آقای وزیر! رخشان بنیاعتماد یا پوران درخشنده؟
عصر ایران در یادداشتی به قلم مهرداد خدیر، روزنامهنگار نوشت: ویدیویی از گفتوگوی آقای محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اکبر نبوی سردبیر مجلۀ تصویری «قاف» وایرال شده که در آن از ایشان پرسیده شده: «آیا به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد دغدغه دارید که "چرا هنرمندی چون رخشان بنیاعتماد باید گوشهنشینی و کنارهگیری اختیار کند"؟ آقای اسماعیلی هم پاسخ میدهد: " ایشان نه تنها کنار نیستند بلکه عضو شورای عالی سینما و از سیاستگذاران سینمای کشور هستند."
عصر ایران در یادداشتی به قلم مهرداد خدیر، روزنامهنگار نوشت: ویدیویی از گفتوگوی آقای محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اکبر نبوی سردبیر مجلۀ تصویری «قاف» وایرال شده که در آن از ایشان پرسیده شده: «آیا به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد دغدغه دارید که "چرا هنرمندی چون رخشان بنیاعتماد باید گوشهنشینی و کنارهگیری اختیار کند"؟ آقای اسماعیلی هم پاسخ میدهد: " ایشان نه تنها کنار نیستند بلکه عضو شورای عالی سینما و از سیاستگذاران سینمای کشور هستند."
این پاسخ چنان مایۀ شگفتی شد که روابط عمومی وزارت ارشاد به سرعت توضیح داد: «اشتباهی سهوی رخ داده چون منظور آقای وزیر خانم پوران درخشنده بوده نه خانم رخشان بنیاعتماد.»
هر چند تفاوت این دو کارگردان که در بخشی از نام شبیهاند- یکی درخشنده و دیگری رخشان- به اندازه تفاوت مصاحبه کننده (اکبر نبوی) با بهزاد نبوی یا ابراهیم نبوی نیست اما بد نیست بدانیم خانم رخشان بنیاعتماد صریح است و اهل کنش اجتماعی و خانم پوران درخشنده نه.
در جریان استیضاح عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات در ربع قرن قبل (اردیبهشت 78) او گفت یکی از نمایندگان امضا کننده متن استیضاح جایی گفته دلیل من اهدای جایزه به سیمین بهبهانی است اما در واقع او خانم سیمین دانشور (نویسنده) را با خانم سیمین بهبهانی(غزلسرا) اشباه گرفته بود و در ادامه آقای مهاجرانی توضیح داد: آن که من به او جایزه دادم خانم سیمین دانشور - نویسنده رمان سووَشون -بود نه خانم سیمین بهبهانی اگر چه شاعری در اندازه و آوازه او هم در خور دریافت جایزه است.
هر چند پارهای قراین حاکی از این بود که مراد وزیر اصلاحات از آن نماینده -سید محمد حسینی رفسنجانی - نماینده شهرستان رفسنجان در مجلس پنجم بود که دست بر قضا بعدا خود در دولت دوم احمدینژاد وزیر ارشاد شد (البته با قبول با سلب اختیار نصب دو معاون مطبوعاتی و سینمایی) و اکنون هم معاون پارلمانی آقای رییسی است ولی خود آقای حسینی در متنی که برای عصر ایران نوشت تصریح کرد فارغ از درستی یا نادرستی ادعای مهاجرانی منظور او نبوده و چنین اشتباهی از او سرنزده (و با تلمیحی به نام این نویسنده توصیه کردند خبیر باشم که اگرچه نیکو بود اما مشکل این است که خبیر بودن به صرف توصیه حاصل نمیآید!)
در سینما البته تنها رخشان بنیاعتماد با پوران درخشنده اشتباه گرفته نمیشود، خیلیها ابوالفضل پورعرب را هم با فریبرز عربنیا اشتباه میگرفتند یا همین حالا که سریال افعی تهران به کارگردانی سامان مقدم از شبکۀ نمایش خانگی پخش میشود برخی او را با سیروس مقدم اشتباه میگیرند در حالی که جدای این که دو نفرند ظاهرا نسبتی هم با هم ندارند.
دردسر تشابه اسمی البته گاه بیش از اینها هم بوده مثلا قاتل تیمسار افشارطوس - رییس شهربانی دولت دکتر مصدق- کسی بود به نام حسین خطیبی و نام رییس جمعیت شیرو خورشید زمان شاه هم دکتر حسین خطیبی بود و به رغم پاکدستی و محبوبیت، چون شیر و خورشید به لحاظ ساختاری ( هلال احمر فعلی) زیر نظر شمس پهلوی بود به اتهام وابستگی به دربار پهلوی دستگیر شد و اگر دیر میجنبیدند بعید نبود به عنوان قاتل افشارطوس اعدام شود!
در فقرۀ اخیر تعجب به خاطر این بود که رخشان بنیاعتماد جدای این که مادر باران کوثری است خود نیز اهل رودربایستی و از جنس مدیران این دولت نیست و در مرداد 1401 و تازه قبل از ماجرای مهسا گفته بود: «هنرمند بی اعتنا به شرایط جامعه هنرمند نیست. هنرمند، مزدور و رعیت اربابان پادگانی نیست که سر به امربری خم کند.»
این جملات واکنش او بود به خبر ممنوعالکار (ممنوع ازکار)ی برخی هنرمندان و در ادامه آورده بود: «گرو گرفتن حق مسلم کار و بیان به ازای سکوت و انفعال در برابر فشار و تنگنا و رنجی که در این دوران بر مردمان تحمیل شده رسم دولت مردی نیست.»
جدای اینها اما میتوان پرسش اکبر نبوی را تکرار کرد و در انتظار پاسخ بود: چرا هنرمندی چون رخشان بنیاعتماد باید کنار باشد و کاش آقای وزیر ارشاد بگوید اگرچه منظورم در نوبت قبل خانم پوران درخشنده بود نه خانم رخشان بنیاعتماد اما هر دو بانو در سینمای ایران درخشاناند و خانم بنیاعتماد هم کاش در تشکلهای سینمایی فعال باشند و از طریق آنها همچنان تأثیرگذار. اصلا بهتر آن است که هر یک حضور خود را با فیلمهایی که می سازند ابراز کنند و خارج از فضای انتخابات نیاز به موضعگیری سیاسی و اجتماعی نباشد.
ارسال نظر