محاکمه ۲ سارق خشن برای حمله به شاگرد مغازه
سارقانی که در پی سرقت مواد غذایی جوانی را مجروح کرده بودند، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند.
اعتماد آنلاین: سارقانی که در پی سرقت مواد غذایی جوانی را مجروح کرده بودند، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند.
متهمان حین سرقت کیسه مواد غذایی با شاگرد مغازه به نام هومن درگیر شدند و او را بهشدت مجروح کردند. این درگیری اوایل سال جاری در فروشگاهی در غرب تهران اتفاق افتاد. هومن به بیمارستان برده شد و بعد از چندین ساعت بیهوشی به طور معجزهآسا نجات پیدا کرد.
هومن که از نواحی مختلف بدن بهشدت آسیب دیده بود، جزئیات این درگیری خونین را برای ماموران توضیح داد و گفت: ساعت حدود ۱۲ شب بود که دو پسر جوان وارد مغازه شدند. آنها مقدار زیادی مواد غذایی جمع کردند و در کیسه گذاشتند. منتظر بودم پشت صندوق بیایند و پول آنها را حساب کنند؛ اما یکباره کیسههای مواد خوراکی را برداشتند و از مغازه بیرون دویدند. فهمیدم آنها دزد هستند، به همین دلیل دنبالشان کردم. آنها سوار یک پراید شدند تا فرار کنند؛ اما من سپر ماشین را گرفتم و آنها مرا چندین متر روی زمین کشیدند و رفتند.
این جوان ادامه داد: من بیهوش روی زمین افتادم. مردمی که آن وضعیت را دیدند به اورژانس و پلیس زنگ زدند. وقتی به هوش آمدم، در بیمارستان بودم. وضعیتم بسیار وخیم بود.
با بررسی دوربینهای مداربسته فروشگاه، چهره دو متهم شناسایی شد و پلیس یک هفته بعد دو سارق را بازداشت کرد.
بهروز و داریوش، دو جوان سارق، در بازجوییها اتهام سرقت را پذیرفتند اما مدعی شدند قصد آسیب زدن به هومن را نداشتند. با توجه به اینکه هومن توان راه رفتنش را در یک پا از دست داده است کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد، هومن در جایگاه حاضر شد و گفت: درخواست اشد مجازات برای متهمان را دارم. من مدتهاست نمیتوانم بهخوبی راه بروم. از مرگ برگشتم و دکترها گفتند یک معجزه باعث شد زنده بمانم. ماهها از این ماجرا گذشته و هنوز مشکلات زیادی دارم. این دو نفر من را روی آسفالت کشیدند و بدنم را از کار انداختند. چیزی بهجز مجازات برای آنها نمیخواهم.
در ادامه دو متهم در جایگاه قرار گرفتند. آنها گفتند چون بیکار بودند دست به چنین کاری زدند. داریوش گفت: من و بهروز سالهاست دوست هستیم. در این مدت چندین بار دنبال کار گشتیم و پیدا نکردیم و در نهایت از فروشگاه سرقت کردیم.
سپس متهم دیگر در جایگاه قرار گرفت. او گفت: وقتی سرقت کردیم آنقدر ترسیده بودیم که فکر کردیم اگر ماشین را متوقف کنیم آبروریزی میشود و بدبخت میشویم. ما از کاری که کردیم پشیمان هستیم. در پایان هیات قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
نظر کاربران
مقام انسانیت...