اعتراف هولناک یک مرد به سوزاندن و قتل همسرش
همسر زنی که بر اثر سوختگی شدید جانش را از دست داده است پس از حدود دو هفته به آتشافروزی عمدی اعتراف کرد و گفت: فقط میخواستم او را بترسانم و قصد قتل نداشتم اما ناگهان ماجرا از کنترل خارج و منجر به آتشسوزی شدید و در نهایت باعث مرگ همسرم شد.
سایت جنایی: همسر زنی که بر اثر سوختگی شدید جانش را از دست داده است پس از حدود دو هفته به آتشافروزی عمدی اعتراف کرد و گفت: فقط میخواستم او را بترسانم و قصد قتل نداشتم اما ناگهان ماجرا از کنترل خارج و منجر به آتشسوزی شدید و در نهایت باعث مرگ همسرم شد.
زن فوت شده پیش از مرگ خود، شوهرش را به آتشافروزی عمدی متهم کرده بود اما همسر این زن که در این مدت در بازداشت بود سوختن زنش را نتیجه یک حادثه میدانست و میگفت: زنم را آتش نزدم، مرگ او اتفاقی بود، اما در جدیدترین اظهارات خود به آتش زدن همسرش بدون قصد قتل اعتراف کرد.
مرگ این زن ساعت اولیه صبح روز 22 دی ماه امسال به ماموران پلیس پایتخت اعلام شد. ماموران پلیس هم پس از حضور در بیمارستان با بازپرس کشیک قتل تهران تماس گرفتند و از مرگ زن ۵۰ سالهای خبر دادند که بر اثر سوختگی جان خود را از دست داده بود. به این ترتیب بازپرس جنایی دستور شروع تحقیقات را صادر کرد. این در حالی بود که جسد زن فوت شده به سردخانه بیمارستان انتقال یافته بود.
بازپرس کشیک قتل دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد و همزمان تحقیقات در مورد نحوه سوختگی مرگبار زن آغاز شد. بررسیها از کادر درمانی، پرونده درمانی و خانواده زن فوت شده حکایت از آن داشت که ماجرای سوختگی مرگبار حدود ساعت ۱۰ و نیم شب پنجشنبه 21 دی ماه اتفاق افتاده است.
همچنین مشخص شد پس از وقوع آتشسوزی، ماموران آتشنشانی در محل حضور یافته بودند. آتشنشانان پس از حضور در محل اعلام شده خودروی وانت پیکانی را که سوخته بود، خاموش کردند و پس از اطفای حریق بدن نیمه جان زن ۵۰ ساله را از خودرو بیرون آوردند و تحویل امدادگران اورژانس تهران دادند.
در ادامه تحقیقات مشخص شد زن سوخته که در بیمارستان در شرایط بحرانی به سر میبرد قبل مرگ به کادر درمانی گفته بود شوهرش او را آتش زده است.
این زن گفته بود: شوهرم پیکان وانت را نگه داشت و پس از پیاده شدن به سمت صندلی شاگرد آمد و به من گفت بیا مشکلاتمان را حل کنیم و طلاقت بدم. گفتم من مشکلی ندارم. او یک بطری برداشت و مایع داخل آن را به طرفم پاشید اول فکر کردم اسید است اما بوی بنزین میداد. بعد هم او مرا آتش زد.
کارآگاهان پی بردند زن فوت شده در ساعات پایانی عمرش گفتههای نامفهومی در مورد درخواست شوهرش از او بیان کرده و به نظر میرسید، درباره یک ملک صحبت کرده بود.
از این رو همسر زن جانباخته به عنوان تنها مظنون مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: من وانت پیکانی دارم که با آن باربری میکنم. همیشه در ماشین بنزین نگه میدارم. زمان حادثه سیگار روشن کردم و ناگهان آتش شعلهور شد.
بررسیهای بعدی فاش کرد این زوج با هم اختلاف داشتند و روز حادثه مرد میانسال همسرش را سوار ماشین کرده بود تا با هم به محضر بروند و جدا شوند. آنها خبر نداشتند برای طلاق اول باید در دادگاه درخواست بدهند. به همین دلیل مجبور شدند از محضر به خانه برگردند؛ اما در میانه راه با هم مشاجره کردند و حادثه مرگبار پایان مشاجره آنها بوده است.
متهم در بازجوییها این کشمکشها را انکار کرد و گفت: میخواستم سیگار بکشم که بطری بنزین آتش گرفت.
پس از این ادعاها تحقیقات در مورد این مرگ مشکوک ادامه یافت و بازپرس جنایی دستورات لازم برای ادامه تحقیقات را صادر کرد. یکی از دستورات بازپرس بازداشت همسر این زن و ادامه بازجوییها از او بود که در نهایت مرد لب به اعتراف گشود و پرده از قتل ناخواسته برداشت. او در آخرین اظهارات خود گفت: همسرم دائم بهانه میگرفت، غر میزد و از من ایراد میگرفت. در این یکی دو سال که دائم مرا تحقیر میکرد چند بار دادخواست طلاق داد. آخرین روز با هدف محبت و مهربانی میخواستم وارد اتاق شوم و با او صحبت کنم که او مرا راه نداد، عصبانی شدم و گفتم همین الان بلند شو برویم از هم جدا شویم. هر دو عصبانی بودیم و وقتی به دفتر ثبت ازدواج و طلاق رفتیم گفتند اول باید به دادگاه مراجعه کنید. برای همین به خانه بازگشتیم و در راه گفتم پول پیش خانه را که برای رهن دادهام به من بده تا بروم در این مدت جای دیگری زندگی کنم. اما او حرف را به جای دیگری کشید و دوباره درگیری لفظی پیدا کردیم. همان موقع من ظرف بنزین را که زیر صندلی ماشین بود، برداشتم و با هدف ترساندن روی او ریختم که ناگهان گر گرفت و زبانه آتش از کنترل خارج شد. فقط میخواستم او را بترسانم و الان پشیمانم چون قصد قتل نداشتم.
با این اعترافات قرار بازداشت موقت این متهم به قتل صادر شد و تحقیقات در مورد این پرونده همچنان ادامه دارد.
نظر کاربران
مردک جنایت کار !
باید قصاص بشه و زنده زنده در آتش سوزانده بشه بدون تفاضل دیه
جان با جان چه فرقی میکنه؟!