قصه به قوت خود رسیده باشد و برای مخاطب هم سریالی بودن آن جا افتاده باشد. ضمن اینکه مخاطبان این مجموعه هم بعد از سراسری شدن شبکه نسیم بیشتر شد.
موضوعات این مجموعه کاملاً به روز است و از فضای جامعه امروز در آن وام گرفته شده است، اما این سوژهها در بستری قدیمی و در فضاهایی همچون مکتبخانه و بازارهای قدیمی روایت میشوند. به نظرتان استفاده از این لوکیشنها برای توصیف و تبیین موضوعات روز جامعه و مسائل اجتماع به نوع روایتشان آسیب نزده است؟
نه؛ به نظرم اینطور نیست. چرا که این انتخاب و اتفاق در روایت سوژهها به برجستهتر شدن آنها هم کمک کرده است. این قدیمی بودن حتی در نوع دیالوگگویی بازیگران هم دیده میشود. آنها به سبکی ادبی حرف میزنند. سایر المانها در سریال هم با این ویژگی همخوانی دارند و ما میبینیم که نوع پوشش، دکور و میزانسن و سایر چیزهایی که در قاب دیده میشود همگی با این نگاه و زاویه دید سنخیت دارند تا حرف و پیام سریال را برجستهتر و تأثیرگذارتر کنند. در این مجموعه حتی با داشتن فضاهای قدیمی از بسیاری از نشانههای امروزی مثل موبایل هم استفاده میشود و این در عین حال اصلاً عجیب به نظر نمیرسد.
چراکه این نشانهها با موضوعات سریال هم در تناسب است یا مثلاً میبینید که رایانه، موتور یا هر اختراع دیگری به کار وارد میشود. از طرفی «شکرآباد» به مکان یا زمان خاصی اشاره نمیکند. به همین دلیل شاید هر چیزی بتواند در این بستر جای بگیرد. «شکرآباد» در واقع ناکجاآبادی است در دوردست. شاید جایی مثل بلخ که گاهی در داستان هم به آن اشاره میشود. البته این اشاره نکردن «شکرآباد» به یک مکان یا فضای خاص به دلیل حساسیتهایی است که اخیراً نسبت به کارهای طنز به وجود آمده است. طنز کار کردن این روزها خیلی سخت شده است و با هرکس شوخی شود به او بر میخورد.
سریالهای روی آنتن را در حال حاضر دنبال میکنید؟
راستش خیلی وقت است تلویزیون ندیدهام (میخندد).
شما هم از ضعف آثار گلایه دارید؟
نه اینطور نیست. سریال نمیبینم برای اینکه واقعاً فرصت دنبال کردن کارها را ندارم یا زمانی که به خانه میرسم که دیگر زمان پخششان گذشته است.
با مطرح کردن این سؤال میخواستم یک پیشنهاد رادیویی یا تلویزیونی به مخاطبان بدهید.
رادیو به ویژه برنامههای رادیو ورزش را گاهی دنبال میکنم. همراه بودن رادیو یکی از امتیازات آن است و من معمولاً وقتی مشغول رانندگی هستم مخاطب این رسانهام.
برگردیم به «شکرآباد؛» آیا در انتخاب بازیگران این سریال خودتان هم دخالتی داشتید؟
نه؛ بازیگران توسط شهاب عباسی انتخاب شدند. او کار سختی را پیش رو داشت؛ زیرا باید با در نظر گرفتن بودجه کمی که برای این کار درنظر گرفته شده بود، هزینهها را مدیریت میکرد. همین محدودیت دست او را در انتخاب بازیگران کار هم میبست. بسیاری از بازیگران و عوامل این کار رفاقتی پای کار آمدند و ماندند. ضمن اینکه این صمیمیت باعث شد تا همکاری ما هم با آنها راحتتر شود و درک بهتری نسبت به کار همدیگر داشته باشیم. در ادامه کار هم دو بازیگر جدید به کار اضافه شدند.
نحوه انتخاب آنها به چه صورت بود؟
شهاب قبلاً اجراهای صحنه آنها را دیده بود، جنس کارشان را میدانست و به این نتیجه رسید که میتوانند در این مجموعه هم به ما کمک کنند.
حضور بازیگران جوان و کمتجربه طبیعتاً کار بازیگردان را سخت میکند. پیش از ضبط تمرینهای زیادی داشتید؟
نه؛ زیرا فرصت این کار را نداشتیم. کار ما خیلی سریع پیش میرود، اما واقعاً بازی کردن مقابل دوربین کار بسیار سختی است. بسیاری از علاقهمندان میآمدند و برای نقشهای جدید تست میدادند و تصورشان این بود که بازی کردن جلوی دوربین کار سادهای است. در حالی که وقتی یک بار جلوی دوربین میرفتند نظرشان تغییر میکرد. اگرچه ممکن است بسیاری از آنها سابقه کار کردن در تئاتر را هم داشته باشند، اما تئاتر فضای متفاوتی دارد و در آنجا میتوان زمان زیادتری صرف طراحی و اجرای یک نقش کرد. در حالی که کارهای تصویری با سرعت بیشتری تولید میشود و فرصت آزمون و خطا نیست.
نکته جالب درباره گروه بازیگران این مجموعه تفاوتهای فیزیکی است که بین آنها وجود دارد.
این باعث میشود ایفای نقشهای مختلف را به آنها بسپاریم و به تنوع و جذابیت کار هم میافزاید.
ارسال نظر