قتل هولناک یک پیرمرد توسط نجات غربق زن
نجات غريق جوان كه به دليل بدهي ۵۰هزارتوماني مردي را كه با او رابطه داشت به قتل رساند بهزودي در دادگاه كيفرياستان تهران محاكمه ميشود.
اين زن جوان كه در بازجوييها اعتراف كرده مقتول را با ضربات چكش به قتل رسانده مدعياست چون مقتول قصد داشت با او رابطه برقرار كند، دست به اين قتل زدهاست.
ماموران پليس كرج روز پنجم اسفند سال گذشته زماني در جريان اين قتل قرار گرفتند كه دختري جوان به پليس خبر داد جسد پدرش را خونآلود در خانه پيدا كردهاست. زماني كه ماموران به محل رسيدند جسد مرد ۷۵سالهاي را يافتند كه با ضربات جسمي سخت به قتل رسيدهبود و خون سرازير شده از سرش نشان ميداد ضربات اصلي به اين ناحيه وارد شدهاست.
ماموران بعد از اينكه جسد به دستور بازپرس كشيك قتل براي انجام بررسيهاي لازم به پزشكي قانوني انتقال يافت، دختر اين مرد را مورد بازجويي قرار دادند. او گفت: «هرچند روز يكبار به پدرم سر ميزدم از وقتي مادرم فوت شد پدرم تنها بود و من، خواهر و برادرم از او مراقبت ميكرديم.
چون من مجرد هستم بيشتر كارها را خودم انجام ميدادم. روز حادثه وقتي زنگ زدم و ديدم پدرم در را باز نميكند با كليدي كه داشتم وارد خانه شدم و جسد غرق در خون او را ديدم.» اين دختر در مورد اينكه زمان قتل كجا بود گفت: «من دانشجو هستم و براي حضور سر كلاسها بيرون رفتهبودم بيشتر ساعات روز را بيرون بودم و بعد از اتمام درس به خانه برميگشتم.»
اين دختر گفت از روابط پدرش خبري ندارد و نميداند او چرا به قتل رسيده است. گفتههاي اين دختر در حالي بود كه تحقيقات نشان ميداد اگرچه مقداري طلا و پول نقد از خانه مفقود شده انگيزه قتل سرقت نبوده و وضعيت صحنه قتل نشاندهنده آن است كه جنايت به دست يك آشنا انجام شده است، چراكه وسايل پذيرايي از ميهمان روي ميز بود و وضعيت خانه نشان ميداد كسي به زور وارد خانه نشدهاست.
زماني كه ماموران تماسهاي تلفني مقتول را مورد بررسي قرار دادند متوجه شدند او با زني جوان به نام زيبا تماسهاي زيادي داشت.
وقتي زيبا شناسايي و بازداشت شد به قتل اعتراف كرد. او گفت: «من نجات غرق يك استخر هستم و چون شوهر ندارم و سه فرزند دارم از همين راه زندگيام را تامين ميكنم. سه سال قبل يك راننده تاكسي به من شماره تلفن مقتول را داد تا با هم آشنا شويم و با هم رابطه داشتهباشيم.
من فكر ميكردم اين مرد ميتواند پشتوانه خوبي براي من باشد و زندگيام بهتر ميشود. با او رابطه پنهاني داشتم تا اينكه متوجه شدم او نه تنها قصد كمك كردن به من را ندارد بلكه ميخواهد از من سوءاستفاده كند. براي مدتي رابطهام را با او قطع كردم و گفتم ديگر نميخواهم به اين رابطه ادامه دهم او از من ۵۰هزار تومان پول قرض كردهبود و از من خواست براي پس گرفتن پول به خانهاش بروم.»
زيبا به ماموران گفت: «وقتي با من تماس گرفت گفت دخترش به دانشگاه رفته و خانه نيست و فرصت مناسبي است كه ما با هم صحبت كنيم. من هم براي اينكه پولم را پس بگيرم به خانهاش رفتم. اما ظاهرا او به من دروغ گفتهبود و نميخواست پول را بدهد از من درخواست كرد با او رابطه داشتهباشم.
خيلي عصبي شدم دوست نداشتم با اين مرد رابطهاي داشتهباشم و به بهانه اينكه ميخواهم به دستشويي بروم از اتاق خارج شدم. كنار آشپزخانه يك چكش بود آن را برداشتم و وارد اتاق شدم نميدانم چرا اين كار را كردم خيلي از دست او عصباني شدهبودم.»
متهم در مورد نحوه وارد آوردن ضربات گفت: «وقتي با چكش وارد اتاق شدم سر مقتول پايين بود و من را نديد او روي تخت آماده نشستهبود و من هم غافلگيرش كردم و چند ضربه پشت سر هم به او زدم وقتي كه پيرمرد روي زمين افتاد و مطمئن شدم ديگر نفس نميكشد بعد هرچه طلا و پول دمدست بود برداشتم و فرار كردم.»
با تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست براي متهم، پرونده از سوي دادستان براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان البرز فرستاده شد و او بهزودي محاكمه ميشود.
منبع: شرق
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر