هر موسیقی راک یا پاپ که مبتذل نیست
در یک مقاله نوشته شده بود «۱۶۰ هزار ساعت موسیقی غیرمجاز در ایران است و ما میشنویم یا به عبارت دیگر اینقدر که ما موسیقیهای عجیب و غریب میشنویم، موسیقی خوب نمیشنویم!»
میثم میریان - پژوهشگر موسیقی - با اشاره به این مقاله اظهار کرد: اینکه هنر میتواند مبتذل یا نازل باشد، از گذشته وجود داشته و دربارهی این موضوع بسیار بحث شده است، اما باز هم به جامعهشناسی نیاز دارد. بیش از آنکه بخواهیم انگشت اتهام را بر چیزی بگذاریم، باید آن را جامعهشناسی کنیم که چطور یک گونهی موسیقی به این شدت تأثیرگذار است؟ یا اثرات مخرب آن چیست؟ بنابراین تا جامعهشناسی و پژوهش نشود و مقالاتی نوشته نشوند، نمیتوان به راحتی دربارهی آن صحبت کرد.
او دربارهی واکنش به سبکهای جدید موسیقی در آن زمان، بیان کرد: حتی در اروپای آن زمان هم با این سبکها مخالفت خیلی شدیدی میشد. وقتی بسیاری از آهنگسازان برای اولینبار اثرشان را اجرا میکردند با انبوه انتقادات روبهرو میشدند و اینگونه نبود که گوش مردم اروپا که تا آن زمان علاقهمند به شنیدن نوعی از آثار بود، اثری بشنود که خیلی از فضای ذهنیشان فاصله دارد.
این پژوهشگر حوزهی موسیقی گفت: آهنگسازان بهنوعی در هارمونی خودشان دست بردند و هارمونی بسیار متفاوتی از موسیقی کلاسیک ساختند و این باعث شد شنوندگان هم نسبت به این تغییرات حساسیت نشان دهند و در آنجا هم این پذیرش آنی و لحظهای وجود نداشت و در سایر هنرها هم اینگونه بود.
وی ادامه داد: آن چیزی که ما در فلسفه تحت عنوان عالم هنر یا جهان هنر دربارهاش صحبت میکنیم، براساس پارامترهایی که وجود دارد، این وظیفه را برعهده گرفته که مشخص کند چه اثری هنری است و چه اثری هنری نیست.
میریان با ییان اینکه موسیقیهایی مانند پاپ و راک در زمین و آسمان کشور ما وجود دارد، اظهار کرد: نیاز به نظرات کارشناسی زیاد وجود دارد که چه نوع موسیقی برای مخاطب عام مناسب است، زیرا مخاطب خاص انواع موسیقی را کموبیش میشناسد؛ اما مخاطب عام است که تحت تأثیر هجمههای رسانهای قرار میگیرد.
او با بیان اینکه هر موسیقی راک یا پاپی مبتذل نیست، گفت: ما با برچسب زدن به یک سبک موسیقی نمیتوانیم آن را از بین ببریم، موسیقی پاپ و راک، پارامترها و ویژگیهای خود را دارند، همچنین بهعنوان یک سبک پذیرفته شدهاند و آثار خوبی هم در این سبکها تولید شده است.
میریان ادامه داد: گاهی بهدلیل اینکه سیاستگذاریهای درستی در این زمینه نداریم، همه نوع موسیقی شنیده میشود و این هم میتواند مخرب باشد. مانند برخی موسیقیهای وارداتی که هیچ محتوایی ندارد و مخرب است. بنابراین باید دربارهی آنها بسیار با دقت رفتار کنیم تا موسیقی خود را دچار آسیب نکنیم.
وی دربارهی تلفیق سبکهای موسیقی، اظهار کرد: تلفیق سبکهای موسیقی چیز جدیدی نیست و در اروپا، آمریکا و بسیاری از کشورها اتفاق افتاده است و حتی هنرمندان برجستهی دنیا هم به این کار دست زدهاند.
این پژوهشگر حوزهی موسیقی افزود: برخی نوازندگان و آهنگسازان به سمت موسیقی شرقی رو آوردند. این چیزی بود که در یک دوره با نام «شرقگرایی» مطرح شد. این نگاه به شرق الزاما ایران نبود و تمام کشورهای شرقی و آفریقایی را دربرمیگرفت و این هنرمندان با کنار هم قرار دادن، تلفیق کردن، گرفتن عناصر و برجسته کردن محتوا سعی کردند، آثاری را بهصورت «اکسپریمنتال» یا «تجربی» خلق کنند.
میریان ادامه داد: در همه جای دنیا کموبیش موسیقی تلفیقی بوده است، بهعنوان نمونهی موسیقی کلاسیک با موسیقی پاپ درهم آمیخته شدند و شکلهای مختلفی از این تلفیقها صورت گرفت و این ترکیبها نهتنها در حوزهی سبک، بلکه در حوزهی محتوای موسیقی هم اتفاق افتاد.
وی گفت: نهتنها شکل ظاهری سازها، بلکه فرهنگها هم در کنار هم قرار گرفتند و این باعث نزدیکتر شدن افراد و جوامع شد. این اتفاق اصلا چیز بدی نیست، اما در این کنار هم قرار گرفتن یا چیدمان، مهم است که تلفیق به چه صورت شکل گیرد و در همین رابطه هم نظریات مختلفی داده شده است که با عنوان موسیقی «دو رگه» یا «دو رگهسازی» در موسیقی در مقالات از آن نام برده میشود.
این پژوهشگر موسیقی اضافه کرد: برخی فرهنگها در موسیقی بهشدت تحت تأثیر فرهنگ دیگر قرار گرفتند و برخی دیگر خیلی کم تأثیر پذیرفتند. بنابراین تأثیرپذیری یک امر نسبی است. همچنین این تأثیرات الزاما نه بد است و نه خوب و هر دو پیامد را با هم دارد. اکنون آثاری که بیشتر آهنگسازان جدید دوست دارند بهوجود آورند، تأثیر جدی ندارد و بیشتر یک نوع همنشینی سازها، صداها و محتواهای موسیقی است.
ارسال نظر