قتل هولناک یک جوان در نزاع خیابانی
جواني که در يک درگيري خياباني با ضربه چاقو دوستش را از پا درآورده است در جلسه محاکمه ادعا کرد اين حادثه اتفاقي رخ داده و او ناخواسته باعث مرگ دوستش شده است.
در ابتداي اين جلسه که صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه کيفري استان تهران، به رياست قاضي عبدالهي برگزار شد، ابتدا روشن، نماينده دادستان به قرائت کيفرخواست پرداخت و گفت:
«شامگاه ۲۵ دي ماه سال ۸۸ در نزاعي خياباني در نزديکي ميدان سبلان جواني به نام سعيد بر اثر اصابت ضربات چاقو جان باخت. ساعتي پس از اين حادثه جواني به نام رضا به اتهام قتل وي بازداشت شد.
متهم به قتل در جريان بازجويي ها درگيري با مقتول را پذيرفت اما مدعي شد فقط يک ضربه به او زده است. با اين حال طبق نظريه پزشکي قانوني ضربه اي که رضا به شکم سعيد زده باعث مرگ وي شده است. بنابراين از آن جا که همه دلايل و شواهد نشان مي دهد رضا عامل قتل سعيد است براي وي تقاضاي کيفر را دارم.»
نماينده دادستان ادامه داد: «در اين پرونده پدر و شوهرخواهر رضا و همچنين پدر متوفي نيز متهم به مشارکت در نزاع منجر به قتل هستند.»به دنبال قرائت متن کيفرخواست اولياي دم در جايگاه حاضر شدند و در چند جمله خواستار قصاص متهم شدند. سپس نوبت به رضا، جوان ۲۲ ساله رسيد تا از خود دفاع کند. او در دفاعياتش گفت:
«من و سعيد از مدت ها قبل با يکديگر دوست بوديم و تا به حال چندين مرتبه با همديگر دعوا کرديم اما هر بار بعد از مدتي با هم آشتي مي کرديم. اما نمي دانم اين بار چطور شد که کار به اين جا کشيد.»
وي در تشريح شب حادثه گفت: «آن شب ما خانه خواهرم که در نزديکي خانه خودمان است دعوت بوديم، سعيد با من تماس گرفت و گفت مي خواهد من را ببيند. او که عصباني بود و به من فحاشي مي کرد گفت بايد هرچه زودتر به ديدنش بروم. اما من گفتم خانه خواهرم هستم و نمي توانم بروم. از طرفي پدرم گفته بود دوست ندارد من با سعيد رفاقت کنم.
حدود نيم ساعت از رفتنم به خانه خواهرم گذشته بود که باز هم سعيد تماس گرفت اما من جوابش را نمي دادم. تماس هاي او ادامه پيدا کرد تا اين که پدرم فهميد و عصباني شد. او گفت: حالش خوب نيست و به خانه خودمان برگشت. هنوز چند دقيقه اي از رفتن پدرم نگذشته بود که او با من تماس گرفت و گفت سعيد و پنج، شش نفر ديگر در نزديکي خانه سر راهش را گرفته و او را با چاقو زده اند.
من که از شنيدن اين خبر عصباني شده بودم خيلي سريع خودم را به آنجا رساندم. وقتي سعيد من را ديد به طرفم حمله ور شد. او ابتدا يک لگد به من زد و سپس با چاقويي که در دستش بود ضربه اي به سرم زد. با اين ضربه گيج شدم. سعيد روي من افتاد و چند ضربه به يکديگر زديم تا اينکه چاقو از دستان سعيد روي زمين افتاد.
هر دو تلاش کرديم چاقو را برداريم اما دست من زودتر به آن رسيد. در حالي که من و سعيد به يکديگر پيچيده بوديم نمي دانم چطور شد که يک ضربه به سعيد خورد. من نمي خواستم اين اتفاق بيفتد. اين يک حادثه بود و من قصد کشتن دوستم را نداشتم.»
او همچنين در جلسه محاکمه به دست و پاي پدر و مادر سعيد افتاد و از آن ها خواست او را ببخشند. رضا گفت:
«اي کاش من به جاي سعيد کشته مي شدم تا اين همه مصيبت را تحمل نمي کردم.»در ادامه اين جلسه ديگر متهمان نيز در جايگاه حاضر شدند و به دفاع از خود پرداختند و در پايان پس از اخذ آخرين دفاع از متهم رديف اول، هيئت قضات وارد شور شدند تا راي خود را در اين باره اعلام کنند.
منبع: خراسان
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر