یکی از مشهورترین خانههای دنیا؛ شاهکاری که نشست کرد
خانۀ آبشار از این جهت که توانست معمارش را به شهرت و محبوبیت فوقالعادهای برساند، واقعا یک شاهکار بود؛ اما از قضا این شاهکار معماری خیلی هم استوار نبوده و در طول دههها دچار شکافها و خمیدگیهایی شده که مهندسان معمار را به چارهاندیشی برای حفظ آن واداشته است.
فرادید: سال ۱۹۹۵، وقتی خانه آبشار (Fallingwater) ساخت فرانک لوید رایت هنوز کمتر از ۶۰ سال قدمت داشت، گزارشهایی از احتمال خرابی بنا باعث شد گروهی از مهندسان برای بازدید از تراسهای معلق خانه به ارتفاعات روستایی پیتسبورگ سفر کنند.
حتی پیش از تکمیل ساخت و ساز خانه در سال ۱۹۳۷، ترکهایی در جانپناههای بتنی ظاهر شده بود. اواسط دهه ۱۹۹۰، بالکنهای برخی مکانها بیش از ۷ اینچ نشست کرده بودند. لیندا واگونر که سال ۱۹۶۵ در نوجوانی راهنمایی تور این خانه را آغاز کرده بود و از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۸ مدیر این خانهموزه بود میگوید: «میتوانستی انعطاف و سستی آنها را احساس کنی، مثل یک تخته شیرجه.» همان حالت عجیب و غریبی که خانه آبشار را به مشهورترین خانه مدرن در ایالات متحده تبدیل کرده بود، تقریباً کل ساختار باشکوه آن را به فروپاشی نزدیک میکرد.
Fallingwater یا خانه آبشار بلافاصله پس از تکمیل شدنش، به عنوان شاهکار فرانک لوید رایت مورد ستایش قرار گرفت. خانههای قبلی رایت، با پلانهای باز و فضاهای افقیشان، به انقلاب معماری اوایل قرن بیستم کمک کرده بودند. وقتی تصاویری از آن خانهها (Prairie Houses) در سال ۱۹۱۰ به برلین رسید، پدرخواندههای آینده مدرنیسم معماری مانند «لودویگ میس فان در روهه» و «والتر گروپیوس» شگفتزده شدند: رایت سازههای عظیم قرن نوزدهم را گرفته بود و آنها را به بیرون گسترده بود با رخبامهای کمارتفاعی که به نظر میرسید از دیوارهای زیرین شناور هستند. اما در آمریکا هنوز به آثار او چشم عناصری بیگانه نگاه میکردند.
فضای داخلی خانه آبشار منظرهای زیبا از طبیعت اطراف دارد. رایت این زیباییشناسی را «معماری ارگانیک» نامید
در دهه ۱۹۲۰ لوید رایت از این تحقیرها خشمگین بود. او در نامهای به فیلیپ جانسون معمار نوشت: «از نظر معماری، من خودم را مردی بدون کشور میدانم.» اما پروژه فالینگواتر که سال ۱۹۳۴ به عنوان یک خانه تعطیلات و به سفارش ثروتمندی به اسم ادگار کافمن طراحی شد، به گفتۀ خود رایت برای او فرصتی برای شکست دادن منتقدانش بود.
آنجا در جنگلهای دورافتاده آپالاچی، رایت عناصر کلیدی مدرنیسم مانند کنسولها، سقفهای مسطح و پنجرههای نواری را به شکلها و مواد ارگانیک و ممتازی تبدیل کرد که از جهان طبیعی الهام گرفته بودند و با آن ادغام شده بودند. او به جای اینکه لبههای بالکنهای کنسولی خود را صاف و سفید نگه دارد، آنها را گرد و به رنگ خانههای خشتی دهکده سرخپوستان درآورد. او دیوارها را با ماسهسنگ محلی و جلوی کابینتها را با چوب گردوی درخشان کارولینای شمالی پوشاند. خانه آبشار، مدرنیسم را رمانتیک، غنایی و عمیقاً آمریکایی جلوه داد. همانطور که فرانکلین توکر مورخ در کتاب خود در سال ۲۰۰۳ نوشت، این خانه دیدگاه آمریکاییها را نسبت به مدرنیسم «از چیزی خارجی و مشکوک به چیزی داخلی و میهنپرستانه تغییر داد».
خانه آبشار زندگی حرفهای رو به مرگ رایت را هم احیا کرد. طولی نکشید که عکسهای خانه همه جا پخش شدند، بهویژه عکسهای ماندگاری که از پایه آبشار گرفته شدند و خانه که بر فراز آن آبشار خروشان اوج گرفته بود. در ژانویه ۱۹۳۸، عکس رایت روی جلد تایم با خانه آبشار در پسزمینه ظاهر شد و انجمن معماری یک شماره کامل را به کار او اختصاص داد که خانه کافمن اوج دستاورد او بود. لوئیس مامفورد منتقد در نیویورکر نوشت، رایت «بدون شک بزرگترین معمار زنده جهان است. او میتواند با استفاده از روش ساخت نه به عنوان کلیشهای از مدرنیسم، بلکه بهعنوان راهحل مهندسی منطقی برای یک مشکل واقعی، کنسول را در فضا آویزان کند.»
البته، مامفورد فقط تصاویر خانه را دیده بود و نمیدانست همان کنسولهای باشکوه «مشکل واقعی» هستند. خم شدن و ترکخوردگی جانپناهها (یک اشتباه مهندسی از طرف رایت) هرگز مانع استفاده کافمنها از خانه نشدند. با این حال، آنها به اندازهای ادگار کافمن پدر را نگران کرده بودند که از سال ۱۹۴۱ تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۵ آنها را به طور منظم اندازهگیری میکرد. در هر صورت، شکافها و خمشدگیها به سختی در عکسها دیده میشدند.
مهندسانی که سال ۱۹۹۵ سروکلهشان پیدا شد، موفق شدند خانه را از تا حدی از وضع معیوب اولیهاش نجات دهند. اما قضاوت کردن خانه آبشار صرفاً بر اساس مهندسی آن، غفلت از اصل موضوع است. دوام به تنهایی جاهطلبیهای رایت را برآورده نمیکرد و نمیتوانست خانه آبشار را صاحب جایگاه منحصربفردی در تاریخ معماری آمریکا کند. سال ۱۹۶۳، ادگار کافمن پسر، دستیار رایت، خانه را به «حفاظت از پنسیلوانیا غربی» اهدا کرد که سال بعد آن را به روی عموم گشود. در طول شش دهه گذشته، حدود ۶.۳ میلیون نفر، عمدتاً افراد علاقمند به معماری از خانه بازدید کردهاند. واگونر میگوید: «بر خلاف بسیاری از ساختمانهای مدرنیستی، خانه آبشار بیش از آنکه یک تجربه فکری باشد، یک تجربه عاطفی است.» این خانه میل آمریکاییها به تعالی طبیعت و تسلط بر آن را برمیانگیزد.
ارسال نظر