جان سخت: روایتی پرتنش با آیندهای روشن
این یادداشت به بررسی دقیق سریال «جان سخت» میپردازد و ضمن تحلیل قسمت اول، به نقاط قوت، چالشها و پتانسیلهای پیشروی این اثر در مسیر ماندگاری اشاره میکند.
نگاهی به سریال «جان سخت»
جان سخت: روایتی پرتنش با آیندهای روشن
این یادداشت به بررسی دقیق سریال «جان سخت» میپردازد و ضمن تحلیل قسمت اول، به نقاط قوت، چالشها و پتانسیلهای پیشروی این اثر در مسیر ماندگاری اشاره میکند.
«جان سخت»، سریالی تازه از پلتفرم فیلمنت است که با نگاهی به نقدهای عام کاربران در شبکههای اجتماعی از آن بهعنوان «گردنزنی ۲» یاد شده است؛ غافل از اینکه «جان سخت» دستکم، ظاهراً قرار نیست زندگی مصنوعی خانوادههای لاکچری درگیر یک قتل را تداعی کند و بیشتر از جنس مردم و جوانان امروزی است. «جان سخت» با وجود همه محدودیتها در سینما، بهخوبی توانسته فضای سفر جوانان به کویر را در قسمت اول نشان دهد و با دیالوگنویسی که شاید کمی تصنعی بهنظر بیاید، اما در هر حال با گذر از خط قرمزهای رایج و محدودیتها، توانسته حرف خود را بزند. «جان سخت» زیرپوست شهر و جوانانی است که درگیر دعواهای ناموسی و روابط زودگذر میشوند و واقعی تر از مستند به این مسئله میپردازد. این اثر به کارگردانی مصطفی تقیزاده و با حضور بازیگرانی همچون مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی و فرهاد اصلانی، یک مقدمه پرتنش و امیدوارکننده دارد که هنوز نمیتوان برای آن یک حکم کلی صادر کرد، اما میتوان به آینده آن چشم داشت. اما آیا این سریال میتواند از مرز کلیشهها فراتر رفته و جایگاه خود را در میان آثار موفق VODها تثبیت کند یا تبدیل به یک اثر کلیشهای خشونتآمیز مانند ترند جاری در سریالهای شبکه نمایش خانگی خواهد شد؟
اولین قسمت بهواقع، مانند یک مقدمهای است که به معرفی شخصیتها و ایجاد فضای تنشآمیز خصوصی و زندگی زیرزمینی جوانان میپردازد. داستان حول محور گروهی از دوستان شکل میگیرد که در یک سفر جادهای با حادثهای ناگوار روبهرو میشوند و یک اتفاق دهشتناک قرار است زندگی اکثر آنها را عوض کند. اگرچه این طرح داستانی، که در آثار مشابه ایرانی مانند «هفت» و «گردنزنی» دیده شده، آشنا و حتی کلیشهای بهنظر میرسد، اما توانایی پرداخت بهتر به روابط شخصیتها و ایجاد پیچیدگی در طرح میتواند به آن عمق ببخشد. بهویژه بهخاطر اینکه کارگردان تصمیم گرفته از فضای فانتزی و غیرواقعی آثاری چون «هفت» دوری کند و همانطور که گفته شد، شخصیتها و حوادثی ملموستر را بهنمایش دربیاورد.
حضور بازیگران مطرح یکی از نقاط قوت اصلی «جان سخت» است. مهرداد صدیقیان در نقش خود موفق شده تا سطحی از تعلیق و هیجان را در سریال ایجاد کند. الناز حبیبی که طی سالهای اخیر قدرت بازیگری خود را نیز ثابت کرده، نیز با اجرای قوی خود به جذابیت اثر افزوده است. با این حال، شخصیتپردازی در برخی موارد سطحی و کلیشهای بهنظر میرسد و سریال در ۴۵ دقیقه ابتدایی خود نتوانسته ارتباط بین برخی شخصیتها و عقبه تعدادی از کاراکترها را بهنمایش دربیاورد. این موضوع نیاز به صبر دارد و پیشبینی میشود در ادامه شاهد این موضوع باشیم، چرا که تقیزاده در مقام کارگردان نشان داده به نمایش تاریخچه شخصیتها و پرداخت دقیقتر به زندگی آنها علاقه دارد و از آن غافل نمیشود.
سریال از لحاظ بصری و تکنیکی، نکاتی برای تحسین دارد. فیلمبرداری توانسته در برخی صحنهها حس تنش و اضطراب را بهخوبی منتقل کند و انتخاب زاویه دوربین و طراحی صحنه و میزانسن در نماهای کویر طوری طراحی شده که تو گویی از دل یک سریال هالیوودی بیرون آمده است. طراحی صحنه و انتخاب لوکیشنها توانسته مخاطب را با فضای داستان همراه کند و بدون نمایش اغراقآمیز، به زندگی زیرپوستی جوانان بپردازد. تدوین نیز به حفظ ریتم اثر کمک کرده و باعث شده سریال در بخشهای مهم خود کشش لازم را حفظ کند و تنش حاکم در تکتک ثانیههای اپیزود اول به مخاطب منتقل شود. سریال از ابتدا تا انتها، با وجود نمایش زندگی سرخوشانه جوانانی که کاراکترهای اصلیاش به حساب میآیند، تکلیف خود را با استفاده از جلوههای بصری و سمعی با مخاطب مشخص میکند و تأکید دارد که همهچیز در اینجا تنشآمیز است؛ حتی اگر کاراکترها بهظاهر شاد هستند.
از منظر روایت، سریال با گرهافکنی در سکانسهای پایانی قسمت اول نشان میدهد که قصد دارد مخاطب را برای قسمتهای بعدی در تعلیق نگه دارد. این تعلیق، اگرچه در ابتدا جذاب است، اما در ادامه نیاز به تعمیق داستان و گسترش شخصیتها دارد تا از خستهکننده شدن جلوگیری کند. یکی از چالشهای اصلی این خواهد بود که آیا سریال میتواند از مرز کلیشهها عبور کرده و روایتی بدیعتر ارائه دهد یا خیر.
دیالوگها در برخی بخشها ساده و مستقیم هستند و گاهی نمیتوانند عمق احساسات و تناقضهای شخصیتها را بازتاب دهند و همین موضوع باعث شده که بازی بازیگران نیز در معدود سکانسهایی زیر سؤال برود. دیالوگنویسی در «جان سخت» باتوجه به ادبیات نسلی که بهعنوان شخصیت اصلی سریال شناسانده شدهاند، کاری سخت بوده، اما ظرافتی دارد که فیلمنامهنویس باید بیشتر به آن تمرکز کند؛ وگرنه دیالوگها برخلاف حوادث واقعگرایانه سریال، از مدار واقعیت خارج شده و به حیطه مصنوعی بودن میرسند. تمرکز بر این موضوع و دیالوگنویسی ماهرانهتر برای شخصیتهایی که بازیگرانی قدر به آنها جان بخشیدهاند، میتواند در ادامه سریال فرصتی برای ارتقا و بهبود آن و پذیرش بهتر فضای سریال توسط مخاطبین باشد. ناگفته نماند، یکی از جذابیتهای بالقوه سریال، پرداختن به روابط میان شخصیتهاست که اگر با جزئیات و حساسیت بیشتری دنبال شود، میتواند جنبههای انسانیتر و عاطفیتری به اثر بیافزاید.
موسیقی متن، اگرچه در القای حس تنش نقش دارد، اما در برخی لحظات میتوانست متناسبتر و متنوعتر باشد. استفاده از تکرار تمهای موسیقایی ممکن است مخاطب را درگیر کند، اما در درازمدت نیاز به تنوع دارد تا بتواند اثرگذاری خود را حفظ کند.
در نهایت، «جان سخت» در قسمت اول خود موفق شده تا حدی مخاطبان را با خود همراه کند و انتظار برای قسمتهای بعدی را ایجاد کند. اما موفقیت پایدار این اثر به میزان توانایی آن در پرهیز از تکرار مکررات و ارائه نوآوری در روایت و پرداخت شخصیتها بستگی دارد. با در نظر گرفتن محدودیتهای تولید در سینمای ایران و استعدادهای موجود در تیم سازنده، این سریال میتواند یکی از آثار قابلتوجه نمایش خانگی شود، اگر بتواند بهخوبی از ظرفیتهای خود بهرهبرداری کند.
منتظر قسمتهای آینده خواهیم ماند تا ببینیم «جان سخت» تا چه حد میتواند از این فرصت برای خلق اثری ماندگار بهره ببرد.
آرش پارساپور
سریال «جان سخت» را هم اکنون در فیلم نت تماشا کنید
بیشتر بخوانید
«جان سخت»؛ یک مثلث عاشقانه مرگبار!
همه چیز درباره «جان سخت» سریال جدید فیلمنت
ارسال نظر