چرا این «فانوس» یکی از عجایب هفتگانه دنیای باستان بود؟
فانوس اسکندریه، بنایی که به مدت نزدیک به هزارسال راهنمای دریانوردان مدیترانه بود، حالا تبدیل به تودهای سنگ در اعماق این دریا شده است.
فرادید: فانوس اسکندریه، بنایی که به مدت نزدیک به هزارسال راهنمای دریانوردان مدیترانه بود، حالا تبدیل به تودهای سنگ در اعماق این دریا شده است؛ در اینجا سرگذشتی مختصر از این عجایب دنیای قدیم را میخوانید.
هنگامی که کار ساخت فانوس اسکندریه در مصر در قرن سوم پیش از میلاد به پایان رسید، بیشتر مردم به سختی میتوانستند به نوک این برج عظیم نگاه کنند، اما همگان نور آن را میدیدند. به راحتی میتوان تصور کرد که برای مردمانی که ۲۳۰۰ سال قبل زندگی میکردند، ارتفاع این برج چقدر چشمگیر و استثنایی بوده است.
ساخت این بنا به دستور بطلمیوس اول، چند سال پس از بهدستگرفتن تاج و تخت اسکندریه در سال ۳۰۵ قبل از میلاد آغاز شد. او جانشین اسکندر کبیر بود که نام خود را به این شهر بخشیده بود. اما پادشاه جدید هم به نوبۀ خود بر قدرت و عظمت این شهر افزوده بود. در زمان حکومت او، پایتخت رونق گرفت؛ او کتابخانه معروف شهر را تأسیس کرد، نگارش تاریخ مصر را آغاز نمود و مرکز تجاری پررونقی را ایجاد کرد که مصر را به دنیای فراسوی مدیترانه متصل میکرد.
سکه باستانی با طرح چهرۀ بطلمیوس اول
تاجران از سراسر منطقه به این شهر میآمدند و این به خاطر موقعیت استراتژیک آن در دلتای نیل بود؛ علاوه بر اینکه تحت حمایت بطلمیوس، مسیرهای دریایی اسکندریه از امنیت کاملی برخوردار بودند. اما آن چیزی که به طور خاص بندر اسکندریه را از سایر بنادر روزگار خودش متمایز میکرد، فانوس عظیمی بود که برای هدایت کشتیها به سوی شهر و همینطور به عنوان نمادی از رؤیاها و جاهطلبیهای بطلمیوس ساخته شده بود.
این فانوس در جزیره «فاروس» در ورودی بندر اسکندریه ساخته شد و ارتفاع آن به دستکم 100 متر میرسید. این بنا از سنگ آهک و گرانیت روشن ساخته شده بود و رنگ سفید آن برای دید بهتر طراحی شده بود. این برج باستانی سه طبقه اصلی داشت: یک پایه مربعی، یک بخش هشتضلعی و در نهایت یک بخش استوانهای که مجسمهای از زئوس بر روی خود حمل میکرد. مجسمههای کوچکتر نیز در چهار گوشه ساختمان نصب شده بودند.
در طبقه بالایی که پنجرههایش به سوی دریا باز میشد، آینهای برای انعکاس نور خورشید در روز و شعلهای پایدار برای هدایت دریانوردان در شب قرار داشت. این آتش که با روغن افروخته میشد، به ملوانان خطر آبهای کمعمق را هشدار میداد و ورودی بندر اسکندریه را نشان میداد.
هزینه این پروژه 800 تالانت (یا سه میلیون دلار امروزی) بود و به گفته تاریخنویسانی چون استرابو و پلینی بزرگ، طراحی یا تأمین مالی آن توسط مهندسی به نام سوستراتوس از کنیدوس صورت گرفت. سوستراتوس نام خود را بر روی برج حک کرد، سپس لایهای از گچ اضافه کرد که نام بطلمیوس بر آن حک شده بود؛ حیلهای زیرکانه برای اینکه خودش را به عنوان سازنده اصلی برج به آیندگان بشناساند.
یکی از طنزپردازان عهد باستان در این باره نوشته بود: «سوستراتوس میدانست که در آینده، لایۀ گچی همراه با نوشتههایش فروخواهد ریخت و کلمات اصلی او را آشکار خواهند کرد: "سوستراتوس فرزند دکسیفانس از کنیدوس به نمایندگی از همه دریانوردان برای خدایان نجاتبخش". او نه برای زمان خود بلکه برای همه زمانها این را در نظر داشت؛ یعنی تا زمانی که برجش سرپا ایستاده باشد».
طرح خیالی قرن هیجدهمی از فانوس اسکندریه
درحالی که این فانوس نخستین فانوس دریایی در دنیای باستان نبود، اما بیشک بزرگترین بود و در کنار کتابخانه بزرگ و معبد سراپیوم از جاذبههای اصلی شهر اسکندریه محسوب میشد. سکههایی نیز به مناسبت ساخت آن ضرب شد و شهرت آن به حدی بود که از آن زمان کلمه «فاروس» که در واقع محل ساخت این برج بود، به معنی «فانوس دریایی» به کار میرفت.
بطلمیوس اول موفق به دیدن فانوس خود نشد زیرا پیش از اتمام آن از دنیا رفت؛ جانشین او، بطلمیوس دوم، 12 سال پس از گذاشتن اولین سنگ، آن را به پایان رساند. این بنا بیش از هزار سال دوام آورد تا اینکه مجموعهای از زمینلرزهها در سالهای 796 و 950 به تدریج ساختار آن را تضعیف کرد. در قرن دوازدهم، خلفای فاطمی تلاشهایی برای بازسازی آن کردند و گنبدی به سبک اسلامی را به جای مجسمه زئوس که قبلا فرو افتاده بود به بالای برج اضافه کردند.
اما تا قرن چهاردهم و پس از چندین زلزله دیگر، فانوس اسکندریه تقریباً از تاریخ ناپدید شد. هرچند که این برج عظیم از یادها فراموش نشده بود؛ گزارشهای تاریخی باقیمانده، آن را به عنوان یکی از عجایب هفتگانه دنیای باستان ثبت کردهاند.
بقایای فانوس اسکندریه
آنچه که از فانوس مشهور بطلمیوس باقی مانده، اکنون در اعماق دریای مدیترانه قرار دارد. در سال 1968، یک گروه از یونسکو ویرانههای فانوس را در بندر باستانی اسکندریه شناسایی کردند. تقریباً سه دهه طول کشید تا باستانشناسان متخصص به رهبری ژان-ایو آمپرو برای کاوش و حفاری به محل بازگردند؛ باستانشناس زیرآبی، فرانک گودیو نیز از سوی دیگر بندر به جستجو پیوست. اما کف دریا تنها بقایای فانوس را در بر نداشت، بلکه آثار پایتخت باستانی و احتمالاً معبد کلئوپاترا را نیز در خود مخفی کرده بود.
تودهای سنگی در عمق آبهای ساحلی اسکندریه امروزی که گمان میرود بقایای فانوس اسکندریه باشد
آمپرو در مصاحبهای با مجله اسمیتسونین در سال 2019 گفت: «ما فکر میکردیم اسکندریه قدیمی نابود شده است، اما فهمیدیم وقتی روی پیادهروها قدم میزنید، آن شهر باستانی درست زیر پاهایتان قرار دارد».
در طول سالها، تیم آمپرو بیش از 3,300 شیء را کشف کرده است: ابوالهولهای سنگی، ابلیسکها و ستونهایی که زمانی در شهر قرار داشتند. اکثر آنها زیر آب باقی ماندهاند، هرچند برخی به موزههای منطقه منتقل شده و فهرستنویسی شدهاند. از جالبترین اکتشافات، تعداد زیادی از کشتیهای غرقشده در اطراف بندر اسکندریه است، از جمله سه کشتی متعلق به دوره روم که پر از سکه، سفال و مجسمه بودند و در سال 2017 کشف شدند.
ارسال نظر