ماجرای چهار استانی که با انتخابات قهر کردهاند
روزنامه هم میهن در شماره امروز خود در گزارشی تحت عنوان «آنها چرا نیامدند؟» به بررسی دلایل درصد پایین مشارکت در انتخابات در استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان، گیلان و خوزستان پرداخته است.
برترینها: روزنامه هم میهن در شماره امروز خود در گزارشی تحت عنوان «آنها چرا نیامدند؟» به بررسی دلایل درصد پایین مشارکت در انتخابات در استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان، گیلان و خوزستان پرداخته است.
در بخشی از این گزارش میخوانیم:
انتخابات چهاردهم ریاستجمهوری در حالی دور اول و دوم خود را پشت سر گذاشت و مسعود پزشکیان را راهی پاستور کرد که درصد مشارکت پایین مردم در این انتخابات، نقطه عطفی در تمام انتخاباتهای برگزارشده بعد از انقلاب بود. مردمی که اعتراضشان را به وضعیت عمومی کشور نشان دادند و حتی این نکته از دید دو نامزد نهایی که به دور دوم انتخابات رفتند هم پنهان نماند؛ بهطوریکه مسعود پزشکیان در مناظره آخرش با سعید جلیلی چندبار بر این درصد پایین مشارکت تاکید کرد و خطاب به رقیبش گفت که با تمام این حرفها، ۶۰ درصد مردم ما را نخواستهاند و باید صدایشان شنیده شود.
گرچه در دور دوم انتخابات، مشارکت مردم بالاتر رفت و همین هم شد کلید موفقیت مسعود پزشکیان، اما همچنان درصد مشارکت در بعضی از استانها پایین بود. درصد مشارکت در دور اول انتخابات در استان کردستان ۲۳ درصد بود که در دور دوم به ۲۹ درصد رسید. در استان سیستان و بلوچستان، ۴۰ درصد از رأیدهندگان پای صندوقهای رأی رفتند که این عدد در دور دوم انتخابات به ۵۱ درصد افزایش یافت. درصد مشارکت در استان گیلان در دور اول انتخابات ۳۲ درصد بود و در دور دوم انتخابات ۴۳ درصد و استان خوزستان با ۲۹ درصد مشارکت در دور اول و ۴۰ درصد در دوم، جزو پایینترین درصدهای مشارکت در هر دو دور انتخابات ریاستجمهوری بود؛ استانهایی مهم با انواع و اقسام مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی که به گفته فعالان مدنیاش، مردمش را از مشارکت در انتخابات زده کرده و همین مشکلات قهر سیاسی آنها را با صندوقهای رأی رقم زد.
از بیکاری گسترده در استان کردستان گرفته تا فقر شدید و بیتوجهی به اهل سنت در تمام سالهای بعد از انقلاب در استان سیستان و بلوچستان. از نابودی منابع طبیعی در استان گیلان که زندگی مردمش مستقیم به آن وابسته است تا محرومیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در استان خوزستان؛ مسائلی که به گفته این فعالان باید موردنظر رئیسجمهور منتخب و هیئتدولت قرار بگیرد تا شاید گرهای از این مشکلات باز کند.
استان سیستان و بلوچستان در حوزههای زیادی در قعر جدول شاخصهای رفاهی و... است؛ ازجمله در بیکاری که براساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، ۱۲/۴درصد است.
علاوه بر اتفاقات زاهدان، مورد دیگری که موجب پایین آمدن مشارکت مردم شد این بود که مردم میگویند صدای ما و مطالباتمان شنیده نمیشود: «مردم میگویند ما دیده نمیشویم و از اینکه مسئولان همیشه مرکز را میبینند، خسته شدهایم. آنها میگویند به سیستان و بلوچستان توجهی نمیشود. در کنار این موضوع ثبات نداشتن بازار ارز، فقر و محرومیت، رسیدگی نکردن به امورات عمرانی منطقه و بیتوجهی نسبت به تکمیل پروژهها از دیگر مواردیاند که نارضایتی مردم را به دنبال داشته است. درواقع اکثر پروژهها به جایی نرسیدهاند. همچنین سلیقهای برخورد کردن در گزینشها و تبعیض ازجمله دلایلی است که باعث شده مردم زده شوند و مشارکت پایین بیاید.»
گیلان یکی دیگر از استانهایی بود که واجدان شرایط شرکت در انتخابات، درصد پایینی را در رأیدادن ثبت کردند؛ در دور اول انتخابات 32 درصد و در دور دوم 43 درصد. یکی از دلایلی که این روزها بهعنوان اصلیترین دلیل تاثیرگذار بر مشارکت پایین گیلانیهای مقیم این استان ذکر میشود، درصد بالای تخریب جنگلها و وضعیت نابسامان محیطزیست در این منطقه بوده است.
شیرین پارسی، فعال مدنی و محیطزیست گیلانی هم این موضوع را تایید میکند. او از فروپاشی و از همگسیختگی محیطزیستی در استان گیلان میگوید: «ما شاهد تغییرکاربری زمینهای کشاورزی بهدلیل حمایت نکردن از تولید هستیم. بهویژه تولید برنج که حرف اول را در کشور میزند که اشتغال عظیمی در این حوزه در استان گیلان باید شکل بگیرد. ما در گیلان دارای بیشترین تعداد بیکارانیم. اینها بر نارضایتی اجتماعی در زیست انسانها اثر خودش را نشان میدهد. جوانان به حوزه کشاورزی نمیپردازند، کار نیست و بسیاری از کارخانهها درست کار نمیکنند، بسیاری نیمهتعطیلاند و نیروی کار به استانهای دیگر میرود. برای مثال ما میبینیم که گیلانیها برای کار کردن به استانهای جنوبی میروند. شاید این یکی از دلایلش باشد که مردم از شرایط زیستی خودشان رضایت ندارند، به انتخابات بیتفاوتاند و امیدی به فردا ندارند.»
مجتبی گهستونی، فعال مدنی خوزستانی است میگوید، مشکلات زیاد اجتماعی و اقتصادی دلیل اصلی مشارکت پایین مردم خوزستان در انتخابات اخیر بوده است: «ما دوست داشتیم این افتخار را داشته باشیم تا برای انتخاب یک چهره که رویکرد اصلاحطلبانه دارد، در صدر باشیم. همانطور که خوزستان برای انتخاب آقای خاتمی سنگتمام گذاشت، دوست داشتیم امسال هم خوزستان در صدر رأیدهندگان به اصلاحات و آقای پزشکیان باشد اما در این سالها اتفاقاتی در خوزستان رخ داده که مردم را خیلی نگران و اذیت کرده است. اگرچه موج مشارکت در دور دوم و موج استقبال برای رأیدادن به آقای پزشکیان بیشتر بود، ولی بهطورکلی جمعبندیها حکایت از درصد پایین مشارکت نسبت به سایر استانها دارد که نشان از ناعدالتی در حوزههای مختلف مثل توزیع ثروت، دادن حق آلایندهها و ایجاد شرایط مطلوب برای زندگی بهتر مردم دارد.»
به گفته او، دیگر دوره اینکه ما برویم رأی بدهیم تا فرزندمان استخدام شود، گذشته و مردم به بلوغ رسیدهاند و با مشارکت نکردنشان در انتخابات میتوانند صدای اعتراض خودشان را برسانند: «در روزهای گذشته ما با یک گرمای طاقتفرسا که تا 8 یا 9 شب هم ادامه داشته، مواجه بودیم. در برخی مناطق روستایی ناپایداری برق وجود دارد. سوال اینجاست که این مردم با چنین شرایطی چگونه رأی بدهند، وقتی احساس میکنند ناعدالتی وجود دارد؟
گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد، نرخ بیکاری در فصل پاییز سال ۱۴۰۲ در استان کردستان 7/9 درصد بوده است؛ موضوعی که حالا به نظر میرسد با همراهی دیگر نارضایتیها در این استان، مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری را نسبت به همه استانها پایینتر برده است.
جلال جلالیزاده، نماینده پیشین مجلس میگوید باتوجه به اعتراضاتی که در سال 1401 شکل گرفت، مسائلی پیش آمد که باعث داغدار شدن بسیاری از خانوادهها شد که این موضوع بر مشارکت در انتخابات اخیر تاثیرگذار بود: «آقای پزشکیان باید نگاه ویژهای به مناطق کردنشین داشته باشد و فاصلهای که بین مردم و نظام ایجاد شده را از میان بردارد. گماشتن مدیران لایق و شایسته اهل سنت و کرد در مناطق مختلف، همچنین نگاه توسعهگرا به این مناطق میتواند این شکاف را کمتر کند.»
ارسال نظر