ادعای عجیب یک جوان مشروبفروش در دادگاه
متهم که مردی جوان است وقتی بازداشت شد، ادعا کرد دو قربانی را نمیشناسد و تشابه اسمی باعث شده بازداشت شود.
اعتماد آنلاین: متهم که مردی جوان است وقتی بازداشت شد، ادعا کرد دو قربانی را نمیشناسد و تشابه اسمی باعث شده بازداشت شود.
یک سال قبل مرگ مرد جوانی در بیمارستان بر اثر مصرف مشروبات الکلی و از دست دادن بینایی جوانی دیگر ماموران پلیس را با یک پرونده پیچیده روبهرو کرد.
پسر جوان به نام سیامک که از مرگ برگشته و بینایی یکی از چشمانش را تا حدی از دست داده بود به ماموران گفت: من و دوستم مهران مشروب مصرف کردیم و با هم جگرکی رفتیم. بعد دوباره به ساقی محل زنگ زدیم و مشروب گرفتیم. بار دوم که مشروب خوردیم کمی حالمان بد شد. من حالت سرگیجه داشتم اما مهران هر لحظه بدتر میشد. یکدفعه چشمان هر دو ما تار شد و بعد مهران از هوش رفت. فکر کردم دچار مسمومیت غذایی شدهایم. بعد از اینکه با اورژانس تماس گرفتم و مهران را به بیمارستان بردم در آمبولانس حال خودم هم بد شد. با خانواده مهران تماس گرفتم که آنها هم به بیمارستان بیایند چون خودم نمیتوانستم دیگر کاری بکنم.
سیامک ادامه داد: وقتی به بیمارستان رسیدیم دیدم را از دست داده بودم. پزشکان گفتند مهران هم فوت شده است. او جثه ریزی داشت و به همین خاطر هم نتوانست طاقت بیاورد و فوت کرد. پزشکان گفتند مصرف مشروب مسموم باعث این اتفاق شده است.
با شکایت این پسر و به دست آمدن اطلاعات لازم، فروشنده مشروب بازداشت شد. پسر جوان که بردیا نام دارد از همان ابتدا مدعی شد مشروبفروش نیست و تشابه اسمی باعث شده او را بازداشت کنند.
بردیا گفت: من این دو جوان را نمیشناسم و به آنها مشروب نفروختم.
بعد از گفتههای متهم کیفرخواست علیه او صادر شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده، رسیدگی به آن در شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. در جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس متهم نیز اعلام کرد بیگناه است و اتهام را قبول نکرد.
با پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به پرداخت دیه بابت مرگ مرد جوان و همچنین کوری دیگری و نیز زندان بابت جنبه عمومی جرم محکوم کردند.
رأی صادره مورد اعتراض اولیای دم قرار گرفت و آنها خواستار قصاص شدند. دیوان عالی کشور حکم صادره را نقض و اعلام کرد با توجه به مدارک موجود در پرونده و درخواست قصاص برای متهم او باید به لحاظ قتل محاکمه شود بنابراین پرونده نقض و به شعبه همعرض فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی که در شعبه همعرض برگزار شد اولیای دم درخواست قصاص کردند. آنها گفتند: پسرمان بهعمد کشته شده و ما درخواست قصاص داریم. وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام را رد کرد و گفت: از همان ابتدا گفتهام که من را اشتباه گرفتهاند. من این دو مرد را نمیشناسم.
سپس وکیل او در جایگاه قرار گرفت و گفت: به نظر میرسد متهم به خاطر تشابه اسمی بهاشتباه بازداشت شده باشد. از این رو تقاضا دارم بررسی در این زمینه تکمیل شود. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
ارسال نظر