وا اسلاما، وا مصیبتا! برای اولین بار در جمهوری اسلامی رخ داد!
رهبر انقلاب، در جاهای متعددی نماینده دارند و این بدان معنا نیست که شخص و شخصیت رهبری به تعداد نمایندگان ایشان تکثیر شده و هر چه آنها گفتند، حکم رهبری است و هر چه کردند، فعل رهبر!
عصر ایران: گویا درباره برخی انتصابات در دانشگاه ها، اختلافاتی بین وزیر علوم و رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها وجود دارد و آنچه از این ماجرا، نمود بیرونی داشته، چند جمله متعارف و مودبانه بین طرفین بوده است؛ بخوانید:
حجه الاسلام مصطفی رستمی، رئیس نهاد: "در دورههایی بعضی از عزیزان دستاندرکار در وزارت علوم درباره انتصاب رؤسای دانشگاهها از نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها نظر میگرفتند و نهاد هم وظیفه خودش میدانست که دلسوزانه هم برای کمک به دولت و هم برای کمک به فضای آموزش عالی به دوستان مشورت بدهد، اما متأسفانه ما در این دولت در جریان انتصاباتی که در وزارت علوم انجام میشود، نیستیم. طبیعتاً اگر ما طرف مشورت باشیم نکاتی را داریم که ارائه خواهیم داد ولی در فضای فعلی مشورتی با نهاد صورت نگرفته است."
دکتر حسین سیماییصراف، وزیر علوم: "شرط موفقیت مسئولان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها این است که یک شخصیت فرهنگی باشند؛ با بخشنامه، آییننامه و دستورالعمل نمیتوان مبلغ خوبی بود."
حالا این وسط روزنامه جوان وارد شده و به وزیر علوم تاخته که چرا به رئیس نهاد نمایندگی رهبری که منصوب رهبر انقلاب است، چنین حرفی زده ای و نوشته است: "وزیر علوم، برخلاف مشی دولت و تأکید بر وفاق، ساز ناکوک خود را میزند؛ در تازهترین اقدام، سیماییصراف فراتر از وظایف سازمانی و قانونی خود، به منصوبان رهبر معظم انقلاب در یک سخنرانی عمومی، تذکراتی غیرمنطقی و فرافکنانه داده است... این اولینبار است که یک وزیر علوم در جمهوری اسلامی ایران، اینگونه صریح به نهاد همعرض و منصوبان رهبر انقلاب تذکر میدهد. جالب آنکه مسئولان نهاد رهبری در دانشگاهها، از منصوبان وزیر علوم نیستند که بخواهند از وزیر دستور یا توصیه بگیرند، بلکه بهعنوان یک نهاد همعرض، وظایفی بر عهده دارند که وزیر علوم هم باید تسهیلگر اجرای این وظایف و پذیرای عملکرد آنها در دانشگاهها باشد."
این که در اختلاف بین دو طرف، حق با کیست و قانون در این باره چه می گوید، امری است که بدان ورود نمی کنیم. سخن درباره تاختن روزنامه جوان است که اگر بدان پرداخته نشود، رویه ای ناصواب شکل خواهد گرفت.
دال مرکزی این رویه ناصواب و خطرناک نیز، مصون از خطا پنداشتن نمایندگان رهبری در نهادهای مختلف است و محکوم و منکوب کردن هر آن که به آنان بگوید بالای چشم تان ابروست.
در کشوری که طبق قانون اساسی اش، خود رهبری نیز در مقابل قانون با همه شهروندان برابر است و شخص رهبر نیز تصریح کرده اند که حتی نقد خود ایشان هم مانعی ندارد، یک روزنامه بر چه مبنایی بر می آشوبد که وزیری، نکته ای به یکی از منصوبان رهبری گفته و تذکری داده است؟
جالب است که تذکر خاصی هم نبوده و طبق نوشته خود این روزنامه، وزیر تنها به یک گزاره کلی بسنده کرده که رئیس نهاد باید شخصیتی فرهنگی باشد و با بخشنامه نمی توان مبلّغ خوبی بود. آیا روزنامه جوان این واضحات را هم قبول ندارد؟
رهبر انقلاب، در جاهای متعددی نماینده دارند و این بدان معنا نیست که شخص و شخصیت رهبری به تعداد نمایندگان ایشان تکثیر شده و هر چه آنها گفتند، حکم رهبری است و هر چه کردند، فعل رهبر!
اگر روزنامه جوان می خواهد از جناب رستمی دفاع کند، بکند ولی چرا پای رهبری را به میان می کشد و القا می کند که چون او نماینده رهبری است، نباید به او تذکر داد!
شیعه همواره به این بالیده که امام و پیشوابش، حضرت علی علیه السلام، در اوج قدرت و بر صدر حکومت، نه تنها خود را مصون از انتقاد نمی دانسته بلکه مردم را به نقد خودش دعوت می کرده است؛ حالا در نظامی که به نام اسلام و تشیع تشکیل شده، روزنامه ای که با بودجه بیت المال منتشر می شود، برآشفته که چرا به یک منصوب رهبری در یک تشکل، تذکر داده شده است و با تاکید بر این که برای اولین بار است که در جمهوری اسلامی ایران چنین اتفاقی افتاده و تیتر " عقبگرد جریان علمی ایران با حواشی ادامهدار وزیر علوم!" بر پیازداغ ماجرا افزوده و کسی نداند فکر می کند چه فاجعه ای رخ داده و چه ثلمه ای بر اسلام و مسلمین وارده شده است!
ارسال نظر