یک عمل غیراخلاقی در وسعت جهانی
پیوستن به معاهدات جهانی مربوط به کپیرایت، صنعتمان را فلج میکند؟ رعایت نکردن قانون به ما احساس خوشایندی میدهد؟ ما یک عمل غیرقانونی را در وسعت جهانی انجام میدهیم؟ اینها پرسشهایی است که حول مقولهی وجود نداشتن قانون کپیرایت، در ذهن نقش میبندد.
«کپیرایت» یا حق تکثیر، به معنی داشتن حق کنترل در تکثیر آثار است. «حق تکثیر» یک حق انحصاری قانونی است برای اعمال کنترل تکثیر و بهرهبرداری از آثار برای یک مدت زمان خاص. مالک حق تکثیر، حق انحصاری برای تکثیر و بهرهبرداری از اثر یا انتقال این حقوق به شخص یا اشخاص دیگر را دارد؛ حقی که مولفان کشور ما از آن بیبهره هستند.
ایران از سال ۲۰۰۱ عضو سازمان جهانی مالکیت فکری است و تا بهحال تعدادی از پیمانهای مربوط به مالکیت فکری را پذیرفته است. ایران در سال ۱۳۸۰ به پیمان مادرید برای ثبت بینالمللی علائم ملحق شد، اما عضو «کنوانسیون برن» و هیچیک از کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به حق تکثیر نیست و در سازمان تجارت جهانی فقط ناظر است و به موافقتنامهی «تریپس» نپیوسته است. بعضی آثار ایرانی از جمله آثاری که در حال حاضر پدید میآیند، شامل حق تکثیر در آمریکا نمیشوند و به حوزهی عمومی تعلق دارند.
این روزها در حالی که بسیاری از هنرمندان و ناشران ایرانی از عضو نبودن ایران در WIPO احساس نگرانی میکنند، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد با دیدگاه دیگری این موضوع را بررسی و سخنان متفاوتی بیان کرد.
پیوستن به قانون کپیرایت صنعت ما را فلج میکند
پیروز ارجمند - مدیرکل دفتر موسیقی - در نشستی با موضوع «اقتصاد فردی هنرمند، اقتصاد منطقهای و کلان» گفت: با اینکه این مقوله برای کشورها منافع زیادی دارد، اما معتقدم این کار در وضعیتی که داریم، برای ما چندان مناسب نیست، چراکه مستلزم قواعدی است که ما نمیتوانیم به دلایل گوناگون از جمله تحریم، آنها را اجرا کنیم. این کار برای ما بیشتر هزینه خواهد داشت تا منفعت. این کار مستلزم آن است که ما سالانه مبلغی را بپردازیم، در حالی که سهم ایران در اقتصاد جهانی هنر بهقدری ناچیز است که نیازی نیست پول بدهیم تا از منافعی که نداریم، دفاع کنیم. این را قبول داریم که این کار منافع اقتصادی هنرمندانی را که جهانی کار میکنند، در معرض خطر قرار میدهد، اما ما چند هنرمند جهانی داریم؟ بنابراین معتقدم پیوستن ما به قانون جهانی کپیرایت، صنعت ما را فلج خواهد کرد.
او دربارهی اقداماتی که میتوان برای حمایت از اقتصاد هنر در کشور انجام داد نیز اظهار کرد: یکی از این موارد این است که به میراث معنوی و دفاع از آن در عرصههای جهانی توجه شود. یکی دیگر از کارهایی که میتوان انجام داد، این است که مانند سایر کشورها، قیمتگذاری کالاها و خدمات هنری براساس کیفیت آثار باشد. بهعنوان مثال در کشورهای دیگر، قیمت سیدیها متفاوت است و براساس کیفیت هنری و میزان هزینهکردشان، قیمتگذاری میشوند، در حالی که در کشور ما اینطور نیست.
ارجمند همچنین اضافه کرد: نقش نظارتی دولتها بر روند جریان هنری موثر است، اما در ایران بیش از اینکه جنبهی حمایتی وجود داشته باشد، جنبهی نظارتی و ممیزی وجود دارد. ضمن اینکه در تمام دنیا، فرهنگستانها وظیفهی شناسایی و حمایت از هنرمندان را برعهده دارند، اما در کشور ما این کار صورت نمیگیرد. قرار بود وزارت ارشاد این وظیفه را داشته باشد که بیشتر از حمایت، در حال نظارت است. بنابراین نیاز داریم نهادها را بازتعریف و ایجاد کنیم، مانند حوزهی هنری که در نیروسازی و حمایت از هنرمندان وارد فعالیت شد.
۳۰ سال از دنیا عقبیم!
اما رییس کانون ناشران خانهی موسیقی در این زمینه، نظر دیگری دارد. او به خبرنگار ایسنا گفت: من با کلیت صحبتهای آقای ارجمند مخالف هستم؛ به هر حال، انجام چنین کاری هزینه دارد و شاید هم با خسارت همراه باشد، ولی این موضوع کافی نیست که ما از انجام آن سر باز بزنیم.
رامین صدیقی اظهار کرد: ما در حال حاضر هم ۳۰ سال از دنیا عقب هستیم. در تمام دورهها گفتهایم، چون قانون کپیرایت خسارت دارد، ما این کار را انجام نمیدهیم. موضوع کپیرایت در ایران حکایت بیماری است که ما او را به بیمارستان نمیرسانیم، چون فکر میکنیم در راه میمیرد.
مدیر انتشارات «هرمس» همچنین گفت: من از حرفهای آقای ارجمند اینگونه تلقی میکنم که حضور ما در عرصهی بینالمللی کمرمق است. خب، وقتی ما مشمول این قانون نمیشویم، هزاران جا از موسیقی ما استفاده میکنند و کسی متوجه نمیشود. ما باید وارد این چرخه شویم. در خیلی از شبکههای رادیو و تلویزیون دنیا، از موسیقیهای ما استفاده میشود، اما از آنجا که ایران عضو کپیرایت نیست، آثار ما در حوزهی عمومی قرار میگیرد و از ما اجازهای برای پخش آثار نمیگیرند.
او دربارهی اقدامات انجامشده توسط کانون ناشران خانه موسیقی دربارهی «کپیرایت» نیز بیان کرد: ما در کانون ناشران، جلساتی دربارهی «کپی رایت» داشتیم؛ ولی تا وقتی که این قانون لازمالاجرا نشود، به جایی نمیرسیم. عضویت ما در WIPO شرط اول است. در حال حاضر خیلی از ناشران بهصورت شخصی در خارج از کشور، از آثارشان حفاظت میکنند. تا زمانی که ایران عضو این نهاد بینالمللی نشود، ما هر فعالیتی که در کانون انجام دهیم، این راه به جایی نمیرسد.
وی افزود: من با موضع رییس دفتر موسیقی مخالفم و حتما در جلسهی بعدی در خانهی موسیقی، این موضوع را مطرح میکنم، زیرا این صحبت نگرانکننده و در عین حال یک موضوع مهم است.
قوانین را زیر پا میگذاریم و حس خوشایند داریم!
کیاوش صاحبنسق نیز که آثارش در حوزهی بینالمللی منتشر و اجرا میشوند، در همینباره به خبرنگار ایسنا گفت: در مقولهی کپیرایت دو بحث داریم که یک بخش، حقوق مولف و خالق اثر در مرزهای داخلی یک کشور است و بخش دیگر نیز که نمونهی توسعهیافتهتر همان حقوق است، به خارج از مرزهای یک کشور برمیگردد. طبیعتا قانون مولف، قانونی است که بهطور جهانشمول، کامل و بینقص باشد و در تمام حوزهها کار خود را انجام دهد.
این آهنگساز ادامه داد: آقای ارجمند میگوید به نفع ما نیست که از این قانون تبعیت کنیم و از اقتصاد در موسیقی سخن میگوید. پیش از این، در حوزهی ادبیات نیز چنین نگرانیای وجود داشت که یک کتاب بدون اجازهی مولف ترجمه میشد و بدون اینکه او در جریان قرار گیرد و حقوق درستی به خالق اثر و ناشر تعلق بگیرد، کار منتشر میشد. همچنین بیقانونی در کپیرایت را با صداوسیما تجربه کردیم که از بخش ورزش شروع شد؛ همان موضوع که صداوسیما اجازهی پخش بازیهای جهانی را نمیگرفت. حالا هم این موضوع به حوزهی موسیقی سرایت کرده است. نکتهای که نباید آن را فراموش کنیم، مثلث مولف، ناشر و برگزارکننده است که در حقیقت، این مثلث باید درست کار کند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: من اگر مولف اثری باشم، چه بهصورت کاغذی، چه سیدی و چه نت پارتیتور، برگزارکننده موظف است براساس رعایت فرمولی خاص، یعنی تعداد نوازندهها، تعداد صندلیهای سالن و چند پارامتر دیگر، درآمد حاصل از این کنسرت را که شاید هم درآمد بالایی باشد، حقوق کوچکی را به منِ مولف پرداخت کند. این حقوق تضمینی بر این است که من، صاحب اثر هستم.
صاحبنسق بیان کرد: در خارج از کشور، وقتی کنسرتی برگزار یا اثری از رادیو شنیده میشود، هر کدام تعرفهی خاص خود را دارند. مثلا دربارهی آثار من با توجه به سبک موسیقی و طیف مخاطبانم، سالانه ۱۵۰۰ یورو در ازای اجرای آثارم به من پرداخت میشود که رقمی برای یک موزیسین در برنامهریزیهای کلان نیست؛ اما سالنها همیشه سوبسیدی را اختصاص میدهند تا حق مولف پرداخت شود.
او دربارهی مقوله نشر نیز گفت: اگر شما اثری را روی لوح فشرده تولید کنید، ارگان دیگری وظیفه دارد که بگوید شما فلانقدر سیدی تولید کردید و اثر شما در اختیار این تعداد شنونده قرار گرفته است. در این صورت، چرخهی موسیقی درست میچرخد. نگرانی پیروز ارجمند در این رابطه این است که تولید موسیقی هزینه دارد؛ اما من میخواهم بگویم اگر کپیرایت برای دفتر موسیقی هزینهبردار نباشد، پس برای چه کسی باید باشد؟
صاحبنسق همچنین ادامه داد: اگر بخواهیم کشور ما در عرصهی بینالمللی حضور پیدا کند، باید هزینه بپردازیم. نباید سرمان را زیر برف کنیم و بگوییم هر چه میخواهد، بشود. کار ما یک عمل غیراخلاقی در وسعت جهانی است.
این آهنگساز معتقد است: فعالان عرصهی فیلم توانستند تا حد زیادی از این شرایط مراقبت کنند و شرایط بهتری را رقم بزنند. ما تا زمانی که هزینه پرداخت نکنیم، به رسمیت شناخته نمیشویم. اکنون داریم با بیتوجهی، تمام قوانین را زیر پا میگذاریم و انگار این موضوع حس خوشایندی به ما میدهد! این موضوع اگر در خارج از کشور رخ میداد، ما را بازخواست و جریمههای کلان دریافت میکردند.
او در پایان سخنانش با بیان مثالی گفت: در دنیا، اینگونه است که مثلا اگر کسی بخواهد اثری از «اشتراوس» را اجرا کند، باید برود، پارتیتور اثر را از خانوادهی اشتراوس بگیرد، مثلا اگر کنسرت در ایران باشد، دو نفر پارتیتور را به ایران میآورند، کار اجرا میشود و پارتیتور دوباره به خانوادهی آنها تحویل داده میشود.
ارسال نظر