جواب محکم به آنانی که میگویند بنزین در ایران ارزان است
اندیشمندان مدیریت، راهبرد یا استراتژی را ابزاری میدانند که بتواند به بهترین وجه هدف یا اهدافی را محقق کند.
شرق: اندیشمندان مدیریت، راهبرد یا استراتژی را ابزاری میدانند که بتواند به بهترین وجه هدف یا اهدافی را محقق کند. هر استراتژی در سازمان یا جامعه اتخاذ میشود تا بتواند هدف یا اهدافی را تحقق بخشد و افراد سازمان یا جامعه را به آنها نائل کند. یکی از استراتژیهایی که بهطور مداوم از سوی صاحبان کسبوکار مورد توجه و استفاده قرار میگیرد، استراتژی قیمت است (این استراتژی میتواند با وجه کاهشی یا افزایشی استفاده شود).
دولت یا مدیران سازمانها این استراتژی را عمدتا برای تحقق اهدافی مانند تغییر ذائقه جامعه، جهتدهی مصرف، تغییر میل جامعه به مدها یا شقوق مصرفی بهینه و مورد انتظار، کاهش مصارف، افزایش درآمد و منابع سازمان یا دولت، جلوگیری از مصارف بیرویه یا قاچاق، اهداف زیستمحیطی و اجتماعی و مواردی از این دست اتخاذ میکنند.
این امر درباره بنزین هم صدق میکند و همه میدانیم که در طول سالها و دهههای گذشته، مداوم این استراتژی استفاده شده است. این یادداشت بر آن است تا با نظر به تجارب گذشته، کارآمدی این استراتژی را در اقتصاد ایران با خود ویژگیهای اختصاصی آن بررسی کند.
اما اجازه میخواهم همین ابتدا و پیش از ورود به بحث، تکلیف سه گزاره مهم و فراگیر را درباره بنزین روشن کنیم؛ گزارههایی که دائما از زبان برخی از مسئولان، کارشناسان و رسانهها میشنویم و گاهی در قالب کارزارهای تبلیغاتی، افکارسازی یا حتی فریب افکار عمومی، منتشر و همرسانی میشود.
گزاره نخست: مصرف سوخت ایرانیان دو برابر میانگین جهانی است! حقیقت ماجرا آن است که ایرانیان، بنزین را سر سفره نمیبرند و آن را نمیخورند! بلکه آن را در باکهای ماشینهای پرمصرف ساخت داخل میریزند که بیش از دو برابر میانگین خودروهای روزآمد و مدرن کشورهای توسعهیافته، سوخت مصرف میکنند.
کیفیت پایین بنزین تولید داخل هم بر افزایش شدت مصرف و هزینههای سوخت خودرو تأثیرگذار است. مطالعه انجامشده در مجله Consumer Reports نشان داد که بنزین با اکتان عدد بالاتر میتواند بهبود درخورتوجهی در کارایی و کیلومتراژ حرکت ماشین و طبیعتا کاهش هزینههای مصرف سوخت ایجاد کند. این موضوع وجه مهم دیگری هم دارد که بر سلامت شهروندان تأثیرات مخرب و زیانباری میگذارد؛ چراکه احتراق معیوب خودروها با بنزین نامرغوب، آثار جبرانناپذیری در حوزه سلامت دارد -که مغفول میماند- و اینبار سنگینی است که به مردم تحمیل میشود.
بنابراین دولتی که از یک سو، خود مقصر ساخت خودروهای بیکیفیت و پرمصرف است و از دیگر سو، از ورود خودروهای باکیفیت و کممصرف خارجی جلوگیری میکند و از طرفی هم بنزین با کیفیت پایین را تولید و به مردم میفروشد، نمیتواند مدعی مصرف بالای بنزین از سوی مصرفکنندگان باشد و آن را بهانهای برای افزایش قیمت کند!
قیمت سوخت در ایران در مقایسه با قیمت جهانی آن، بسیار ارزان است!
گزاره دیگری که مدام به افکار عمومی جامعه تزریق و منتقل میشود، این است که قیمت سوخت در ایران در مقایسه با قیمت جهانی/ منطقهای آن، بسیار ارزان است! این هم گزاره نادرستی است.
مقایسه انتزاعی قیمت یک کالا یا محصول با موارد مشابه آن در مکانها یا زمانهای دیگر، امر معقولی نیست. اولین و مهمترین عامل در این زمینه درنظرگرفتن قدرت خرید جامعه است؛ بنابراین زمانی که این مقایسه را متوازن و با لحاظ قدرت خرید جامعه (با شاخصهایی مانند حداقل دستمزد و درآمد سرانه) انجام میدهیم، درمییابیم که قیمت سوخت در ایران، اتفاقا خیلی هم ارزان نیست.
به گزارش globalpetrolprices «در دسامبر2023 میانگین قیمت بنزین در سراسر جهان 1.3 دلار آمریکا در هر لیتر بود. بااینحال، تفاوت درخورتوجهی در این قیمتها در بین کشورها وجود دارد. بهعنوان یک قاعده کلی، کشورهای ثروتمندتر قیمتهای بالاتری دارند؛ درحالیکه کشورهای فقیرتر و کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت، قیمتهای پایینتری دارند. یکی از استثناهای درخورتوجه، ایالات متحده آمریکا است که از نظر اقتصادی کشوری پیشرفته است؛ اما قیمت بنزین پایینی دارد (تفاوت قیمتها در بین کشورها، به دلیل مالیاتها و یارانههای مختلف برای بنزین است. همه کشورها به قیمتهای یکسان نفت در بازارهای بینالمللی دسترسی دارند؛ اما پسازآن تصمیم میگیرند مالیاتهای متفاوتی وضع کنند. در نتیجه قیمت خردهفروشی بنزین متفاوت است)».
قیمت هر لیتر بنزین در آمریکا حدود یک دلار (۵۰ هزار تومان) است. در همین حال قیمت بنزین در ایران 0.06 دلار یا شش سنت (سه هزار تومان) است؛ پس قیمت این محصول در آمریکا در مقایسه با ایران 16 برابر است.
از سوی دیگر حداقل دستمزد در ایران، ماهانه بیش از هفت میلیون تومان، معادل 150 دلار و براساس آخرین دادههای اداره کار ایالات متحده (BLS)، متوسط درآمد سالانه در آمریکا برای یک کارگر تمام وقت ۵۳هزارو ۴۹۰ دلار در سال یا حدود هزار دلار در هفته است؛ یعنی چهار هزار دلار در ماه و حدود 27 برابر ایران.
هر آمریکایی با حداقل حقوق، میتواند ماهانه بیش از چهار هزار لیتر و تقریبا 70 باک بنزین بزند و در ایران این عدد، 42 باک یا دوهزارو 500 لیتر است! (هر باک 60 لیتر منظور شده است).
این را هم بیفزاییم که با هر باک بنزین باکیفیت، حدود هزار کیلومتر را میتوان طی کرد که در بنزینهای با کیفیت پایین، این کیلومتراژ به حدود نصف کاهش مییابد. پس بهای تمامشده بنزین برای یک ایرانی، با لحاظ سه پارامتر مهم 1) کیفیت بنزین و تأثیر آن در کاهش مصرف، 2) میزان مصرف خودرو و 3) قدرت خرید براساس حداقل دستمزد، عملا بیش از پنج برابر قیمت بنزین برای یک آمریکایی است. 1.5 برابر اختلاف از نظر کیفیت بنزین، 1.5 برابر از نظر قدرت خرید و دو برابر از نظر مصرف سوخت خودرو به ازای کیلومتراژ تردد!
مقایسه قیمت بنزین در ایران و کشورهای همسایه با لحاظ شاخص درآمد سرانه، نشان میدهد ایران در رتبه چهارم ارزانترین بنزین ایستاده است؛ درحالیکه قدرت خرید بنزین در کشورهای نفتخیزی مانند قطر، کویت و بحرین بهتر از ایران است و عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عمان نیز بهعنوان کشورهای نفتی منطقه، در شرایطی برابر با ایران قرار دارند. نتیجه؟ بنزین در ایران چندان هم ارزان نیست!
بررسی نرخ بنزین با لحاظ حداقل دستمزد در ایران و کشورهای منطقه نیز نتایج مشابهی را نشان میدهد. ممکن است برخی از کارشناسان ایراد بگیرند که اساسا نباید نرخ غیرواقعی سوخت را با اتکا به متغیرهای مستقلی چون درآمد سرانه یا حداقل دستمزد ارزیابی کرد.
این حرف ممکن است از منظر اقتصاد حاملهای انرژی، منطقی و درست باشد. ولی از منظر سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولت به همان درستی نیست؛ چراکه اساسا این مردم نیستند که قیمتها را با حداقل دستمزد برابرنهاد و مقایسه میکنند بلکه دولت و رسانههای وابسته هستند که مدام ارزانی قیمت بنزین را بر سر مردم میکوبند!
درواقع مردم به این اقدام نادرست آنها واکنش نشان میدهند و میگویند اگر قیمت بنزین را به نرخ جهانی محاسبه میکنید، «حداقل دستمزد» را هم با نرخ میانگین جهانی بپردازید.
افزایش نرخ بنزین تأثیر اندکی روی نرخ تورم دارد!
همچنین و با تأسف فراوان، افزایش نرخ بنزین، تأثیری محسوس و غیرقابل انکار روی نرخ تورم دارد!
روزنامه «شرق» در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۲ و با قلم مهفام سلیمانبیگی، روزنامهنگار اقتصادی، گزارشی را با عنوان «بازخوانی یک دور باطل» منتشر کرده است که بیانگر تأثیر جدی افزایش نرخ بنزین بر نرخ تورم است. براساس این گزارش بین افزایش نرخ بنزین و نرخ تورم، رابطه مستقیم و خطی وجود دارد و افزایش قیمت بنزین بلافاصله بر نرخ تورم، تأثیر فزاینده میگذارد. «از ابتدای انقلاب تاکنون بیش از 10 مرتبه شاهد افزایش قیمت بنزین بودهایم؛ با این حال با توجه به افزایش فشارهای اقتصادی در دو دهه اخیر، افزایشهای ناگهانی قیمت در دو دهه 80 و 90 واکنشهایی را برانگیخته است؛ بهویژه آخرین آنها که در سال 1398 اتفاق افتاد» (مهفام سلیمانبیگی، روزنامه شرق، شماره ۹ دی ۱۴۰۲).
بنا بر این گزارش، با وجود هشدار کارشناسان درباره احتمال تورم ناشی از افزایش قیمت بنزین «دولت وقت مدعی شد که بررسی سابقه افزایش قیمت بنزین در ادوار گذشته ثابت میکند که اثر این افزایش قیمت بر تورم چشمگیر نیست. این استدلال را در ابتدا حمیدرضا عدل، معاون فنی وقت سازمان برنامه و بودجه، مطرح کرد و بعد از آن مقامهای دولتی دیگری بر آن اصرار کردند. محمدعلی دهقان، معاون وقت وزیر اقتصاد هم تأکید کرد که مجموع آثار مستقیم و غیرمستقیم افزایش قیمت بنزین بر نرخ تورم «بیش از 3.5 درصد نخواهد بود». پیمان قربانی، معاون بانک مرکزی، یکی دیگر از متولیان اقتصادی آن برهه زمانی بود که اعتقاد داشت افزایش قیمت بنزین تأثیر تورمی ناچیزی دارد. او گفته بود براساس محاسبات بانک مرکزی، اثر تورمی افزایش قیمت بنزین نهایتا در حدود چهار درصد است؛ درعینحال ابراز امیدواری کرد که «اجرای طرح اصلاح قیمتی به افزایش مستمر سطح عمومی قیمتها که تورم است، منجر نشود» (همان).
در بخش دیگری از گزارش روزنامه «شرق» آمده است: «مرکز پژوهشهای مجلس هم پیشبینی متفاوتی داشت و معتقد بود نرخ تورم ناشی از اجرای سیاست افزایش قیمت بنزین، حدود 5.2 درصد افزایش خواهد بود که سه درصد از آن مستقیم و 2.2 درصد از آن غیرمستقیم است. بااینحال بسته به قدرت قیمتگذاری بنگاههای اقتصادی و انتظارات تورمی شکلگرفته در جامعه، این نرخ میتواند تا هفت درصد هم برسد» (همان).
«حالا با گذشت چهار سال از این رخداد، نگاهی به آمارهای سال 1398 نشان میدهد که جرقه رشد شتابان تورم، درست از زمان گرانی بنزین زده شد؛ یعنی از 24 آبان. در آن زمان هم اقتصاد ایران تحریم بود و هنوز خبری از کرونا نبود. بررسی روند قیمت دلار نیز نشان میدهد دقیقا از زمانی که بنزین گران شد، موج صعودی دلار هم شروع شد. در سال 1398 و تا قبل از گرانی بنزین، نرخ دلار روندی باثبات و حتی چند ماه مسیر نسبتا نزولی داشت؛ اما از 24 آبان به بعد، مسیر ارز عوض شد و قیمت دلار رو به افزایش گذاشت» (همان).
براساس گزارش روزنامه «شرق»، «شاخص قیمت مواد غذایی هم نشان میدهد دقیقا از آبان سال 1398 با افزایش قیمت بنزین، رشد قیمت مواد غذایی سرعت گرفت. با اینکه در ماههای مرداد، شهریور و مهر شاخص قیمت مواد غذایی نزولی شده بود، از آبان با افزایش قیمت بنزین، قیمتها سریع تغییر جهت داد و رشد کرد. نرخ تورم گروه حملونقل هم چه بهصورت ماهانه و چه نقطهبهنقطه و چه میانگین، نشاندهنده رشد فزاینده در ماه پس از افزایش قیمت بنزین (آذرماه) است. گفتنی است که ضریب اهمیت گروه حملونقل در محاسبه نرخ تورم پس از گروه «مسکن، آب، برق، گاز و دیگر سوختها» و «خوراکیها و آشامیدنیها» در جایگاه سوم قرار دارد و میزان اثرگذاری تغییرات شاخص بهای این گروه بر نرخ تورم 9.41 درصد است» (همان).
نظر کاربران
احسنت
عالی و مستند و منطقی ولی کو گوش شنوا
درود
حرف حق تلخ است و خریداری ندارد.
درود به شما نویسنده ی این متن حرف و درد جامعه بود در ضمن قاچاق سوخت رو هم اضافه کنین که بی شک دست بعضی ها در آن آلوده است و بعصی نهادها انجام می دن
باتوجه به درآمدمردم ایران بنزین بسیار هم گران است.
ماشین ارزانتر از همه دنیاست
پاسخ ها
بگو لگن نه ماشین
حرف حساب.(با منطق ریاضی).
درودبرشماحرف دل مردم است قاچاق سوخت کارمن کارگرکه نیست قطعاکا رخو دشان است
وای چه دلیل های قاطعی!!
اون ژاپنی هم که می گفت بر خلاف شما ایرانی ها که ماشین شاسی بلند دوست دارید ما به خاطر صرفه جویی در مصرف بنزین ماشین های کوچک را ترحیم میدم چه آدم های احمقی بود
یا سزان آمریکایی های احمق که سعی می کنن قیمت نفت پایین باشه تا موجب بالا رفتن قیمت بنزین و گازوییل نشه.
محاسباتت بسیار اشتباه است.
پاسخ ها
لطف کنید محاسبه ی درست رو بفرمایید که استفاده کنیم...
درود
با این درآمدهای ناچیز قیمت بنزین باید کمتر هم باشد البته مواد غذایی که افتضاح گران و گرانتر شده و میشود
متوسط حقوق یک کارگر دردنیا سه هزاردلار درماه هست که به پول ایران صدوشصت میلیون تومان می شود نه که کارگر ماه ماهی ده میلیون تومان به زور می گیرد نصف حقوق جهانی رو بدن بنزین به قیمت جهانی بفروشند.
آیا سوخت خودرو رایگان یا نزدیک به رایگان کردن برای کشوری که مردم آن مشکلات و رنج ها اقتصادی خیلی مهم تری از بنزین دارد اهمیت بیشتری دارد یا رفع آنچه بسیار مهم تر است اهم و مهم در اقتصاد چیست کدام است ؟
احسنت👏👏👏حرف حساب زدی
خدا بیامرزه پدر و مادرت بالاخره بعد از مدتها یه حرف درست و منطقی شنیدیم درود بر شما و لعنت بر مسئولی که همه اینها رو میدونه و باز دستش تو جیب مردمه و به مردم فشار میاره،
اونایی که میگن در ایران بنزین ارزان است، اونقدرها هم احمق نیستند. قصدشان فریب مردم است.
بنزین ارزان چی لیتر ۳ تومان کم است اگر گران بشه فقط طبقه پایین خیلی فشار میاد
ماهی 8میلیون حقوقمه عدالت کجاست؟
بعد صحبت از بنزین میکنی که میخواد گرونتر بشه دیگه بیشتر از این ما که نفسمون برید و کو حمایت از مستضعف؟
درود بر شما وقلم زیبایت
آی بریکلا یاشا نویسنده متن
احسنت.واقعا تمام حقیقت همین است.اینها فقط میگویند بنزین در ایران نسبت به کشورهای دیگر خیلی ارزان است ولی درآمد آنها رو با در آمد ما مقایسه نمیکنن
سلام بخدا اگه چند تا مثل این اقا باسواد و اقتصاد دان تو ایران باشند وضع ایران از کشورهای دیگه بهتر میشه دورود به شرفت
کسانی که خوابند را میتوانید بیدار کنید اما کسانی که خود را بخواب زده اند را نمیتوانید
نفع یه عده در تولید ماشین و بنزین بی کیفیت هست و مقصر جلوه دادن مردم
فرض که الان قبول کنیم بنزین باید بشود یک دلار یعنی پنجاه هزارتومان آیا تضمینی هست که نرخ برابری دلار و ریال روی همین پنجاه هزار تومان ثابت بماند اگر سال دیگر دلار شد صد هزارتومان به دلیل بی کفایتی و بی لیاقتی مسولان ، باز باید بنزین هم بشود صد هزارتومان تا قیمت یک دلار آن ثابت باشد؟ و آیا اگر دلار شد صد هزار تومان حداقل دستمزد هم دوبرابر می شود؟
درود برشما عالی وحرف حق