نگاهی به موسیقی گل یا پوچ؛ این هیجان صدای تکراری ندارد
شعار گل یا پوچ این است که ما تماما ایرانی هستیم. از هیچ جا کپی نکردهایم و این بازی قدیمی ایرانیها ایده اصلی ابن شوی تلویزیونی بوده که به شکلی جدید در این مسابقه احیا شده است. طبیعی است که بر اساس چنین تعریفی، موسیقیای هم که روی کار میآید باید موسیقی ایرانی باشد.
روزنامه هفت صبح - نسیم قاضیزاده: شعار گل یا پوچ این است که ما تماما ایرانی هستیم. از هیچ جا کپی نکردهایم و این بازی قدیمی ایرانیها ایده اصلی ابن شوی تلویزیونی بوده که به شکلی جدید در این مسابقه احیا شده است. طبیعی است که بر اساس چنین تعریفی، موسیقیای هم که روی کار میآید باید موسیقی ایرانی باشد.
بهنام راد آهنگسازی این مسابقه را به عهده داشته است که تا پیش از این او را تنها به عنوان خواننده برخی از قطعات پاپ همچنین آهنگساز مجموعه تلویزیونی دفتر یادداشت میشناختیم. به نظر میرسد که او به اسدزاده به عنوان تهیهکننده گل یا پوچ سابقه تیم ورک داشته است و حالا این دومین تجربه کار موسیقی سریالی اوست.
راد در آهنگسازی گل یا پوچ، روی دو هدف مهم در موسیقیاش برنامهریزی کرده است؛ اول اینکه موسیقی با فضای تماما ایرانی مسابقه از دکور گرفته تا تیتراژ تا المانهای بصری و کامپیوتری هماهنگ باشد، صدای موسیقی قدیم ایران در آن شنیده شود و از سویی دیگر هیجانی که لازم است موسیقی به فضای یک مسابقه تزریق کند را داشته باشد.
او که موسیقیاش را از تیتراژ ابتدایی شروع کرده است، تلاشی برای اینکه بیهوده همه جا حضور داشته باشد نکرده است. مثلا زمانی که راوی در حال توضیح مسابقه است، هیچ موسیقیای روی تصاویر نمیآید و در عوض، افکتهای صوتی کار را پیش برده است. اما در ادامه او هم از صدادهی موسیقی ایرانی و سازبندی آن استفاده کرده است و هم سراغ سازهای دیگری همچون گروه زهیها و بادیها رفته است تا هم بتواند فضای نوستالژیک کار را بازنمایی کند و هم در لحظات احساسی، حسبرانگیزی تماشاگر را تحریک کند. در عین حال راد برای هیجانها هم برنامهریزی موسیقایی خودش را داشته است. مثلا سراغ تکسازهایی از جمله ضرب زورخانه رفته و جایگاهی ویژه را برای آن در نظر گرفته است.
نکته جالب در زمینه استفاده او از زنگ زورخانه این است که آهنگساز هم به عنوان یک صدای ایرانی باستانی از آن بهره جسته است و هم به معنای واقعی زنگ! یعنی جایی که مدیری به عنوان گرداننده یا میزبان مسابقه نیاز به ابزاری دارد تا بازیکنان دست از بازی بکشند و دستهایشان را رو کنند. این هوشمندی در انتخاب ساز که توامان هم فضاسازی میکند و هم استفاده مشخصی در اصل بازی دارد ستودنی است.
از سویی دیگر اگر در حالت عادی، در دیگر مسابقاتی که مثلا تم حرکت یا ورزش دارند، موسیقی به شکل تند و با سازهای الکترونیک اجرا می شود تا هیجان بیشتری سراغ تماشاگر بیاید، آهنگساز گل یا پوچ فضای آن را درست تشخیص داده، به نور کم آن سالن و دکور قدیمیاش وفادار مانده و از تکسازهایی استفاده کرده که تنها یک نت را با سرعت و فواصلی مشخص همچون صدای ضربان قلب انسان مینوازند استفاده کرده است. به این حال و هوایی که موسیقی با استفاده از یک ساز ایجاد کرده، رازآلودی را هم اضافه کنید. شاید گاهی موسیقی شرقی از جمله موسیقی چین و ژاپن و آن فضاهای خاصی که در کارتنهای میازاکی به گوش میرسد در گل یا پوچ شنیده شود اما واقعیت این است که این هیجان صدای تکراری ندارد همچنانکه خودش هم با صدای بلند اعلام میکند که من کپی نیستم. شاید گل یا پوچ، به عنوان دومین کار جدی از یک آهنگساز جوان، نوید اضافه شدن یک آهنگساز جدید را به جهان سینما و تلویزیون ایران میدهد. ما امیدواریم و منتظر، شما چطور؟
ارسال نظر