هشدار به پزشکیان: این موارد میتواند امید مردم را نابود کند!
مهمترین سرمایه هر فرد، نهاد یا دولت، اعتمادی است که دیگران به آن دارند. اعتماد ذرهذره به وجود میآید ولی همیشه این خطر هست که به یک باره از میان برود. کافی است که یک دروغ بشنویم تا اعتمادمان رنگ ببازد. ولی برای به دست آوردن اعتماد باید دهها و صدها بار صداقت و راستگویی خود را ثابت کنیم.
روزنامه اعتماد: مهمترین سرمایه هر فرد، نهاد یا دولت، اعتمادی است که دیگران به آن دارند. اعتماد ذرهذره به وجود میآید ولی همیشه این خطر هست که به یک باره از میان برود. کافی است که یک دروغ بشنویم تا اعتمادمان رنگ ببازد. ولی برای به دست آوردن اعتماد باید دهها و صدها بار صداقت و راستگویی خود را ثابت کنیم.
آقای پزشکیان و دولت او در معرض خطر از دست دادن اعتماد عمومی هستند؛ اعتمادی که از ابتدا هم ضعیف بود.
در واقع اعتماد ضعیف از اینجا ناشی میشد که بسیاری از مردم معتقد بودند که در فضا و ساختار سیاسی موجود، نمیتوان کار موثری کرد و انجام سیاستهای مفید و کارآمد تقریبا غیر ممکن است. یا حداقل گمان میکردند که آقای پزشکیان کسی نیست که بتواند این تحول را رقم بزند. آن ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند را میتوان تا حدی طرفدار این ایده دانست.
در واقع بیاعتمادی آنان فراتر از بیاعتمادی به پزشکیان بود. طبیعی است حداقل بخش مهمی از کسانی که به او رأی ندادند فاقد چنین اعتمادی به شخص پزشکیان برای تصدی مقام ریاستجمهوری بودند. البته پس از انتخابات و بهطور متعارف امید و اعتماد به فرد منتخب زیاد میشود، در واقع به صورت غریزی، مردم فرصتی برای او فراهم میکنند تا بلکه کاری انجام شود.
این ظرفیت سیاسی برای آقای روحانی در سال ۱۳۹۲ و پس از انتخابات بسیار بالا بود. گرچه وی ۵۰ درصد آرا را آورد، ولی پس از انتخابات به محبوبیت ۷۷ درصدی رسید، زیرا امید به آینده ایجاد شده بود. آقای پزشکیان مطابق نظرسنجی پایان شهریور ماه فقط ۵۰ درصد محبوبیت (زیاد و خیلی زیاد) داشته است. این رقم در شرایط کنونی و مطابق نظرسنجیها بسیار کاهش یافته و علت روشن است.
میان انتظارات مردم با میزان و کیفیت تحقق وعدههای داده شده، فاصله زیادی هست. گذشته از مساله اقتصادی و قیمت ارز و انرژی که خیلی مهم است، از حیث اصلیترین وعدههای داده شده یا پیشرفتی دیده نمیشود یا چندان نیست که مردم را امیدوار کند. متاسفانه باید گفت که آقای پزشکیان برای بازسازی امید و اعتماد زمان زیادی ندارد. اگر تا پایان سال کاری شد و راهی باز و افقی گشوده شد، میتوان امید داشت در غیر این صورت بعید است که پس از آن اتفاقی رخ دهد.
برای بازسازی امید و اعتماد، ۵ مساله و چالش مهم را در ذیل سیاست وفاق مرور میکنیم. پیش از مرور موارد پنجگانه باید گفت که نتیجه سیاست وفاق آقای پزشکیان سنگ زیربنای موفقیت یا شکست اوست و باید حمایت شود، ولی مشکل اینجاست که بخشی از طرف مقابل درک درستی از آن ندارد، حتی برداشت معکوس نموده و بر کینهورزی و دشمنی خود با جامعه و مردم و دولت افزوده است. بنابراین ادامه این سیاستِ ضروری، حداقل با شیوه کنونی میتواند به نتایج منفی منجر شود. با این حال نتیجه این سیاست تا مقطع حاضر، مثبت تلقی میشود.
اولین وعده مهم و مورد توجه آقای پزشکیان درباره سیاست خارجی و تصویب FATF و حل مساله تحریمها است. نکته مهم این است که چه چنین وعدهای را داده باشد و چه نداده باشد، اتفاق نظر مردم درباره هیچ مسالهای به اندازه ضرورت رفع تحریمها نیست. در نظرسنجی شهریور ماه امسال ۵۹ درصد مردم رفع تحریمها را موضوع اصلی که باید مورد توجه دولت باشد معرفی کرده بودند، در حالی که در حوزه اقتصاد فقط ۴۸ درصد مردم مهار تورم و گرانی را ذکر کرده بودند. البته تحقق این وعده بهطور طبیعی مستلزم اصلاحات در رویکردهای خارجی است.
تحولات مهمی در این ۶ ماه در منطقه و جهان رخ داده است که میتواند ظرفیت دولت برای تحقق این وعده را بیشتر کند. اکنون و با آمدن ترامپ، باید دید که آیا آقای پزشکیان میتواند ارادهای را برای حل مساله نشان دهد. طبیعی است که این ماجرا طرف دومی هم دارد که امریکا است که ارزیابی دقیقی از آن نداریم، ولی در هر حال مردم انتظار دارند که طرف ایرانی معقول و منطقی رفتار کند.
متأسفانه FATF هنوز و پس از گذشت این مدت به نتیجهای نرسیده است. شواهد برای تصویب هم لزوما مثبت نیست. اگر رد شود یا انقلت بیاورند و بازی در آورده شود، بعید است که مشکلات بعدی هم حل شود. تا همین زمان هم کش دادن ماجرا زیانبار و علیه منافع ملی و مردم بوده است.
وعده دوم رفع فیلترینگ است. وعدهای که اجرایش به شوخی تبدیل شد، و بیشترین ضربه را تاکنون به اعتماد و امید مردم نسبت به دولت وارد کرده است. مردم انتظار دارند، فیلترینگی که با یک مصوبه چند خطی اجرایی شد، طبعا با همان سرعت و مصوبه باید برگردانده شود. البته مطابق آمارهای موجود مردم دسترسیهای خود را از طریق فیلترشکن دارند و فیلترینگ جز زیان برای کشور و دولت و از همه بدتر جز تخریب اعتماد مردم به دولت هیچ نتیجه دیگری ندارد.
هنوز طرفداران فیلترینگ به این پرسش ساده پاسخ ندادهاند که اگر اینترنت فیلتر نبود آیا وضع شما از اینکه هست بدتر بود؟ بهنظر میرسد که قطعا بهتر بود چون حداقل لعن و نفرین روزانه دهها میلیون ایرانی علیه خود را شاهد نبودند. در واقع این نحوه مواجهه با سیاست دولت، نمادی از چوب لای چرخ دولت گذاشتن است و الا کدام عقل سلیمی میپذیرد که فیلترینگ ادامه پیدا کند؟ با رفع فیلتر واتساپ مردم از فیلترشکن بینیاز نشدهاند، تلگرام، یوتیوب و اینستاگرام همچنان به عنوان نیازهای عمومی فیلتر هستند، در حالی که مردم با زحمت و استفاده از فیلترشکن به آن دسترسی دارند و چه بسا در آینده نه چندان دور و با کمک ایلان ماسک از فیلترشکن هم بینیاز شوند!! ضربه اصلی به اعتماد و امید مردم را فعلا ناتوانی دولت در رفع فیلترینگ زده است. اتفاقا طرف مقابل هم با همین انگیزه با رفع آن مخالفت میکند.
موضوع سوم، مساله زنان است. بهطور قطع توقف اجرای مصوبه عجیب و خطرناک مجلس که در صورت اجرای احتمالی، ثبات و امنیت جامعه را با خطر جدی مواجه میکرد، بزرگترین دستاورد دولت در اجرای یکی از وعدههای خود است، ولی این مساله نزد مردم بازتاب مهمی نداشته است. چرا؟ چون این مصوبه اجرا نشد تا مردم ببینند چه جهنمی برپا خواهد شد. در واقع بیشتر مردم از ابعاد ماجرا اطلاعی ندارند. به علاوه اگر اجرا هم میشد، دولت به کلی فرو میریخت و چیزی نمیماند که بخواهد بازسازی شود. همچنین اقدامات غیرقانونی به ویژه در خصوص برخورد با زنان و خودروها همچنان ادامه دارد و هیچگونه پاسخگویی نیز ارایه نمیشود، و مردم هم تصور میکنند که کاری نشده است.
مساله چهارم، صدا و سیما است که بهطور قطع میتوان گفت نه تنها بهبود نیافته که مطابق شواهد و قرائن عمومی، چند گام نیز به عقب رفته است. دولت نمیتواند مسوولیت خود در زمینه رسانه را نادیده بگیرد. این رسانه کشور است و باید در خدمت منافع ملی و امید مردم باشد و نه در مسیر یک گروه فکری محدود، آن هم به صورتی که ریزش مخاطب و اثرگذاری آن مشهود است و راه را برای اثرگذاری رسانههای فرامرزی و غیر رسمی بازتر کرده است.
و بالاخره آخرین مورد نیز گزینشها و خارج کردن ضوابط امنیتی و غیر حرفهای در گزینش افراد و پذیرش مسوولیتها است. فرآیندی که در دولت قبل تشدید شد و گزینش را تا حداکثر امکان تسّری دادند! تاکنون اقدامات دولت پزشکیان در این زمینه به نسبت محدود بوده است در حالی که میتوانند قاطعانه و سریع اقدام نمایند. شاید فرصت برای ورود به جزییات آن نباشد، ولی دولت با چنین وضعی هر روز بیش از پیش آب خواهد رفت.
در این ۶ ماه اتفاقات دیگری هم رخ داده که موجبات کاهش سرمایه اجتماعی دولت و اعتماد را فراهم کرده است. مساله انرژی و برق، آلودگی هوا و تعطیلات پیاپی و احتمالا اثرات منفی که بر رشد اقتصادی خواهد گذاشت، در کنار قیمت ارز و تورم سرمایه اندک اجتماعی را بیشتر کاهش داده است.
متأسفانه در این مدت، انتشار عمومی اطلاعات و نظرسنجیها نیز مثل دولت رییسی است، و محدودیت آن زیاد است. گمان میکنند که اگر منتشر نشوند، کسی از آنها مطلع نخواهد شد. این اشتباه است. تنها راه برای اصلاح امور و تغییر دادن فرمان خودروی سیاست، انتشار اطلاعات و تبدیل آگاهیهای فردی به آگاهیهای جمعی است. محرمانه کردن و خصوصی کردن نتایج نظرسنجیها نه تنها خیانت به جامعه است، بلکه خلاف اخلاق و قانون است و بیش از همه حکومت و دولت را در وضعیت نشئگی و توهم خوبپنداری اوضاع قرار میدهد.
یکی از نظرسنجیهای منتشر شده، از سوی موسسه شناخت است. این نظرسنجی نشان میدهد که امید و اعتماد نسبت به آغاز کار این دولت تا حدود یکسوم و حتی بیشتر کاهش یافته است. البته مردم هنوز از این دولت عبور نکردهاند، و فرصت میدهند. به گمان من در ۵۰ روز آینده باید اقدامی جدی از سوی دولت به عمل آید. گمان نکند که مردم وعدههای داده شده را فراموش میکنند. افقگشایی در سیاست خارجی را اعلام کنید. فیلترینگ را بهطور کامل حذف کنید. اصلاحات جدی در پذیرش و گزینشها به اجرا در آورید، جلوی مواجهههای غیرقانونی با زنان را بگیرید و فکری جدی برای اصلاح نظام رسانهای کنید. فرصت زیادی ندارید.
دولتیها ممکن است مرتکب یک اشتباه اساسی شوند. حل مشکلات جامعه ایران را مسالهای بوروکراتیک بدانند، این اشتباه است. غرق شدن دولت در امور روزمره و اداری همان، از دست دادن اعتماد و امید مردم نیز همان.
نظر کاربران
مگر مردم امید دیگر دارند
چون با تغییر رئیس جمهور مشکل اقتصادی ایران حل نمی شد
رفع تحریم ها و پیوستن به اف ای تی اف و برگشت وضعیت سیاسی و بین المللی و اقتصادی کشور بحالت نرمال ، خواست اکثریت قریب به اتفاق مردمه
یه نگاهی به طلا دلار بندازید همچی روشنه
مذاکره خواهد شد ایشالله هرچه زودتر