عالیجناب پوتین بایکوت شد
روز سهشنبه مجدداً کرملین میزبان جمعیتی بود که برای شرکت در مراسم تحلیف ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه گرد هم آمده بودند.
روزنامه سازندگی: روز سهشنبه مجدداً کرملین میزبان جمعیتی بود که برای شرکت در مراسم تحلیف ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه گرد هم آمده بودند.
این مراسم را باید خروجی انتخابات ریاستجمهوری روسیه در 17 مارس 2024 دانست که در نهایت پوتین با کسب کمی بیشتر از 87 درصد آراء توانست مجدداً به عنوان رئیسجمهوری روسیه انتخاب شود و سایر نامزدهای انتخاباتی ازجمله نیکولای خاریتونوف از حزب کمونیست با 3/4 درصد، ولادیسلاو داوانکوف از حزب مردم جدید با 8/3 درصد و لئونید اسلوتسکی از حزب لیبرال دموکراتها با 2/3 درصد در ردههای بعدی قرار گرفتند. آنچه در این میان باید مورد نظر قرار بگیرد این است که پوتین برای پنجمین بار به عنوان رئیسجمهوری روسیه دست بر قانون اساسی این کشور نهاد و سوگند یاد کرد و حالا او دوره اول خود را پس از تغییر قانون اساسی روسیه شروع کرده است که به نوعی اگر بتواند در سال 2030 هم مجدداً این اتفاق را رقم بزند، بیشترین مدت ریاستجمهوری در تاریخ روسیه، یعنی 31 سال را به نام خود ثبت خواهد که البته همین حالا هم این رکورد را به نام خود ثبت کرده است. گاردین در مورد مراسم تحلیف پوتین نوشته است که «او در مراسمی با حضور نخبگان سیاسی روسیه برای پنجمین دوره خود به عنوان رهبر روسیه سوگند یاد کرد اما نمایندگان بریتانیا، ایالاتمتحده و بسیاری از نمایندگان اروپایی آن را تحریم کردند».
به زعم بریتانیایی، پوتین در سخنرانی خود به دنبال این بود که برای سیاست خارجی که منجر به کشته شدن دهها هزار روس و اوکراینی پس از دو سال جنگ شده و تنشها به سطوح «بیسابقه» رسیده است، یک توجیه قابل قبول پیدا کند. او طی سخنرانی در تالار سنت اندرو در کاخ بزرگ کرملین گفت که «شما شهروندان روسیه، صحت مسیر کشور را تایید کردهاید و این موضوع درحال حاضر، زمانی که ما با چالشهای جدی روبهرو هستیم از اهمیت بالایی برخوردار است. من درک عمیقی از اهداف تاریخی مشترکمان، عزم راسخ برای دفاع از انتخاب، ارزشها، آزادی و منافع ملی روسیه در این زمینه میبینم». نکته مهم این است که اساساً مراسم تحلیف پوتین در حالی انجام میشود که بسیاری از کشورهای غربی به روند انتخابات 17 مارس 2024 اعتراض دارند و آن را صرفاً تکرار یک روند قدیمی برای تثبیت مدتزمان ریاستجمهوری پوتین میدانند. از منظر دیگر برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند که پوتین مجبور است با توجه به وضعیت فعلی، دولت روسیه را دستخوش تغییر قرار دهد و حتی حالا موضوع افزایش مالیات برای جبران هزینههای جنگ و تحریمهای غرب هم مطرح است. در این راستا میخائیل میشوستین، نخستوزیر روسیه روز سهشنبه فرمانی را امضا کرد که براساس آن کابینه منحل شد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین در این خصوص اعلام کرد که پوتین میتواند به زودی نخستوزیر جدید را معرفی کند اما کابینه پوتین تا انتخاب نامزدهای جدید کابینه و گزینه نخستوزیری جدید به کار خود ادامه خواهند داد.
کدام کشورها تحلیف را بایکوت کردند؟
آنچه در این راستا باید مورد نظر قرار بگیرد، تحریم مراسم تحلیف پوتین توسط کشورهای غربی است. کرملین تحریم این مراسم توسط دیپلماتهای غربی را کماهمیت جلوه داد و به تعدادی از کشورهای اروپایی اشاره کرد که نمایندگان خود را به این مراسم فرستادند که براساس اعلام منابع روسی، نمایندگانی از فرانسه، مجارستان، اسلواکی، یونان، مالت و قبرس در این مراسم حضور داشتند.
همچنین چندین کشور غربی قبل از این مراسم، سفرای خود را فراخواندند. کرملین در این خصوص اعلام کرده که لین تریسی، سفیر ایالاتمتحده در مسکو در روز تحلیف در روسیه حاضر نبوده و به آمریکا سفر کرده است. دولت آلمان هم روز دوشنبه، یعنی یک روز قبل از مراسم تحلیف پوتین، اعلام کرد که به دلیل حمله سایبری ادعایی روسیه به حزب حاکم سوسیال دموکرات آلمان، سفیر خود را برای یک هفته رایزنی در برلین فراخوانده است. مارگوس تساخنا، وزیر خارجه استونی هم در حساب توئیتری خود اعلام کرد که «دیپلماتهای استونی در مراسم تحلیف پوتین پس از انتخابات اخیر ریاستجمهوری شرکت نخواهند کرد؛ چراکه اوکراینیها هر روز کشته و اخراج میشوند. ما با متجاوز جشن نمیگیریم و لازم به یادآوری است که پوتین به دلیل جنایات جنگی از سوی دیوان کیفری بینالمللی تحت تعقیب است».
لتونی و لیتوانی که سفیران خود را از مسکو خارج کرده بودند هم حضور در مراسم تحلیف را رد کردند. گابریلیوس لاندسبرگیس، وزیر امور خارجه لیتوانی گفته است «ما معتقدیم که انزوای روسیه بهویژه رهبری آن باید ادامه یابد. شرکت در مراسم تحلیف پوتین برای لیتوانی قابل قبول نیست. اولویت ما حمایت از اوکراین و مردم آن است که علیه روسیه میجنگند». بریتانیا و کانادا هم طبق گفتههای خود هیچکس را به این مراسم نفرستادند. همچنین سخنگوی اتحادیه اروپا به خبرگزاری رویترز گفت که سفیر اتحادیه اروپا در روسیه با توجه به موضع اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در مراسم تحلیف شرکت نکرد. طبق گفتههای یک دیپلمات اروپایی، بیش از ۲۰ کشور عضو اتحادیه اروپا هیچ نمایندهای برای حضور در این مراسم نفرستادند با این حال هفت مورد از کشورهای عضو این اتحادیه نمایندگان خود را برای حضور در مراسم تحلیف به مسکو اعزام کردند.
در این راستا، یکی از دستیاران پوتین گفته بود که رؤسای تمام نمایندگیهای دیپلماتیک خارجی در مسکو ازجمله «کشورهای غیردوست» برای شرکت در مراسم تحلیف دعوت شده بودند. همچنین یولیا ناوالنایا، همسر الکسی ناوالنی، رهبر اپوزیسیون روسیه که در اوایل سال جاری میلادی در یک زندان دورافتاده واقع در سیبری درگذشت در حساب کاربری توئیتر خود نوشت: «جنگ، ترورهای سیاسی، فقیر شدن روسها، هیچ رفاهی برای روسیه وجود ندارد، صلح و آزادی برای شهروندان ما وجود ندارد».
مذاکره با غرب؟
فارغ از مسائلی که در این راستا گفته شد باید متوجه باشیم که پوتین قرار است یک دوره 6 ساله پرفرازونشیب را در کرملین آغاز کند و به همین دلیل او با چالشهای زیادی روبهرو خواهد بود. واقعیت این است که اطرافیان رئیسجمهوری روسیه بر این عقیده هستند که «رئیس دولت گاهی اوقات باید تصمیمات سرنوشتساز و هولناکی بگیرد و اگر چنین تصمیمی گرفته نشود، عواقب آن میتواند برای مردم و دولت بسیار خطرناک باشد». این تفسیر را اگر در کنار چندین و چند پرونده مفتوح در حوزه سیاست خارجی و داخلی روسیه قرار دهیم، میبینیم که عملاً رئیسجمهوری فعلی روسیه با معضلاتی روبهرو است که صرفاً یکی از آنها را باید پرونده اوکراین دانست. پوتین در سخنرانی خود منزوی شدن روسیه را بیش از دو سال پس از حمله به اوکراین رد کرد و گفت که اکثریت جهان، روسیه را به عنوان یک شریک قابل اعتماد و صادق به رسمیت میشناسند و ما هم این موضوع را درک میکنیم». او دقیقاً در زمانی که دست راست خود را روی جلد قرمزرنگ نسخه قانون اساسی روسیه قرار داده بود با صدای رسا به حاضرین در کرملین و میلیونها نفر از شهروندان روسیه که مراسم تحلیف وی را از تلویزیونهای خود تماشا میکردند، گفت که «به شما اطمینان میدهم، امنیت و منافع ملی همچنان در اولویت اول باقی خواهند ماند». پوتین در جایی دیگر از سخنانش میگوید «درهای روسیه همیشه به روی چشمانداز تعمیق روابط دوستانه با همه کشورهایی که روسیه را شریک قابل اعتماد و صادق میدانند، باز بوده است و آنها اکثریت جهانی را تشکیل میدهند. ما از گفتوگو با کشورهای غربی امتناع نمیکنیم اما انتخاب با آنهاست. آیا آنها به تلاش برای مهار توسعه روسیه و پافشاری بر سیاست تهاجمی خود، فشارهای چند ساله خود بر کشور ما را ادامه خواهند داد یا به دنبال فرصتهایی برای همکاری و صلح خواهند بود؟»
این سخنان پوتین به خوبی نشان میدهد او به هر ترتیب که شده به دنبال آن است تا بتواند بهرغم آنکه میگوید به دنبال تامین منافع ملی روسیه است در مقابل نوعی از گفتوگو را هم در کنار آن به عنوان یک کانال مشخص باز گذاشته است. در این راستا بدونشک پرونده اوکراین مهمترین موضوع خواهد بود که بر همه چیز سایه افکنده است. جنگ اوکراین هماکنون به مرحلهای رسیده که باز هم انباشت تسلیحات همچنین اعزام نیروهای نظامی اروپا به کییف را تصویر میکند و این به معنای تحریک مسکو و شخص پوتین است و میتواند تمام معادلات را دستخوش تغییر قرار دهد. در این راستا روسیه با تاکید بر افزایش تنشهای هستهای، روز دوشنبه اعلام کرد که پس از تهدیدات فرانسه، بریتانیا و ایالاتمتحده، استقرار سلاحهای هستهای تاکتیکی را به عنوان بخشی از یک رزمایش نظامی تمرین خواهد کرد. وزارت امور خارجه روسیه در این خصوص اعلام کرد: «امیدواریم که این رویداد باعث خنک شدن «کله داغ» در پایتختهای غربی شود» و باید این اصطلاح را نوعی هشدار به غرب تلقی کرد.
بر این اساس یکی دیگر از موضوعاتی که بسیاری منتظرند سرنوشت آن در دوره جدید پوتین مشخص شود، وضعیت آخرین معاهده باقیمانده میان روسیه و ایالاتمتحده بر سر کلاهکهای هستهای است. قراردادی که در سال ۲۰۲۶ منقضی میشود و بسیاری نگرانند که پایان یافتن آن احتمال درگیریهای هستهای در جهان را شدت ببخشد. درحالی که در ابتدای جنگ اوکراین بسیاری در غرب امیدوار بودند که در نهایت بتوانند پوتین را شکست دهند حالا صداهای بیشتری از لزوم پایان دادن به جنگ و رسیدن نوعی توافق با مسکو در جبهه غرب شنیده میشود؛ راستگرایان در اروپا که روابط نزدیکی با پوتین داشتهاند، رهبران خود را متهم میکنند که باعث شدهاند، اقتصاد این کشورها هزینههای جنگ روسیه و اوکراین را بپردازد و آن سوی اقیانوس، ایالاتمتحده بهخصوص جمهوریخواهان امیدوارند با پیروزی احتمالی ترامپ بتوانند به روند حمایتهای آمریکا از کییف پایان بدهند. این در حالی است که تحریمها بهنوعی توانسته تا حد زیادی اوضاع و احوال اقتصادی روسیه را دگرگون کند و همین موضوع میتواند به نوعی گویای مشکلات داخلی باشد؛ بهعنوان مثال، پوتین در مراسم تحلیف خود وعده اجرای پروژههای عمرانی بلندمدت را داد و گفت که «مطمئن هستم این دوران سخت را پشت سر خواهیم گذاشت و قطعاً طرحها و پروژههای عمرانی بلندمدتی که در درجه اول برای رفاه مردم است را اجرا خواهیم کرد». حال باید دید که پوتین چگونه میخواهد ظرف مدت 6 سال آینده این چالشها را مدیریت کند.
نظر کاربران
کسی چه می دونه باید صبر کرد و دید تا مشخص بشه وعده های پوتین مثل وعده های ترامپ بود که عمل کرد یا مثل وعده های آقای رئیسی است که هنوز هنوزه هیچ کدام محقق و عملی نشده.