زنانی که نوروز برایشان اندازه یک مشت ریال دلخوشی دارد
این روزها بسیاری از خانوادهها بخصوص خانوادههای شاغل در جستوجوی کارگر خانم یا آقا هستند تا نظافت خانه یا راهپله را به آنها بسپارند.
نیلوفر منصوری در روزنامه ایران، مشقت کارگران خانگی در روزهای نزدیک به سال نو را روایت میکند او در این گزارش به سختیهای کار کارگران خانگی میپردازد که در مطلب زیر میخوانید:
این روزها بسیاری از خانوادهها بخصوص خانوادههای شاغل در جستوجوی کارگر خانم یا آقا هستند تا نظافت خانه یا راهپله را به آنها بسپارند. این رسم و سنتی است که هر سال با نزدیک شدن به نوروز اجرا میشود. قدیمترها، اهالی خانه در کنار هم خانه را تمیز میکردند اما امروزه سبک زندگی تغییر کرده و برخی از خانوادهها به تنهایی نمیتوانند خانه را تمیز کنند به همین جهت از نیروهای خدماتی کمک میگیرند.
سایه نفسگیر فقر
سن و سال زیادی ندارند و جسم و جان خود را به این شغل سپردهاند. برخیشان از شهرستان به امید یک لقمه نان به تهران میآیند و برخی نیز در کوچه پس کوچههای این شهر دراندشت ساکن هستند. هما، زن 30 سالهای است که با مادر پیرش در گوشهای از این شهر زندگی میکند. چند سال قبل پدر و برادرش را در یک تصادف از دست داد و حالا علاوه بر تأمین مخارج خانه باید هزینههای بیماری و درمان مادرش را هم بپردازد. او به «ایران» میگوید: «خیلی تلاش کردم در یک شرکت استخدام شوم اما به هر دری زدم کاری پیدا نکردم تا اینکه کمکم وارد این کار شدم. نزدیک 5 سال است به عنوان پرستار خانگی یا نظافتچی کارهای خانه مردم را انجام میدهم. اگر در این کار تند و فرز نباشی مشتری را از دست میدهی. باید به دیگران ثابت کنی توانایی انجام کارهای خانه را داری.» او این روزها مشتریهای زیادی دارد و به قول خودش اگر هر روز کار کند و اضافه کاری داشته باشد ماهی 25 میلیون تومان میگیرد.»
دستاناش را نشان میدهد و با خنده میگوید: «آن قدر با مواد شوینده سروکار دارم که اثر انگشت برایم باقی نمانده است. مگر این جسم چقدر توانایی دارد؟ آنقدر از صبح ظرف و اجسام مختلف را میسابم که مچهایم میخواهند بشکنند. هرچقدر هم دارو و مسکن میخورم درد کم نمیشود. برخی از صاحبخانهها مهربان هستند و از روی محبت میگویند جسم و جانت توان این همه سختی کار را ندارد، چند وقت دیگر که سن و سالت بالا رفت دردهای مزمن امانت را میبرد. اما برخی از صاحبخانهها مراعات حال ما را نمیکنند. وقتی پا به خانه آنها میگذارم حس خوبی دریافت نمیکنم. امواج منفی بر کارهای خانه سنگینی میکند. پر از آلودگی است. انگار ماههاست ظرفهای کثیف و اضافه در یخچال ماندهاند و اجاق گاز خانه کبره بسته است و باید تلاش کنی آن را مثل روز اول تحویل بدهی. گذشته از آن جابهجایی وسایل سنگین خانه از جسم و توان من برنمی آید. اما یک سری خانهها هم هستند که از دور بوی آرامش را در آن حس میکنی و وقتی داخل خانه میشوی انرژی مثبت سراپای وجود آدم را فرامیگیرد و خداخدا میکنی تندتند به این خانه بیایی.»
کار پرمشقت
همه کارگران از قشر ضعیف و عمدتاً ساکن حاشیههای شهر تهران یا شهرستان های اطراف هستند. در این روزها معمولاً بسیاری از آنها از شهر و دیار خود دل میکنند تا برای شب عید با کسب درآمدی به کنار خانواده برگردند. برخی کارگران ساختمانی هستند که به دلیل نبود کار سراغ کارگری در بخش خدمات میروند. بیشتر این کارگران در سر چهارراهها و حوالی مترو میایستند. یکی از آنها که در گوشهای از میدان کتاب حوالی ایستگاه مترو ایستاده جوان کمسن و سالی است، لباس محلی به تن دارد. از او در خصوص فعالیت کاریاش میپرسم. میگوید: «هرکاری باشد انجام میدهم از تمیزی خانه تا جابهجا کردن اسباب منزل. در روستای محل زندگیام کشاورزی میکردم اما به دلیل خشکسالی کشاورزی را رها کرده و به تهران آمدم تا هر کاری باشد انجام دهم. از کارگری ساختمان تا قالیشویی، دادزنی، دستفروشی، وردست فروشنده و نظافتچی.» قاسم در ادامه به «ایران» میگوید: «ساعتی 500 هزار تومان برای نظافت منزل میگیرم. خدا را شکر درآمد بدی ندارم اما سختیهای خودش را دارد. حقوق یک کارگر برای 8 ساعت مدام و پشت سرهم آن هم برای کسی که خانوادهاش را در شهرستان رها کرده و به اینجا آمده زیاد نیست. تمام تلاشم برای تمیز و مرتب کردن خانه است اما زمانی که صاحبخانه میگوید کارم را دوست ندارد، خستگی به جانم میماند. هر تقاضایی صاحبخانه داشته باشد انجام میدهم. معمولاً تمیز کردن یک آپارتمان 90 متری به دو روز زمان نیاز دارد. با وجود این، تمیزی و کثیفی خانه هم ملاک است.» او در ادامه میافزاید: «برخی از مردم به کارگر اعتماد نمیکنند و ترجیح میدهند کارشان را خودشان انجام دهند. آنها تصور میکنند ما درآمد بالایی داریم اما بهاین فکر نمیکنند که چقدر آسیب میبینیم.»
شیما اخوان، کارمند یک شرکت خصوصی است. او معتقد است که برای خانهتکانی شب عید، نیازی به گرفتن کارگر نیست، زیرا هزینههای آن بالاست علاوه بر آن کاری که کارگر انجام میدهد چنگی به دل نمیزند. بنابراین با یک برنامهریزی سنجیده میتوان به یک خانه آماده برای آغاز سال تحویل رسید. او به «ایران» میگوید: «بیشتر زنان شاغل فرصت کمی برای انجام خانهتکانی دارند. همین فرصت کم نیز اگر با برنامهریزی و به صورت اصولی باشد، میتواند به بهترین نحو انجام شود. فقط کافی است برخی نکات را رعایت کرده و بهترین روشها را انتخاب کنید. اولویتبندی کارهای مهم منزل و پرهیز از انجام کارهای غیرضروری در همان لحظه یکی از اصول اولیه نظافت و تمیزی هر خانه است.»
استخدام کارگر برای خانهتکانی
در ماه پایانی سال بازار شرکتهای خدماتی هم داغتر میشود. شرکتهای خدماتی نظافتی، یک ضلع بازار کار شب عید کارگران خدماتی هستند. مدیر یکی از این شرکتها با اشاره به هزینه استخدام یک کارگر خدماتی برای یک روز نظافت خانه میگوید: «هزینه کارگر مرد برای 8 ساعت کار یک میلیون و 200 و برای چهار ساعت کار 600 هزار تومان است. قیمتها در شمال شهر و پایینشهر متفاوت نیست و با یک رقم ثابت کارگر اعزام میشود.» او درباره نوع خدمات نیز میگوید: «همه کار نظافت انجام میشود. هزینه شستوشوی فرش و سقف متری 25 هزار تومان جداگانه محاسبه میشود. هر ساعتی که کارگر بیشتر از ساعت رزروی بماند، ساعتی 150 هزار تومان بیشتر میشود.»
رضایی درخصوص کارگر زن هم میگوید: «برای 8 ساعت کار در یک روز هزینه یک کارگر زن یک میلیون و 300 هزار تومان است و برای 4 ساعت کار نصف این هزینه پرداخت میشود.» او میافزاید: «کارگران شرکت ما بیمه تأمین اجتماعی نیستند اما بیمه حوادث هستند.» به گفته او، این شرکت بیش از 12 سال سابقه فعالیت دارد و همه کارگران را میشناسند: «مشتری ثابت زیادی داریم که به کارمان اعتماد دارند و سفارش کار میدهند و ما هم با کارگران هماهنگ میکنیم و با ارائه معرفینامه برای نظافت به آنجا میرود.» طبق گفته این مسئول، میانگین سن کارگران بین 20 تا 40 سال است و بیشتر آنها بیش از 5 سال با شرکت کار میکنند.
حامد عباسی، مدیر یکی دیگر از شرکتهای نظافتی است که ادعا میکند به راحتی هر کارگری را استخدام نمیکند. او به «ایران» میگوید: «از اواخر بهمن و اوایل اسفند، تلفنهای شرکت مدام زنگ میخورند و همه هم به دنبال کارگر مطمئن هستند. نزدیک سال نو کارگرهای ما هم افزایش پیدا میکنند. البته فقط همین یک ماه اینگونه است و بیشتر آنها بدون استثنا روز 29 اسفند به شهرشان برمیگردند تا سال نو را با خانوادههایشان سپری کنند.» عباسی با بیان اینکه حدود 10 سال از تأسیس این شرکت میگذرد، میگوید: «بیشتر کارگران این شرکت دائمی هستند و با اکثرشان در تمام این سالها کار کردهایم و به تمام زوایا و ریزودرشت زندگیشان آگاه هستیم. مشتریها کارگر مطمئن میخواهند و متأسفانه از آنجایی که تمام این کارگران از قشر ضعیف جامعه هستند اگر در خانه یا شرکت چیزی کم یا گم شود به راحتی مورد قضاوت قرار میگیرند و به آنها تهمت میزنند. هر چند در بسیاری از مواقع هم مشخص میشود که کارگران افراد پاکدست و سالمی هستند.» او با بیان اینکه استخدام کارگران به سادگی امکانپذیر نیست، میافزاید: «پس از معرفی یا مراجعه آنها، تحقیقات مهمترین اصل برای ماست. ضمانت هم میگیریم. نداشتن سوءسابقه و اعتیاد از دیگر فاکتورهای مهم کاری ماست و در این مورد بسیار جدی هستیم.»
نظر کاربران
گفتید که چی کی دلش می سوزه