سرنوشت «اون» همچنان در هاله ای از ابهام
کیم جونگ اون، رهبر ۳۲ ساله کره شمالی از حدود ۴۰ روز پیش در انظار عمومی ظاهر نشده است.
غیبت او به حدس و گمانها درباره وضعیت رهبری و ثبات سیاسی حکومتی که با ابهام و پنهانکاری در جهان شناخته میشود دامن زده است.
بی بی سی نوشت؛ به ویژه غیبت آقای کیم در دو مراسم مهم ملی یعنی سالگرد تشکیل حزب کارگران و همین طور روز تاسیس حکومت کره شمالی، دو روز کلیدی در تقویم سیاسی این کشور باعث شد گمانهزنیها درباره بحران احتمالی در پشت پرده سیاست این کشور به شدت بالا بگیرد.
رسانههای دولتی کره شمالی دلیل غیبت آقای کیم در هفتههای اخیر را مشکلات شخصی عنوان کردهاند، هر چند توضیحی درباره ماهیت آن ندادهاند.
تحلیلگران خارجی هم - هر چند بر اساس شواهد بسیار محدود - احتمالاتی را برای غیبت او مطرح کردهاند: از نقرس و دیابت گرفته تا مشکلات مربوط به مصرف شدید دخانیات و آسیب دیدن مچ پای او در بازدید اخیرش از نیروهای نظامی.
تازهترین مورد هم بر اساس اظهارات یک دکتر آلمانی مطرح شده که قبلا رهبر کره شمالی را دیده و اکنون میگوید او مشکلات جدی مربوط به غدد و اندام داخلی دارد.
بیماری یا مشکلات مربوط به سلامتی میتواند توضیح قابل قبولی برای غیبت آقای کیم باشد، کسی که بر خلاف پدرش، کیم جونگ ایل، علاقه زیادی به ظاهر شدن در مناسبتهای عمومی دارد.
کودتا؟
احتمال دراماتیکتر دیگری که مطرح شده کودتای سیاسی علیه رهبر کره شمالی و حصر خانگی اوست.
این که تعدادی از مقامهای بانفوذ کشوری و لشکری به دلیل تمایل شدید آقای کیم به محو و نابودی رقبای سیاسی -مثل اعدام شوهرعمهاش- و همین طور ناکامیاش در بهبود وضعیت اقتصادی و عرض اندام در صحنه سیاسی او را از قدرت برکنار کردهاند.
سیاست شتابزده و متناقضی که در ۹ ماه اخیر در قبال کره جنوبی دنبال شده یعنی انتقاد شدید و بیپروا از یک سو و تلاش برای نزدیک شدن و مذاکره از سوی دیگر، هیچ برتری سیاسی و اقتصادی و امتیاز ویژهای برای کره شمالی به همراه نداشته است.
دولت آمریکا هم نشان داده که به سیاستش در واکنش نشان ندادن به تحریکات نظامی و سیاسی کره شمالی پایبند است. از این زاویه به نظر میآید کره شمالی توفیقی در استفاده از اهرم فشار "سلاح هستهای" برای گرفتن امتیاز از واشنگتن نداشته است.
رهبری از پشت صحنه
اما با وجود حدس و گمانها درباره کودتا و برکناری، شواهد جانبی نشان میدهد میدهد که کیم جونگ اون همچنان در قدرت است.
برآوردهای اطلاعاتی کره جنوبی موید نظریهای است که میگوید آقای کیم در حال گذراندن دوره بیماری یا نقاهت است.
غیبت او هم احتمالا تلاشی است برای حفظ تصور و توهم آسیبپذیر نبودن خاندان کیم در افکار عمومی کره شمالی است.
مانورهای دیپلماتیک هفتههای گذشته، فارغ از دلیل و انگیزههای آن به احتمال زیاد تاییدی است بر ادامه حکمرانی کیم جونگ اون و دیکته شدن سیاستهای او.
سفر اخیر یک هیئت بلندپایه کره شمالی به سرپرستی هوانگ پیونگسو، مشاور نظامی ارشد و مورد اعتماد آقای کیم، معاون کمیسیون دفاعی و یک مقام سابق دولتی به سئول، پایتخت کره جنوبی نشان میدهد که احتمالا آقای کیم همچنان سوار کار است.
بنابر گزارشها آقای هوانگ حامل پیامی شخصی از طرف کیم جونگ اون برای رئیس جمهور کره جنوبی بوده است.
اواخر ماه سپتامبر هم بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد از طریق وزیر خارجه کره شمالی، نامهای دستنوشته از رهبر این کشور دریافت کرد.
این اولین بار در ۱۵ سال گذشته بود که یک مقام ارشد کره شمالی در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت میکرد.
جانشین
شاید قویترین شاهد موجود علیه سناریوی کودتا، نبود جانشینی مشخص برای آقای کیم باشد.
کره شمالی فاقد هرگونه سنت سیاسی است که در آن رهبریِ اشتراکی در دوران انتقال سیاسی قدرت پذیرفته شود، مانند آنچه در شوروی سابق بعد از استالین و تحت رهبری خروشچف و مالنکف در سال ۱۹۵۳ صورت گرفت.
از آن مهمتر این که حاکمیت خاندان کیم و لزوم وابستگی به این خانواده برای کسب مشروعیت و اعتبار سیاسی در کره شمالی، جانشینهای احتمالی برای رهبر فعلی را به چند گزینه انگشتشمار محدود میکند.
دو برادر کیم جونگ اون در این معادله جایی ندارند؛ یکی در تبعید زندگی میکند و دیگری به دلایل مربوط به داشتن شخصیتی "غیر مردانه" و وابستگی به آمفتامین طرد شده است.
شایعاتی مطرح شده که خواهر کوچکتر رهبر کره شمالی، کیم یو جونگ ممکن است موقتا جای او را گرفته باشد.
اگر چنین خبری حقیقت هم داشته باشد بسیار بعید است که خانم کیم بتواند گزینهای قابل قبول برای رهبری کشوری باشد که جامعه آن به شدت جنسیتزده است و نمیتواند زنی را در قامت رهبری ببیند.
تا این لحظه قانعکنندهترین توضیح برای غیبت رهبر کره شمالی از انظار عمومی همان غیرمهیجترین سناریو یعنی مشکلات نامشخص مربوط به سلامتی اوست.
اگر او برگردد، میتوان انتظار داشت که شتاب بیشتری به اقدامات دیپلماتیک و تلاشهایش برای نزدیک شدن به جامعه جهانی بدهد و در کنار آن هم زورآزماییهای گاه و بیگاه و نمادین سیاسی و نظامیاش را به رخ بکشد تا نشان دهد که کره شمالی کشوری است که نه میتوان آن را نادیده گرفت و نه حضورش را یک حضور عادی در صحنه سیاسی جهان تلقی کرد.
ارسال نظر