نامه سرگشاده احمد توکلی به ۶ نامزد انتخابات
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که سابقه نامزدی انتخابات دورههای ششم و هشتم ریاست جمهوری را نیز در کارنامه خود دارد، در نامهای خطاب به نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با تاکید بر این که مساله اول کشور، مشکل معیشت مردم و اقتصادی است، و با بیان این که هیچ یک از شما، اقتصاددان نیستید، به آنها توصیه کرده است که تا قبل از برگزاری انتخابات ۸ تیر ماه سال جاری، معاون اول خود را از میان اقتصاددانان مطرح کشور انتخاب و فرماندهی اقتصاد کشور را به او واگذار کنند.
اعتمادآنلاین: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که سابقه نامزدی انتخابات دورههای ششم و هشتم ریاست جمهوری را نیز در کارنامه خود دارد، در نامهای خطاب به نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با تاکید بر این که مساله اول کشور، مشکل معیشت مردم و اقتصادی است، و با بیان این که هیچ یک از شما، اقتصاددان نیستید، به آنها توصیه کرده است که تا قبل از برگزاری انتخابات ۸ تیر ماه سال جاری، معاون اول خود را از میان اقتصاددانان مطرح کشور انتخاب و فرماندهی اقتصاد کشور را به او واگذار کنند.
احمد توکلی با اشاره به آثار زیان بار آنچه «اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری» در اقتصاد ایران خوانده میشود، به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو تاکید کرده که معاون اول از میان اقتصاددانان «توسعه گرا» انتخاب شود تا او نیز تیمی همسو از اقتصاددانان مخالف اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری در اقتصاد ایران را تشکیل دهد و مسایل موجود را حل کند.
توکلی رقیب انتخاباتی آیت الله هاشمی رفسنجانی در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یکی از منتقدین سرسخت سیاستهای تعدیل ساختاری در اقتصاد ایران به شمار میرود. این در حالی است که اقتصاددانان معتقد به بازار یا اقتصاد رقابتی بر این باورند که هیچ گاه سیاستهای تعدیل ساختاری دیکته شده از سوی صندوق بین المللی پول در ایران اجرا نشد و جهشهای ارزی در ابتدای دهه ۱۳۷۰ ناشی از انتخاب سیاستهای اشتباه اقتصادی از سوی سیاستمداران وقت بود.
متن کامل نامه احمد توکلی خطاب به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را میخوانید:
برادران ارجمند نامزدهای محترم انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری
باسلام و احترام
برخود لازم دیدم، خیرخواهی برای رهبران کشور را پیش از آنکه بار مسئولیت به اذن خدا و دست مردم به دوش آنها گزارده شود، آغاز کنم. امروز بزرگترین مسئله مردم، معیشت آنهاست و اقتصاد ملی از فساد و معضلات دیگری رنج میبرد که باید هرچه سریعتر به نفع کشور حل شود. اگر کشور درگیر جنگ نظامی باشد و به شما خبر برسد که جبهه مهمی در حال سقوط است چه میکنید؟ مسلماً مانند هر فرمانده دلسوز و عاقلی بهترین امیر، بهترین سردار و زبدهترین نیروهای خود را به آنجا میفرستید. حالا اگر جنگ، اقتصادی باشد؛ اینجا هم عقلانیترین و مؤثرترین آنها سپردن فرماندهی به اقتصاددانانی است که به دنبال مدلهایی هستند، سازگار با اقتضائات ملی و جهت گیری انسانی- اسلامی. یعنی مدلهایی که تنها بر رشد تأکید نداشته باشند، بلکه آثار تعقیب آن مدلها به جای دامن زدن به نابرابری، شکاف طبقاتی را کاهش دهد. در این صورت این فرماندهان بجای تبعیت از الزامات یا توصیههای صندوق بین المللی پول به اقتضائات ملی و سایر مؤلفههای واقعی توجه میکنند.
مدل تحمیلی یا همان مدل IMF یعنی همان سیاست تعدیل ساختاری که به تمام کشورهای بحران زده عضو صندوق که وام بخواهند تحمیل گشته است و به سایر اعضاء که حاضر به استقراض نیستند، موکداً توصیه میشود. ولی در قاطبه موارد، چون بر بنیادگرایی بازار (Market Fundamentalism) اصرار است و نگاه غیر علمی «یک نسخه برای همه» تعقیب میشود، برای غالب کشورها شکست آفریده است. به قول جوزف استیگلیتز رئیس اقتصاددانان بانک جهانی و رئیس مشاوران اقتصادی کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا، وقتی از صد بیمارِ یک پزشک، ۹۵ بیمار میمیرند، مسلماً عیب در نسخه تجویزی است. استیگلیتز به خاطر این موضعگیری که جمع بندی هزاران تحقیق علمی بود، در سال ۲۰۰۰ از بانک جهانی اخراج شد، ولی به خاطر نقش برجسته او در این پژوهش ها، در سال ۲۰۰۱ برنده جایزه نوبل اقتصاد شد.
متأسفانه شما برادران در زمانی به دنبال کسب مسئولیت هستید که مشکلات اصلی کشور اقتصادی است و تخصص همه شما غیر از اقتصاد است. ۳۵ سال است که دولتهای پس از جنگ با ضعف و قوت متفاوت از مدل تعدیل ساختاری پیروی کرده اند. حالا کارها پیچیدهتر شده است. در این وضعیت اگر تدبیری اندیشیده نشود، از هیچ کدام از شما آقایان انتظار نمیرود که به حل مشکلات و معضلات اقتصادی توفیق یابید. راه موجود این است که سکان اقتصاد کشور به دست اقتصاددانی در سمت معاون اول سپرده و انتخاب تیم اقتصادی دولت به وی واگذار گردد. معاون اول باید در جامعه علمی اقتصاد دانان کشور معتبر باشد؛ و تیم نیز از کسانی تشکیل شود که مانند خود وی، مدل مخرب سیاستهای تعدیل ساختاری را بشناسد و تعقیب سیاست تثبیت را وظیفه خویش بشمارد. مسئولیت بالاتر معاون اول و نقش وی در انتخاب همکاران اقتصادی، به وی برای ایجاد هماهنگی بین اقدامات دولت بر اساس استراتژی تثبیت، قدرت میبخشد. در این صورت میشود انتظار داشت که مشکلات در زمان مناسب خود حل گردند. از سه دوره قبل که وضع مشابهی از جهت بهره گیری از تخصصها مطرح بود، این پیشنهاد داده شد.
حالا به شما برادران نیز موکداً همین توصیه را میکنم، فرصت اصلاح اقتصاد ملی و معیشت مردم را حتی برای یک روز از دست ندهید. هنگامی که رئیس جمهور اقتصاددان نیست، انتخاب معاون اول و تیم همراه از میان اقتصاددان، توسعه گرای عدالتخواه، فسادستیز، پاکدست، راست کردار، وطن دوست، مدافع حقوق مالکیت و قانون و حامی جدی اقشار مستضعف، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اگر این پیشنهاد پیش از ۸ تیر تحقق یابد، مردم خواهند دانست که به چه کسانی و با چه درجهای از امید آفرینی رأی میدهند و به مشارکت مردم در انتخابات که به صلاح مُلک و ملت است، کمک خواهد شد.
ارسال نظر