چرا «زنان نخبه» از ایران می روند؟!
فرار مغزها، ايران گريزي، خروج ژنهاي باهوش؛ يا هر نام ديگري که دارد، امروز دامنگير زنان و دختران شده است. آخرين آمار از مهاجرت نخبگان ايراني، دختران و زنان را ۴۰ درصد از مجموع تمام مغزهايي دانسته که از کشور فرار ميکنند.
صندوق بينالمللي پول در آخرين آمارش، مقام اول مهاجرت نخبگان را به ايران داده است. به گزارش اين صندوق، سالانه حدود ۱۸۰ هزار ايراني تحصيلکرده از کشور خارج ميشوند به اين اميد که زندگي و شغل بهتري پيدا کنند. به گفته وزير سابق علوم اين مهاجرتها سالانه ۱۵۰ ميليارد دلار ضرر به کشور وارد ميکند و ثمره سالها سرمايهگذاري و هزينه، نصيب کشورهاي توسعه يافته ميشود.
جامعهشناسان معتقدند که مهاجرت متخصصان و تحصيلکردگان يا به دليل دافعه داخل کشور است و يا به خاطر جاذبه کشورهايي است که اين افراد به آنها مهاجرت ميکنند.
از مهمترين دافعهها ميتوان به فاصله طبقاتي زياد، نابرابري درآمد و هزينه، بيقانوني و پارتيبازي، فرهنگ کاري ناکارامد و بيعدالتي اشاره کرد و براي جاذبههاي جامعه مقصد هم ميتوان از رفاه اجتماعي و اقتصادي، آزاديهاي اجتماعي، وجود فرصتهاي شغلي و امنيت شغلي، و نظام آموزشي کارآمد؛ نام برد.
اسفنديار اختياري، رييس کميته پژوهشي و فناوري مجلس، حمايت نکردن معنوي از نخبگان و وجود بوروکراسي شديد اداري را از عمده دلائل فرار مغزها ميداند.
حسين راغفر، استاد اقتصاد در اين باره گفته است: «يکصد سال است که در ايران فرار مغزها داريم. اين به دليل سياستهاي دستمزدي بوده و باعث شده که افراد به حقوق خودشان دسترسي پيدا نکردهاند. سرمايههاي بزرگي از کشور خارج شده است؛ به واسطه اينکه دولتها مسؤوليتهاي خود را اجرا نکردهاند».
کارشناسان ميگويند دستمزدهاي نابرابر از يکسو و افزايش نرخ بيکاري بين زنان، راه مهاجرت از کشور را پيش پاي اين قشر از جامعه گشوده است. به ويژه اينکه امروزه بسياري از خانوادهها به راحتي ميپذيرند که دخترانشان براي تحصيل و کار، زندگي در خارج از مرزهاي کشور را انتخاب کنند.
يکي از موفقترين زناني که از کشور مهاجرت کرده است دکتر مريم ميرزاخاني است. او که دانشآموخته دانشگاه صنعتي شريف است از سوي نشريه علمي معتبر Popular Science، در شمار 10 مغز برتر آمريکاي شمالي معرفي شده و جايز نوبل رياضي يا مدال فيلدز را دريافت کرده است.
دکتر رويا بهشتي يکي از دوستان ميرزاخاني است تحقيقات و شهرتش در زمينه هندسه جبري است و هماکنون در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئيس کرسي استادي دارد.
راضيه نيز شاگرد اول دوره کارشناسي در رشته صنايع غذايي دانشگاه شهيد بهشتي بوده و هفت سال است که براي ادامه تحصيل، زندگي، کار و آينده ايران را ترک کرده است. راضيه دليل رفتنش را اينگونه بيان ميکند: «ميخواستم جايي برم که براشون مدرک و تخصص مهم باشه و مدرک گرايي الکي وجود نداشته باشه. جايي برم که به مدرک، تخصص و مهارت آدم احترام بذارند.»
آزاده هم جزو دانشجوياني است که براي گرفتن مدرک دکترا کشور را ترک کرده است. او مدرک کارشناسي ارشدش را از دانشگاه علامه طباطبايي گرفته است. اما در زمان رياست صدرالدين شريعتي بر دانشگاه علامه با اعمال نظرهاي شخصي در پذيرش دکتري روبرو شد. به ناچار براي تحصيل در مقطع دکترا کشور را ترک کرده و با هزينه شخصي به انگليس رفته است.
گذري کوتاه در معروفترين دانشگاههاي دنيا حضور پررنگ زنان و دختران ايراني را نشان ميدهد. افرادي که چه بسا به موفقيتهاي چشمگير و فرصتهاي شغلي قابل توجهي دست يافتهاند. اين قشر از دختران تحصيلکرده همانهايي هستندکه اگر در کشور ميمانند شايد امروز در شمار بيکاران يا زنان خانهنشين بودند.
آمارها ميگويند که امکان اشتغال به کار زنان در ايران نسبت به مردان تا 50 درصد کمتر است به نحوي که نرخ بيکاري مردان 15 تا 24 ساله در بهار امسال 21 درصد و نرخ بيکاري زنان در همين گروه سني 43.4 درصد بوده که حاکي از بيکاري 2 برابري زنان نسبت به مردان است.
برخي معتقدند بازار کار مردسالار ايران باعث شده تا رقابت چندان عادلانهاي در برخي مواقع براي تصاحب يک فرصت شغلي بين زنان و مردان شکل نگيرد.
کارشناسان ميگويند بي توجهي به توان بالقوه زنان و استفاده نکردن از توانمنديهاي آنان ميتواند فرصتهاي فراواني را نابود کند. هر اندازه که ميزان بيکاري زنان تحصيلکرده بيشتر و مشارکت اقتصادي آنها کمتر شود، تعداد آنها در آمار مهاجرت از کشور بيشتر و بيشتر خواهد شد.
نظر کاربران
تنها راه جلوگیری از خروج پخبگان ایجاد شغل متناسب برای آنان است وبرا ی ایجاد چنین شرایطی باید روابط خارجی حسنه نمود ودر داخل کشور هم شایسته سالاری( بر مبناءصحیح نه سلیقه ای ) جایگزین گردد درنتیجه باحمایت از تولید و صادرات شغل ایجادمیگردد.
من با مدرک فوق لیسانس بهترین دانشگاه کشور و رتبه تک رقمی کنکور دو سال بیکار بودم. یه کار 150 تومنی بهم پیشنهاد شد بعد همونم بهم ندادن. تو رویان اصفهان با یه لیسانس دانشگاه ازاد رقابت کردم برا کار ولی اون پارتی داشت. الان تو خارج ماهی حدود پنج تومن برا درس خوندن بهم میدن.... تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل. نخبه ای که وقتی برا کار میره حتی سرشونو بالا نمیارن تو صورتش نگاه کنن و از همون ته اتاق میگن نه..........؟؟؟
من کارشناس ارشد یکی از بهترین رشته ها و دانشگاه ها هستم وباتوجه به متاهل بودنم مجبور به کار قراردادی و ساعتی با ماهی 300 هزار تومن شده ام. دوستم کارشناس ارشد دانشگاه تربیت مدرس می باشد که چندماهی است که بدنبال کار است. متاسفانه نه تنها کاری پیدانکرده بلکه هنگام مراجعه جوابی هم به او میدهند که تاسف برانگیز است.