راهکارهای موسوی لاری برای اصلاح طلبان
یک عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: اصلاحطلبان باید در صحنه سیاسی کشور یک صدا داشته باشند.
وی خاطرنشان کرد: باید در صحنههای سیاسی آینده از سطح خواستههایمان پایینتر بیاییم و با همکاری کامل به سمتی برویم که برای ما نتیجه در برداشته باشد. ما بنا نداریم که احزاب را تعطیل کنیم، بلکه معتقدیم این احزاب باید تقویت شود، اما از طرف مقابل نیز وقتی کلمه اصلاحطلب را به کار میبریم، منظور ما مجموعهای از اصول است که نباید خدشهدار شود.
وی بیان اینکه «برای انتخابات پیش رو باید جمعی شامل چهار گروه در هر استان و شهر شکل بگیرد تا همگی بتوانند ما را در جهت نیل به اهدافمان یاری کنند» افزود: گروه اول شامل نمایندگان اصلاحطلب ادوار مجلس هستند، گروه دوم مدیران اصلاحطلب ادوار مختلف، گروه سوم شخصیتهای مستقل فرهنگی و گروه چهارم نیز شخصیتهای تاثیرگذار هر منطقه که میتوانند بر روی اقشار مختلف مردم تاثیرگذار باشند و ما را به نتیجه برسانند.
این عضو مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه «به رسمیت شناختن احزاب به معنای به رسمیت شناخته شدن اختلاف سلیقه است»، اظهار کرد: ما مطمئنیم که دگماندیشی در جامعه ره به جایی نمیبرد، حال میخواهد در اردوگاه اصلاحطلبان باشد یا در اردوگاه اصولگرایان. ما قرائتهای مختلف از مسائل سیاسی و اجتماعی را زیر چتر قانون اساسی به رسمیت میشناسیم و معتقدیم که هیچ مجموعهای نباید کار خود را تعطیل کند بلکه باید فعالیت خود را گسترش دهد و استانداردهای خود را بالا ببرد.
وی خاطرنشان کرد: ما در خراسان نیز باید یک خروجی داشته باشیم؛ زیرا ما یک جریان واحد داریم و از این جریان بایستی یک صدا بیرون بیاید.
وی با بیان اینکه «حق مطلق دانستن خود و نفی دیگران مشکلی است که جوامع اسلامی را بسیار آزار داده است»، اظهار کرد: اصلاحطلب کسی است که چتر قانون را پذیرفته و کارنامه مشخصی از عملکرد ارزشمند دارد و به آن افتخار میکند و امروز ما در شرایطی هستیم که صدای واحد اصلاحطلبان، هواداران و دوستداران ما را خوشحال خواهد کرد.
موسوی لاری در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه «همواره این سوال مطرح است که چرا ۵۰ سال پس از پیامبر گرامی اسلام واقعه عاشورا اتفاق افتاد» اظهار کرد: نمیتوان باور کرد که اتفاقی به این عظمت محصول وقایع چند ماهه باشد و باید پذیرفت که چنین اتفاقی نیاز به مقدمهچینیهای چندساله دارد. ریشه اصلی این مساله در چندسال پایانی حکومت امیرالمومنین(ع) شکل میگیرد، زیرا پس از جنگ صفین عدهای از اردوگاه امیرالمومنین(ع) با بیان اینکه چرا ایشان سازش را پذیرفت و حکمیت را قبول کرد از ایشان جدا شدند و لقب خوارج را به خود اختصاص دادند. همین جریان با تفسیر غلط از مقوله ایمان پایهگذاریک جریان فکری شد، در ابتدا سوال آنان این بود که ایمان چیست و در پاسخ به این سوال معتقد شدند که ایمان عمل کامل به فرایض و اجتناب کامل از محرمات است. این گروه در ادامه معتقد شدند که هرکس گناه کرد کافر است و هر کافری شایسته مرگ و میتوان با آن مبارزه کرد و این اصل، اصلی شد که بسیاری از مبانی این گروه بر پایه آن نهاده شد و در نتیجه مکتب خشونتبار خوارج شکل گرفت. شاخص اصلی خوارج این بود که جز خود دیگران را کافر میدانستند و معتقد بودند که شایسته مرگ هستند و در همین راستا بود که یکی از یاران امیر المومنین(ع) را به این جرم که ایشان را کافر نمیدانست سر بریدند و شکم همسر باردارش را نیز دریدند و فرزند او را نیز کشتند و سپس مادر را هم سر بریدند.
وی خاطرنشان کرد: پایه جریان تکفیری با یک تفسیر غلط از ایمان شروع شد و ۴۰۰ سال نیز به صورت یک حکومت حاشیهای به حیات خود ادامه داد. در طرف مقابل نیز جریانی به وجود آمد که مرجئه نام داشت و برخلاف خوارج معتقد بود که هر انسانی میتواند گناه کند و بعدا توبه کند و از گناهانش بری شود و به همین دلیل این فرقه مورد حمایت حکومتهای اموی و عباسی قرار گرفت، زیرا پوششی بود برای جنایتها و مشکلاتی که آنها به وجود میآوردند. بعضی از نویسندگان شیعی میگویند پس از حوادث فتنه خوارج تقریبا قاطبه مسلمانان اندیشه ارجاء را پذیرفتند و جامعه اسلامی در شرایطی قرار گرفت که از یک سو با خشونت خوارج و از سوی دیگر با بیمبالاتی مرجعه روبهرو بود و در نتیجه جامعه به دو قطب خارجی و مرجعه تقسیم شد. نهایتا براثر این دو اندیشیده جامعه اسلامی از آنچه که باید میبود فاصله گرفت و از محتوا خالی شد و جریانی به نام حشویه جمعی از تودههای ناآگاه و بیخرد جامعه بودند نیز به وجود آمدند که صرفا به ظاهر قرآن و سنت عمل میکردندو از به کار گرفتن عقل سر باز میزدند که این گروه نیز در تغییر فضای جامعه و تهی کردن آن از معنا نقش داشتند.
وی ادامه داد: فاجعه عاشورا نتیجه فعل و انفعالات این چنینی جامعه است و قیام امام حسین(ع) برای بازگرداندن جامعه به مسیر واقعی آن و دور کردن امت اسلامی از انحراف صورت گرفت. امروز نیز جریان تکفیر در برابر جریان سکولار قرار دارد و در واقعه اگر ما میخواهیم جلوی سکولاریسم را بگیریم باید با جریان تکفیر نیز مبارزه کنیم. امروز برای داعش شیعه و سنی فرقی نمیکند و ما شاهد هستیم که سنیها را مانند شیعهها سر میبرند و مثلا در خصوص فلسطین معتقدند که در آنجا باید نخست حماس را نابود کرد و سپس به سراغ اسرائیل رفت. تمام کسانی که فکر میکنند حق مطلق هستند و سایرین را باطل مطلق میدانند سرانجام به این منزل میرسند.
این عضو مجمع روحانیون مبارز تاکید کرد: تمام دلسوزان جامعه باید در مقابل هر دو جریان حضور داشته باشند و چنان در مقابل تکفیریها و خشونتطلبان موضع بگیرند که در برابر سکولارها موضع میگیرند و برای نجات اسلام اصیل لازم است که این دو تیغه قیچی را از بین برد. امیدواریم که تحمل در گذشته برای حرکت در آینده چراغ راه کسانی باشد که دل در گروی اهل بیت(ع) دارند.
وی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: ما معتقدیم جریان اصلاحات در این نظام ریشه دارد و این ریشه از پیش از انقلاب و در جریان مبارزات انقلابی آغاز شده است و در مراحل مختلف انقلاب اسلامی دیده شده است. ما باید جمهوریت و اسلامیت را در کنار یکدیگر به پیش ببریم، زیرا این دو از یکدیگر جدا نیستند و تمام مبانی نظام ما نیز بدون رای مردم شکل نمیگیرد. با قرائتی که جمهوریت و اسلامیت را در راستای یکدیگر میداند کارنامه اصلاحطلبان مشخص و قابل ارائه است و ما تلاشمان را کردهایم که تا حد امکان در این زمینه موفق باشیم.
وی با بیان اینکه «اصلاحطلبان به صورت جدی به هشت سال دولت اصولگرایی انتقاد دارند» اظهار کرد: ما انتقاداتمان را بدون تکفیر بیان میکنیم و معتقدیم که این امکان وجود داشت که کارهای بهتری انجام شود تا ما شاهد اختلاسهای سه هزار میلیاردی و یا فشارهای مختلف بر کشور نباشیم
ارسال نظر