«دردسر جنایی» زنگ خانه پزشک را زد
دوم اردیبهشت ماه سال ۹۰ زن جوانی به نام «نازنین» مردی را که از ناحیه سر و صورت مجروح شده بود به بیمارستان حضرت رسول(ص) رساند و ادعا کرد پدرش از پلهها سقوط کرده است.
«سیروس» ۵۵ ساله تحت درمان قرار گرفت اما پس از سه روز در حالی که تنها بود به کام مرگ
فرو رفت.
بدین ترتیب مأموران در جریان مرگ مرموز سیروس قرار گرفتند و در تحقیقات ابتدایی پی بردند که وی به تنهایی زندگی میکرد و زن و بچهای نداشت.
در این مرحله بازپرس شعبه 5 دادسرای جنایی دستور داد تیمی از مأموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای رازگشایی علت مرگ سیروس وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست به سراغ نازنین رفته و وی را تحت بازجویی قرار دادند.
زن جوان به مأموران گفت: سیروس نقش پدرمان را داشت و همیشه کمکم میکرد تا اینکه ساعت یک بامداد بود که با سر و صورت زخمی به خانهمان آمد. متوجه شدم برای بازگرداندن من به سرکارم نزد «شهریار» که دکتر است رفته و در آنجا با هم درگیر شدهاند.
همین سرنخ کافی بود تا مأموران برای دستگیری پزشک عمومی به خانه وی در اکباتان بروند و شهریار را در خانهاش دستگیر کنند.
شهریار در همان بازجوییهای ابتدایی گفت: شب حادثه سیروس را که تا آن موقع ندیده بودم به در خانهام آمد و با چوبی که در دست داشت به من حمله کرد و من هم با مشت دو ضربه به دهان و چشمش زدم. بعد از درگیری با هم، وقتی آرام شدیم حرف زدیم و اختلافمان حل شد و با آژانس به خانه نازنین رفت.
این ادعاها در حالی بود که پزشکی قانونی خونریزی مغزی را علت مرگ سیروس اعلام کرده بود و شهریار به عنوان متهم به قتل سیروس روانه زندان شد.
در دادگاه
جلسه رسیدگی به پرونده قتل سیروس هفته گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی «عبداللهی» برگزار شد.
خواهر سیروس که تنها اولیای دم قربانی جنایت است خواستار قصاص قاتل برادرش بود. سپس شهریار برای دفاع پشت تریبون قرار گرفت و گفت: نازنین برای کار نظافت به خانهام میآمد و به مادرم کمک میکرد و این در حالی بود که از رفتارهای زن نظافتچی متوجه شده بودم که شیشهای است.
بارها به نازنین تذکر دادم و خواستم اعتیادش را ترک کند وگرنه دیگر حاضر نیستم در خانهام کار کند.
وی گفت: نازنین چند بار به من زنگ زد و گفت سیروس میخواهد با من حرف بزند که در آخرین تماس خود سیروس زنگ زد و با فحاشی مرا به دعوای خیابانی دعوت کرد که من بیتوجه به حرفهایش گوشی را قطع کردم.
ساعت 40 دقیقه بامداد جلوی تلویزیون نشسته بودم که صدای زنگ خانه به صدا درآمد، وقتی در را باز کردم مردی چوب به دست روبهرویم ایستاده بود و با صدا کردن اسمم به سمت من حمله کرد و قصد داشت با چوب به سرم بزند که در دفاع از خودم دو ضربه به دهان و چشمانش زدم.
شهریار افزود: سیروس روی زمین افتاد و شروع به فحاشی کرد که جلوی دهانش را گرفتم و پس از دقایقی از وی خواستم آرام باشد و سیروس در این لحظات ادعا کرد به خاطر بیمارهایی که دارد قرصهای زیادی خورده و در وضعیت خوبی قرار ندارد، به همین خاطر به سمت آشپزخانه رفتم تا برایش چای آماده کنم که صدای افتادن سیروس را روی زمین شنیدم و با عجله به کمکش رفتم که گفت حالش خوب است.
وی ادامه داد: چون پزشک هستم اقدامات اولیه را انجام دادم و با اطمینان از وضعیتش سیروس را با اصرار خودش سوار آژانس کردم و به سمت خانه نازنین فرستادم.
متهم به قتل در پایان گفت: سیروس را نکشتم و اصلاً او را نمیشناختم که قصد کشتن او را داشته باشم و نمیدانم چطور سیروس کشته شده است.
بنابر این گزارش، قاضی عبداللهی و چهار قاضی مستشار دیگر پس از شنیدن اظهارات متهم وارد شور شده و پرونده را برای ایرادات در علت مرگ سیروس به پزشکی قانونی برگرداندند تا با بررسیهای بیشتر حکم نهایی را اعلام کنند.
ارسال نظر