سرنوشت تلخ دختر جوان در باغ شیطانی
مردی که پس از شنیدن پاسخ منفی از دختر مورد علاقهاش، او را در شهریار ربوده و با انتقال به باغ متروکه، زندانی کرده بود، دستگیر شد.
چندی پیش دختر جوانی به اداره پلیس آگاهی شهریار مراجعه و عنوان کرد خواستگار سابقش او را ربوده است. شاکی به پلیس گفت: هنگام رفتن به خانهمان، خواستگار سابقم به سمتم آمد و خواست با او همراه شوم. وقتی مقاومت کردم، کتکم زد.
از مردم کمک خواستم اما او با چاقو رهگذران را نیز تهدید کرد تا از ما فاصله بگیرند. او چاقویی را زیر گلویم گرفت و کشانکشان مرا آن سوی خیابان به سمت خودرویی برد. راننده خودرو نیز با دیدن ما وحشت کرد اما مرد چاقو به دست به زور مرا روی صندلی عقب خودرو انداخت و با زدن ضربه چاقو به سر راننده، از او خواست حرکت کند.
شاکی ادامه داد: پس از طی مسافتی، خواستگار چاقو به دست از راننده خواست مقابل باغ متروکهای در حومه شهر خودرو را متوقف کند. سپس هر دویمان را به شدت کتک زد و درون باغ زندانی کرد. خودش نیز با خودروی راننده از محل دور شد. ساعاتی بعد ماموران هنگام گشتزنی با شنیدن صدای کمکخواهی ما وارد باغ شده و نجاتمان دادند.
در پی این شکایت، مرد راننده نیز با احضار به پلیس آگاهی گفتههای دختر جوان را تایید کرد. مرد راننده به پلیس گفت: روز حادثه مرد جوان به آژانس محل کارم آمد و خواست او و نامزدش را به مکان دیگری منتقل کنم. او به این بهانه دختر جوان را ربود و مرا نیز در باغ زندانی کرد.
خودرویم را نیز چند محله پایینتر از باغ متروکه رها کرده بود. با اطلاعات به دست آمده از راننده آژانس و دختر جوان، دستور قضایی از سوی فلاح، دادیار شعبه ۸ دادسرای شهریار برای دستگیری خواستگار آدمربا صادر و روزهای پایانی هفته گذشته متهم فراری شناسایی و دستگیر شد.
متهم در بازجویی به پلیس گفت: چندی پیش به شاکی ـ دختر جوان ـ علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. اما او به خواستگاری من پاسخ منفی داد و دیگر حاضر به ملاقات با من نبود. وی افزود:
پس از تحقیق فراوان متوجه شدم، یکی از اقوام و برادر دختر مورد علاقهام از من بدگویی و او را نسبت به من بدبین کردهاند. او در پی تحریک آنها با شکایت دروغین در دادسرا قصد دارد از من انتقام بگیرد تا مزاحم خانوادهاش نشوم.
مرد آدمربا با قرار قانونی روانه زندان شد تا در مواجهه حضوری با راننده آژانس و دختر جوان ـ شاکی ـ قرار گیرد. تحقیقات تکمیلی در این رابطه ادامه دارد.
منبع: جام جم
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
آقای نسبتا" محترم :
وقتی دختری به تو علاقه نداره چه جوری باید با او زندگی کنی ؟؟؟
عجب زمونه ای شده !!!
ازدواج زورکی ؟؟ به دردسرش می ارزه ؟؟
پاسخ ها
تازه جالبه که می گه راجع به من پیشش بدگویی کردن،خودش که اصلاً بدیی نداشته که...
خدا به این اقیون که عقل درست و حسابی بده
بابا ول کن دیگه نمیخوادت مگه زوره کلا شما اقایون عادت به نه شنیدن ندارید و هر چیزی و میخواین بدست یارین حالا هر طور شده
جالبه که اسید نریخته بدشم بگه یا مال من میشی با نمیشی مال کس دیگه ای هم نباش
خدایا شکرت ما از این خواستگارای هوس باز نداریم
پاسخ ها
رها خانم یه بلا نسبت بگین بدنیست.چرا همه روبه یه چشم می بینی.
به خاطر اینکه بویی از ادب نبرده آقا روح ا...
آقا از فردا اولین کسی که اومد خواستگاریم،جواب مثبت میدم.......
دیگه از این مدل حماقت ها راحت میمونه آدم..... والاااااااااا!!!!!!!!!!!!
آخه چرا همیشه ما دخترا باید این بلاها سرمون بیاد؟؟؟؟؟؟(البته دور از جون ماها)
ولی خب خداییش ببینید، یه دختر اگه از یه پسر خوشش بیاد و به خواسته اش نرسه،میشینه گریه میکنه و افسرده میشه... ولی بعضییییییییییییییی از این آقایون.........
ایش!!!!!
پاسخ ها
نه مرمرخانم خاطرجمع باش که نه افسرده میشی نه گریه میکنی.چشم اون پسری که دوسش داری وبهش نمیرسی رو هم در میاری.البته دور از جون ماها.ایییییییش!!!!!!!!!!
مرمر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نترس بابا من اینجام.....!!!ایشششششششششششششش!
رها جون خیلی خوش انصافی .مرمر خانم نگو .خداییش همشون اینطور نیستن . نترس اینقد زود جواب مثبت نده یکم پشت در نگهشون دار سردشون بشه .بهشون محل نده .اصلا میخوای خودم بیام بادیگاردت بشم .ایش
خانماااااااا . خاهش میکنم بلانسبتی... چیزی....
خب تو هر گلستانی چنتا علف هرزه ی روانی هم پیدا میشه دیگه. باز دم مرمر گرم آخرش کلمه ی (بعضییییییییییییی) رو آورد. اینهمه آقایون خوب..... نمیبینین؟؟؟
واقعا که خیلی احمق بوده
روح اله جون، یعنی من اینقدر ظالمم و خودم خبر نداشتم؟؟؟؟؟؟؟
امین جان،از تبریک یلدا هم ممنون.
آره آقا سلمان من موافقم،ممنووووووووووووون