پاشایی فقط یک سوژه نبود
پول درآوردن و کسب درآمد از مرگ یک انسان، بدون در نظر گرفتن مبانی اخلاقی، واقعا دردناک است.
فکرش را بکنید؛ مشغول قدم زدن در راه همیشگیتان هستید و یکی از همین فروشگاههای محصولات «بهاصطلاح فرهنگی» یک کاغذ پشت شیشه چسبانده و رویش نوشته: «دیویدی تشییع پیکر مرتضی پاشایی موجود است».
شاید با خواندن این متن، ابتدا تصور کنید که یک تهیهکنندهی موسیقی، چند فیلمبردار حرفهای را با خودش به آیین تشییع برده است تا بتواند پس از تدوین، فیلمی باکیفیت را در اختیار دوستداران زندهیاد پاشایی قرار دهد؛ اما داستان غیرحرفهایتر از این حرفهاست.
داستان از این قرار است که روز آیین تشییع پیکر زندهیاد مرتضی پاشایی، نمایندههای خبرگزاریها و سایتها برای پوشش خبری در این مراسم حضور پیدا کردند و علاوه بر ارسال گزارش، عکسها و فیلمهای خبری را هم برای مخاطبانشان بهصورت رایگان روی خروجی فرستادند. حالا یک نفر آمده و شروع به دانلود کردن عکسها و فیلمهای آیین تشییع پیکر از سایتهای ایسنا، مهر، فارس، موسیقی ما، تیوی پلاس و ... کرده و در عین حال به شبکههای ماهوارهای هم رجوع کرده و هر چیزی را که فکر کرده به مرتضی پاشایی ربط دارد، در یک دیویدی بههم چسبانده و پس از رایت کردن به تعداد زیاد، به قیمت دوهزار تومان برای فروش گذاشته است.
معلوم نیست، این دیویدی به چه تعداد تکثیر شده و در چند مرکز فرهنگی به فروش میرسد، اما ای کاش پیش از اینکه دست به اعمال نسنجیده بزنیم، با خود کمی فکر میکردیم که افراد مشهور پیش از اینکه سوژه باشند، یک انسان هستند. مرتضی پاشایی هم فقط یک سوژه نبود.
مشابه این کار را با بنیامین بهادری هم انجام دادند؛ او پس از آنکه همسرش را در یک سانحه از دست داد، طبق روال حرفهای مدتی بعد، یک آلبوم منتشر کرد و برخیها با سوءاستفاده از بار غم بر دوش یک انسان، روی شیشهی مغازهشان چسباندند: «انتشار اولین آلبوم بنیامین پس از فوت همسرش» در حالی که آلبوم بنیامین با فاصلهی نسبتا زیادی از فوت همسرش منتشر شد و خودش نیز پشت هیچ تریبون رسمی اعلام نکرد که انتشار این آلبوم به درگذشت همسرش ربطی دارد.
پرسش دیگر این است، آنهایی که برای انتشار آثارشان بهطور رسمی مجوز ندارند، نمیتوانند این کار را علنی و از طریق فروشگاههای دارای جواز فعالیت انجام دهند؛ پس چگونه افرادی بینام و نشان میتوانند چنین کاری را بهشکل علنی انجام دهند؟!
ارسال نظر