توضیح درباره یک جنجال احمدی نژادی
محمدعلی رامین که به عنوان طراح ایده نفی هولوکاست از او یاد میشود، میگوید تنها تا مرحله طرح «بررسی» هولوکاست بر عهده وی بوده است، نه «نفی» هولوکاست.
نامهنیوز با انتشار گفتوگویی از محمدعلی رامین، آورده است: «هولوکاست» و انکار آن از حاشیهسازترین موضوعات در دولت پرحاشیه محمود احمدینژاد بود؛ امری که از سوی برخی تحسین و از سوی برخی دیگر از سیاسیون تقبیح و نکوهش شد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم اما فضایی متفاوت در عرصه دیپلماسی شاهد بودیم. فضایی که در آن محمدجواد ظریف رئیس دستگاه دیپلماسی سال نو عبری را تبریک گفت و در پاسخ به نوشته دختر نانسی پلوسی، رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا تاکید کرد ایران هیچگاه هولوکاست را انکار نکرده و آن مردی که در ایران هولوکاست را انکار میکرد، رفته است.
در همین رابطه محمدعلی رامین دبیرکل بنیاد جهانی هولوکاست در گفتوگویی با نامهنیوز با انتقاد از رویکرد دولت یازدهم در موضوع هولوکاست میگوید: اینکه یک دیپلمات با سابقه چه ضرورتی احساس کرد که قبل از شروع مذاکرات با آمریکا و ۱+۵ اول باید هولوکاست را تایید میکرد که تایید هولوکاست در حقیقت بیعت با رژیم اسرائیل است در واقع برای بنده به عنوان یک فردی که روابط بینالملل را میشناسم و مسائل جاری در ارتباطات غرب و رژیم صهیونیستی را میدانم خیلی حیرتانگیز بود.
مشروح گفتوگوی محمدعلی رامین را در ادامه مطالعه میفرمایید:
آقای رامین! موضوع هولوکاست را در ایران به نام شما میشناسند و در یک دوره ۸ ساله خیلی روی این موضوع کار شد اما به نظر میرسد با روی کار آمدن دولت یازدهم فضا درباره این موضوع تغییر کرده است، آقای ظریف نیز در نخستین اظهارنظر خود در فضای مجازی اعلام کرد آن فردی که هولوکاست را تکذیب میکرد، رفته است. آیا موضع جمهوری اسلامی نسبت به این موضوع تغییر کرده است؟
بعضی حوادث در نقطهای دور از کشور ما اتفاق میافتد اما برنامههای مترتب بر آن همچون حوادث، سیاستگذاریها و راهبردهایی که از آن حوادث استخراج میشود نتایجی را به همراه دارد که بر ما هم تحمیل میشود.
بر همین اساس بدون این که نقشی در یک حادثهای داشته باشیم و بدون اینکه هیچ ارتباطی با عوامل و عناصر دخیل آن داشته باشیم همه تصمیماتی که در آن مورد از سوی مجریان، قربانیان یا تصمیمگیرندگان اصلی اتخاذ میشود بر ما نیز حاکمیت پیدا میکند.
به طور مثال فرض کنید موضوعی به نام هولوکاست یک مدعا است. مدعایی که موافق و مخالفان زیادی در سراسر جهان دارد. اما پیروزشدگان جنگ دوم اروپا که بعد به عنوان جنگ جهانی دوم نامیده شد با این مدعا گروهی را به عنوان قربانیان آن معرفی کردند و برای دلجویی از آنها بخشی از جهان اسلام را اشغال کردند و رژیمی با نام اسرائیل را ایجاد کردند.
این رژیم در ۷۰ سال گذشته یک عامل ناامنی، فتنهگری و توطئهگری در عرصه خاورمیانه بوده و ملتهایی همچون ملت ایران آسیبهای فراوانی از آن طریق دیده است. تا زمانی که این رژیم تحمیلی در منطقه وجود دارد، نیم توانیم هیچگونه ارتباط سالم و روابط همسایگی و اسلامی را با کشورهای همسایه برقرار کنیم و تمام فعالیتها در خطر این رژیم است.
تکیهگاه این رژیم همان مدعای هولوکاست است و ما برای نخستین بار جهانیان و به خصوص اروپاییها را که در دو طرف این موضوع قرار دارند به یک گفتوگو دعوت کردیم که اسناد خود را در مورد این ادعا ارائه کنید تا بشریت متوجه موضوع شود.
اگر ما این کار را کردیم دخالت در امور دیگران نیست بلکه برای نخستینبار اقدامی است که ما را به عنوان جمهوری اسلامی در جایگاه مدعیالعموم پرسشگر قرار میدهد و به جای این که ۳۵ سال پاسخگوی استبداد جهانی باشیم یک بار هم ما پرسشگر باشیم و آنها را به پاسخگویی دعوت کنیم. حال کدام منطق و انسانی ذیشعوری در این جامعه که میخواهد برای اولینبار پرسشگر باشد چنین منطقی را رد میکند و میگوید چرا این سوال را مطرح کردهاید.
کسانی که در ایران با طرح بررسی هولوکاست در افکار عمومی مخالفت کردند یا موضوع را متوجه نشدند یا ماموریتهایی از خارج کشور داشتند و به دنبال این بودند که این سوال طرح نشود یا آدمهای مرعوبی بودند که شأن ایرانیان را در جایگاه پرسشگری و عرصه بینالملل به رسمیت نمیشناختند.
این موضوع از سوی شما مطرح شد و اعلام شد که این دیدگاه که باید در مورد هولوکاست بررسی و تحقیق شود از سوی شما به آقای احمدینژاد تزریق شد اما آقای احمدینژاد یک گام جلوتر رفت و این موضوع را تکذیب کرد.
بنده کاری به بحثهای دیگر ندارم و آن چیزی که مربوط به من بود این است که از آقای رئیسجمهور درخواست کردم که از سازمانهای بینالمللی و به خصوص شورای امنیت و سازمان ملل درخواست کند که کمیته حقیقتیابی برای بازخوانی این موضوع ایجاد شود تا غربیها بتوانند در این زمینه اظهارنظر کنند تا ما و سایر ملل جهان بتوانیم مستقل در این زمینه قضاوت کنیم.
تنها تا مرحله طرح بررسی هولوکاست بر عهده شما بوده است؟
بله.
آقای احمدینژاد ایدهای در رابطه با این موضوع داشت؟
در این زمینه هماکنون توضیحی ندارم.
این که دولت کنونی خیلی این موضوع را مطرح نمیکند، چطور ارزیابی میکنید؟
این نشانه انفعال است و این انفعال دولت فعلی حتماً برای ما پر هزینه خواهد بود. در حقیقت ما یک سوال جدی در عرصه بینالملل مطرح کرده بودیم که مانع بسیاری از تهاجمات آنها میشد که آن را رها کردیم و خودمان را آماج تهاجمات و پرخاشگریها و مطالبات بیجای غربیها کردهایم.
در مقطعی عدهای اعلام کردند که این موضعگیری از سوی شما برای نظام هزینههایی را به همراه دارد و معتقد بودند دلیل اصلی برخی تحریمها نیز همین موضعگیری بوده است.
خیر. اصلاً این موضوع هیچ ارتباطی به تحریمها نداشته است. موضوعی که به تحریمها را دامن زد مربوط به مسائل هستهای بوده است. اما اگر کسی در داخل بخواهد برای انفعال خودش این موضوع را بهانه قرار دهد یک مسأله انحرافی است و حقیقت ندارد.
انفعال دولت را در تمام عرصههای سیاست خارجی میدانید یا تنها به موضوع هولوکاست اشاره دارید؟
بنده نمیخواهم در تمام امور قضاوت کنم. تنها یکسال از عمر دولت گذشته و هنوز فرصت لازم است تا عملکرد دولت مشخص شود. بزرگترین فعالیت در عرصه بینالملل در این دولت موضوع هستهای است و باید ببینیم به کجا میرسد و دولت چه نتیجهای از گفتوگوها خواهد داشت.
اما چیزی که نشانه انفعال بود این است که آقای ظریف پیش از آغاز گفتوگوها به تایید هولوکاست به صورت علنی پرداخت، در حالی که تایید هولوکاست هیچ ارتباطی به مذاکرات هستهای نداشت.
اینکه یک دیپلمات با سابقه چه ضرورتی احساس کرد که قبل از شروع مذاکرات با آمریکا و ۱+۵ اول باید هولوکاست را تایید میکرد که تایید هولوکاست در حقیقت بیعت با رژیم اسرائیل است در واقع برای بنده به عنوان یک فردی که روابط بینالملل را میشناسم و مسائل جاری در ارتباطات غرب و رژیم صهیونیستی را میدانم خیلی حیرتانگیز بود.
این موضوع برای بنده حیرتانگیز بود که وزیر خارجه ایران گویا میخواسته با تایید هولوکاست اذن مذاکره با آمریکا را از اسرائیل دریافت کند.
این تحلیل شما خیلی تند نیست؟
به هر حال این تحلیل بنده است.
ارسال نظر