برادرمان مُرد، به زن و دخترش اسید پاشیدیم
با گذشت ۶ ماه از اسیدپاشی مرگبار به صورت مادر و دختری در شهر سرابله استان ایلام، سرانجام عاملان این جنایت لب به اعتراف گشودند.
صبح ۱۸تیر ماه امسال، ماموران پلیس شهر سرابله در استان ایلام در جریان اسیدپاشی به صورت مادر و دختر جوانی در یکی از روستاهای این شهر قرار گرفتند و راهی درمانگاهی شدند که آنها به آنجا انتقال یافته بودند.
درحالیکه مسئولان درمانگاه قصد داشتند این مادر و دختر را به خاطر سوختگی شدید به بیمارستان ایلام منتقل کنند، دختر جوان که بر اثر اسیدپاشی به شدت سوخته بود و درد شدیدی داشت، جملاتی به زبان آورد که رازگشای این پرونده هولناک شد.
او که بریده بریده حرف میزد، به ماموران گفت: چند ساعت پیش، من و مادرم در خانهمان در خواب بودیم که ناگهان با احساس سوختگی شدیدی که روی صورتم حس میکردم، از خواب پریدم. در همان لحظه عمو و زنعمویم را دیدم که مقابل من و مادرم ایستاده بودند.
من و مادرم جیغ میکشیدیم و آنها ما را تماشا میکردند. تنها چیزی که در آن لحظه دیدم، این بود که عمویم یک ظرف در دست داشت و مطمئنم که آنها به صورت من و مادرم اسید پاشیدهاند.
چون من قرار بود هفته دیگر با پسر مورد علاقهام ازدواج کنم و مشغول تدارک مراسم عروسی بودم اما عمو و زنعمویم میگفتند که باید با فرد دیگری ازدواج کنم. بعد از حرفهای دختر جوان که یسرا نام دارد، در حالی که او و مادرش به بیمارستان انتقال یافته بودند، ماموران عمو و زن عموی وی را بازداشت کردند.
شدت سوختگی قربانیان اسیدپاشی به حدی بود که حتی در بیمارستان ایلام هم کاری از دست پزشکان ساخته نبود و به همین دلیل مادر و دختر به بیمارستان شهید مطهری تهران انتقال یافتند.
با گذشت چند روز از بستری شدن یسرا و مادرش در بیمارستان، صبح چهارم مرداد ماه، دختر جوان بهعلت شدت جراحات وارده ناشی از سوختگی با اسید دچار ایست قلبی شد و روی تخت بیمارستان جان باخت. این در حالی بود که مادرش به نام زیور هم بهعلت سوختگی شدید، در بخش بستری بود.
با مرگ یسرا، پرونده رنگ و بویی جنایی گرفت و تحقیقات برای کشف راز اسیدپاشی مرگبار ادامه یافت. عمو و زن عموی قربانی که چند ساعت پس از حادثه بازداشت شده بودند، در بازجوییها مدعی شدند که در ماجرای اسیدپاشی نقشی نداشتهاند.
آنها گفتند که شب حادثه با شنیدن صدای فریادهای یسرا و مادرش، برای کمک به خانه آنها که در نزدیکی خانهشان بوده، رفته و وقتی به آنجا رسیدهاند، این مادر و دختر را در حالی که از درد به خود میپیچیدهاند دیده و با کمک همسایهها به بیمارستان انتقال دادهاند.
متهمان مدعی شدند که نمیدانند عامل اسیدپاشی چه کسی است. اظهارات این دو مظنون در حالی بیان میشد که ماموران در ادامه به ردپای مظنون دیگری هم در این پرونده دست یافتند. این فرد برادر زنعموی یسرا بود که خواستگار سمج وی بهشمار میرفت. بررسیها نشان میداد که خانواده پسر جوان یک روز قبل از حادثه با حضور در مقابل خانه یسرا، او را تهدید کرده بودند که باید از ازدواج با پسر مورد علاقهاش منصرف شود و به عقد سیامک درآید.
بنابراین احتمال داشت که آنها بعد از شنیدن جواب رد از مقتول نقشه اسیدپاشی به صورت وی و مادرش را اجرا کرده باشند.
با این اطلاعات سیامک و عموی دیگر مقتول هم که احتمال داشت در این ماجرا نقش داشتهاند، دستگیر شدند اما در تمامی مراحل بازجویی اظهار بیگناهی کردند.
اعتراف بعد از ۶ ماه
با گذشت ۶ ماه از ماجرای اسیدپاشی، سرانجام ۲نفر از مظنونان پرونده به این جنایت اعتراف کردند. آنها که ۲عموی مقتول بودند، گفتند که بعد از مرگ برادرشان، همسر و دختر او تصمیم گرفتند به صورت مستقل زندگی کنند و همین مسئله باعث اختلاف بین آنها شد و به همین دلیل تصمیم گرفتند به صورت این مادر و دختر اسید بپاشند.
اظهارات این دو متهم در حالی بیان میشود که زنعموی یسرا و برادر او نیز همچنان از مظنونان پرونده به شمار میروند. تحقیقات برای مشخص شدن نقش آنها در این اسیدپاشی ادامه دارد.
منبع: همشهری
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
بعد از 6 ماه چه چیز مهمی رو کشف کردن
آره یادمه!
خسته نباشین......