قتل پسر ۱۴ساله توسط مرد گروگانگير
پرونده قتل نوجوان ۱۴ساله به دست مرد گروگانگير در حالي مورد رسيدگي قرار گرفت كه متهم اصلي اين پرونده در جريان تعقيب و گريز پليسي، جانش را از دست داده است.
مردي كه ساكن يكي از روستاهاي اطراف مشهد بود به پليس مراجعه كرد و از مفقود شدن پسر ۱۴سالهاش به نام محمد خبر داد و گفت، نميداند چه اتفاقي براي فرزندش افتاده است.
درحاليكه پليس مشخصات اين نوجوان را دريافت و تحقيقاتي را براي يافتن وي آغاز كرده بود، دو روز بعد به پليس خبر دادند، جنازه يك پسربچه در جادهاي فرعي پيدا شده است. كارآگاهان جنايي بعد از حضور در صحنه جرم مشاهده كردند اين نوجوان با شليك گلوله از پادرآمده است.
آنها متوجه شدند مقتول همان محمد است. با افشاي سرنوشت پسر نوجوان تجسسها وارد مرحله تازهاي شد و كارآگاهان كوشيدند اطلاعاتي را درباره انگيزه اين جنايت و هويت قاتل يا قاتلان به دست آورند اما اين تلاشها در گام اول بيثمر بود تا اينكه چند روز بعد ماموران نيروي انتظامي به چهار جوان كه سوار يك خودرو پژو ۲۰۶ بودند، مظنون شدند و دستور ايست دادند.
راننده پژو به جاي توقف بر سرعت خود افزود و به اين ترتيب، تعقيب و گريز آغاز شد و ماموران وقتي ديدند چارهاي ندارند، دست به سلاح بردند. سرانجام بعد از شليك ۲۵ گلوله پژو متوقف شد و ماموران وقتي نزديك رفتند، مشاهده كردند دو نفر از چهار سرنشين اين خودرو جان باختهاند.
يكي از اين افراد مردي به نام ناصر بود كه از وي يك قبضه كلت كمري كشف و در آزمايشهاي تخصصي فاش شد او با گلوله ماموران كشته نشده، بلكه تير مرگبار از سلاح خودش شليك شده است، البته معلوم نبود اين شليك اتفاقي و حادثه بود يا اينكه مرد جوان به زندگياش پايان داده است.
درحاليكه تحقيق درباره سرنشينان پژو و جستوجو براي شناسايي قاتلان محمد به صورت همزمان در جريان بود، فردي به پليس مراجعه كرد و گفت قاتل پسر ۱۴ساله را ميشناسد. او ناصر را بهعنوان عامل اين جنايت معرفي كرد و ماجرا را شرح داد.
پس از آن ماموران پدر محمد را احضار كردند و به بازجويي از وي پرداختند تا انگيزه ناصر را از اين جنايت فاش كنند. پدر محمد به كارآگاهان گفت: «من و ناصر در يك روستا زندگي ميكرديم و سالها بود همديگر را ميشناختيم. چند وقت قبل من به طور اتفاقي با او تصادف كردم و ناصر به شدت مجروح شد. بعد از آن از من شكايت كرد و به پرداخت ديه محكوم شدم اما پولي براي دادن به ناصر نداشتم و همين مساله باعث ايجاد اختلاف بين ما شده بود.
او هم براي اينكه مرا بترساند، تهديد كرد پسرم را ميدزد و ميكشد.» كارآگاهان در ادامه فهميدند ناصر دو روز قبل از كشف جنازه، محمد را در مسير مدرسه ربوده بعد او را به يك روستا كشانده و در آنجا به قتل رسانده است. ماموران دو نفر از دوستان ناصر را كه متهم بودند در اين ماجرا به وي كمك كردهاند، دستگير و به دستگاه قضايي معرفي كردند.
به اين ترتيب، با وجود مرگ متهم رديف اول، پرونده تكميل و براي رسيدگي به شعبه پنجم دادگاه كيفري استان خراسانرضوي ارجاع شد. در جلسه محاكمه اين متهمان كه هفته قبل برگزار شد، نماينده دادستان براي متهمان درخواست مجازات كرد و پدر محمد نيز با تشريح ماجرا خواستار آن شد كه همدستان ناصر محكوم شوند. بعد از آن متهم رديف دوم كه مردي به نام نيماست، به دفاع از خودش پرداخت.
او اتهام همكاري در آدمربايي را رد كرد و گفت: «روز حادثه ناصر همراه محمد به گاراژ محل كار من آمد. من اصلا به موضوع شك نكردم چون قبلا هم آن دو نفر را با هم ديده بودم. ناصر از من خواست آنها را به مغازه خليل ببرم من هم اين كار را انجام دادم و بعد از آن ديگر نميدانم چه اتفاقي رخ داد.»خليل نيز گفت:
«من ناصر و محمد را سوار خودرويي كه از يكي از دوستانم قرض گرفته بودم كردم و به سمت روستاي محل سكونت پدرزن برادر ناصر به راه افتادم. ناصر به من ۷۰۰هزار تومان پول داد تا به آن مرد بدهم وقتي به روستا رسيديم، از ماشين پياده شدم تا امانتي را تحويل بدهم.
وقتي برگشتم ديدم ناصر پسربچه را كشته است. او سلاح داشت و من را تهديد كرد اگر به كسي حرفي بزنم من را هم ميكشد. بعد مجبورم كرد به جادهاي فرعي بروم؛ سپس جسد را در آنجا رها و فرار كرد من هم ماشين را به يكي از دوستانم دادم تا خون را بشويد و شيشه آن را كه به خاطر شليك گلوله شكسته بود، تعويض كند.» اين متهم ادامه داد:
«من در اين ماجرا هيچ نقشي نداشتم و چند روز بعد از حادثه نيز نزد پليس رفتم و ماجراي قتل را براي ماموران شرح دادم.» بنابراين گزارش، در حال حاضر هيات قضات براي تصميمگيري درباره متهمان وارد شور شدهاند و بهزودي حكم خود را اعلام خواهند كرد.
منبع: شرق
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر